به گزارش ایکنا، هفدهمین شماره دوفصلنامه علمی ترویجی «سیره پژوهی اهل بیت(ع)» به همت اداره نشریات شعبه خراسان رضوی و پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی چاپ و منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «پیامبر برای چه؛ تمدن آدم یا تمدن آهن؟»، «نسبت اخلاق و دعوت اسلامی در سیره پیامبر اکرم(ص)»، «عطوفت در اوج قدرت: شیوه رفتاری پیامبر(ص) در همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی»، «تأثیر اخلاقمداری پیامبر اکرم(ص) بر تحقق همبستگی اجتماعی»، «اسلوب آموزشی رسول الله(ص) در تعامل با قشرهای اجتماعی»، «تأثیر ترجمه قرآن به زبانهای اروپایی بر انگارهسازی از پیامبر(ص) در غرب»، «ردّ پاهای بوم شناختی در سیره رسول خدا(ص)».
در چکیده مقاله «نسبت اخلاق و دعوت اسلامی در سیره پیامبر اکرم(ص)» میخوانیم: «وضع اخلاقی جامعه عرب پیش از اسلام تابعی از سنتهای قبیلگی بود. این امر موجب شکلگیری اخلاق منفعتطلبانه شد که در قرآن کریم از آن با عنوان حمیت جاهلی تعبیر شده است. بر این اساس راهبرد پیامبر اکرم(ص) برای مقابله با آن وضع، ایجاد شکاف در ساختار جامعه جاهلی و طراحی هنجارهای اجتماعی نوین اسلامی بود. سوال اصلی پژوهش این است که پیامبر(ص) جهت ایجاد هنجارهای نوین اخلاقی از چه راهبردهایی استفاده کرد؟ این پژوهش با استفاده از شیوه کتابخانهای و رویکرد جامعهشناختی نشان داد که رسول خدا برای تضعیف حمیت جاهلی و جایگزینی هنجارهای نوین اخلاقی سه راهبرد فردی، گروهی و مدنی را در پیش گرفت. آن حضرت در مکه از راهبرد فردی و گروهی و در مدینه از شیوههای مدنی استفاده کرد.»
در طلیعه مقاله «عطوفت در اوج قدرت: شیوه رفتاری پیامبر(ص) در همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی» آمده است: «رشد قدرت سیاسی و نظامی پیامبر(ص) در مدینه بهگونهای بود که در مدت کوتاهی منطقه حجاز را به پذیرش وضع موجود و حتی تسلیم در برابر اسلام واداشت. پیامبر(ص) در شیوه برخورد با مخالفان و نومسلمانان برای همگرا کردن آنان با جامعه اسلامی، از سوی برخی از مسلمانان با چالشهایی مواجه شد. این امر دو طیف فکری را در جامعه اسلامی به وجود آورد که یکی قائل به عطوفت در اوج قدرت و دیگری قائل به اعمال قدرت، خشونت و شدت عمل بود. مقاله پیشرو تلاش دارد چالشهای این دو طیف فکری را با روش تحلیل تاریخی مورد بحث قرار دهد و به این پرسش بپردازد که شیوههای رفتاری پیامبر(ص) برای همگرا کردن مخالفان و نومسلمانان با جامعه اسلامی با وجود مانع تراشی طیف تندروی مسلمان چگونه بود؟ یافته پژوهش نشان میدهد که طیف فکری تندرو با افکار خشن در پوشش دین، قائل به برخورد شدید با مخالفان و دشمنانِ تسلیم شده بود و چنین اندیشهای را در موقعیتهای متفاوت در قالب مفاهیمی چون: کشتن، گردن زدن، انتقام گرفتن، خوار کردن و مانند اینها بروز میداد. در مقابل، طیف معتدل با پیشگامی رسول اکرم رفتار مسالمتجویانه در قالب عفو و بخشش، صیانت از شخصیت و کرامت انسانی مخالفان و نومسلمانان، استفاده از توانمندی و تجارب آنان و مانند اینها را در پیش گرفت و توانست با استفاده از ظرفیتهای انسانی موجود در میان مخالفان و نومسلمانان، ضمن اعتمادسازی زمینه همگرایی آنان را با جامعه اسلامی فراهم آورد.»
در چکیده مقاله «تأثیر ترجمه قرآن به زبانهای اروپایی بر انگارهسازی از پیامبر(ص) در غرب» آمده است: «نخستین انگارهسازی غربیان از پیامبر(ص)، با انگیزههای دینی و معمولاً با نوعی افسانهسازی همراه بود. تداوم و تکرار این نوع انگارهها تا پایان قرون وسطی، سبب شد تا مدتها ذهنیت غرب از آن متأثر باشد. عوامل متعددی بر نوع انگارهسازی غرب نسبت به پیامبر(ص) تأثیر داشت. جنگهای صلیبی و افزایش دامنه تعصب مسیحیت و اسلام سبب شد تا پیتر ارجمند، راهب دیر کلونی، دستور دهد ترجمهای مغلوط و مغرضانه از قرآن صورت پذیرد. این ترجمه مغلوط، تأثیر بسزایی در تصویرسازی منفی از رسول خدا داشت. این تصویرسازیها به حدی تبلیغ شد که حالت دگماتیسم یافت. مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، در پی پاسخگویی به این پرسش است که ترجمههای قرآن به زبانهای اروپایی چه تأثیری بر تصویر پیامبر(ص) در غرب داشته است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اولین ترجمه قرآن به زبان لاتین در قرن دوازدهم میلادی، بر دامنه تعصب مسیحی نسبت به پیامبر(ص) افزود و مرجع آثار عالمان مسیحی پس از آن قرار گرفت. تنها پس از ترجمه صحیح قرآن به زبان انگلیسی در قرن هجدهم، زمینه شناخت واقعیتر از پیامبر اسلام(ص) فراهم شد.»
انتهای پیام