به گزارش ایکنا، نشست «معرفی نظریه واسطهگری تکنولوژی و کاربستهای آن در حوزه مطالعات دین» با حضور احسان ارضرومچیلر؛ پژوهشگر فلسفه و اخلاق تکنولوژی از دانشگاه بوهمیای جنوبی، امروز 31 مرداد در اندیشکده هیئت و آیینهای مذهبی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
قرار است من درباره کاربردهای احتمالی تکنولوژی در مطالعات دین صحبت کنم. ایده کار من اولا تکنولوژی است و بعد اخلاق و دین ولی میخواهم یک چارچوب نظری را معرفی کنم که میتوان بر روی مطالعات دین اعمال کرد که احتمالا بیشتر به صورت پیشنهاد خواهد بود.
عرایض بنده دو بخش است؛ یک بخش مباحث تئوریک است و بخش دوم کاربست احتمالی این مباحث. بخش اول را به معرفی این چارچوب نظری اختصاص میدهم. ایده اساسی این است که تکنولوژی خنثی نیست. خیلیها فکر میکنند تکنولوژی خنثی است و این ما هستیم که به آن جهت میدهیم ولی به برکت هوش مصنوعی و موبایل امروز کمتر کسی قائل به این مسئله است و همه متوجه شدند اینطور نیست و تکنولوژی فرهنگ را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین نظریه واسطهگی نقطه عزیمتش این است که تکنولوژی خنثی نیست.
نکته دیگر اینکه بحث من پدیدارشناسانه است. پدیدارشناسی قرار است جهان را از منظر اول شخص مطالعه کند برخلاف جامعهشناسی و علوم مدرن که از منظر سوم شخص به قضایا نگاه میکنند. بنابراین وقتی پدیدارشناسانه با یک پدیده مواجه میشوم دارم راجع به این بحث میکنم که این پدیده چطور بر آگاهی من هویدا میشود، چطور انسانهای مجاور من در آگاهی من پدیدار میشوند؛ این نقطه عزیمت بحث ما است.
به طور مشخصتر نظریه واسطهگی قرار است از نقش فعال مصنوعات حرف بزند. مصنوعات فعال هستند. مصنوعات ابزار نیستند و به خودی خود به زندگی ما جهت میدهند. نکته دیگر اینکه این نظریه تعهد دارد به اینکه هم سوژه و هم ابژه با آمدن یک تکنولوژی دوباره ساخته میشوند. سوم اینکه هر نوع مصنوع واسطهگری میکند ولی به صورت خاص خودش. مثلا واسطهگری این صندلی با واسطهگری دوربین فیلمبرداری فرق میکند و هر مورد را باید جداگانه مطالعه کرد تا ببینیم اثر آن بر اخلاق چیست.
یک مثال بزنم؛ تلسکوپ گالیله جهان را به مثابه یک چیز نامتناهی برای ما تصویر کرد. وقتی به تلسکوپ دست پیدا کردیم فهمیدیم جهان چقدر بزرگ است و زمین بخشی از این جهان نامتناهی است. وقتی جهان محدود تبدیل به یک جهان باز شود اثرات بسیار بزرگی دارد از جمله اثرات محیط زیستی. به محض اینکه من متوجه شوم جهان نامتناهی است و من محور جهان نیستم به خودم اجازه میدهم به شکل نامحدود از این جهان استفاده کنیم. بنابراین ریشه مشکلات محیط زیستی تلسکوپ است. این اتفاق دارد واسطهگری تلسکوپ را نشان میدهد و اینکه با ظهور یک تکنولوژی، چطور بشر یک دریافت جدیدی از خود و هستی و چیزهای دیگر پیدا میکند.
دوباره به سه گزارهای که مطرح کردم برمیگردم. وقتی تلسکوپ به جهان معرفی شد ابژه و سوژه دوباره معرفی شدند. قبل از آن، من خودم را محور جهان میدانستم ولی بعد از اختراع تلسکوپ فهمیدم من جزئی از عالم هستم. بنابراین با معرفی یک تکنولوژی خاص، هم سوژه جدیدی ساخته شد و هم ابژه جدید.
یک مثال دیگر بزنم؛ وقتی دستگاه سونوگرافی معرفی شد یک اتفاقاتی افتاد. مثلا از این بعد میتوانیم بچهای که متولد نشده را ببینیم. به محض اینکه این دستگاه معرفی میشود ما یک خانم باردار را به یک مادر تبدیل میکنیم. تا پیش از این، آن خانم، خانم باردار بود ولی الآن یک اتفاق آنتولوژیک میافتد و ما تصویر مادرگونگی از آن خانم داریم. پدر هم همینطور است. قبل از اینکه جنین را ببینیم یک پدر، مرد منتظر است ولی از این به بعد یک پدر میشود. از همه اینها مهمتر، مسائل اخلاقی جدیدی اتفاق میافتد مثلا اگر ممکن است این فرزندی که داخل شکل مادر است سندرم داون داشته باشد با یک اتفاق اخلاقی مواجه میشویم و آن اینکه آیا باید سقط جنین انجام دهیم یا خیر. بنابراین تکنولوژی میتواند ما را در معرض انتخابهای اخلاقی جدیدی قرار دهد. بنابراین واسطهگری تکنولوژی درباره این صحبت میکند که چطور با آمدن یک تکنولوژی سوژه و ابژه بازتعریف میشود.
واسطهگری هر تکنولوژی خاص، همیشه از یک الگوی واحدی تبعیت میکند و آن اینکه یک بخشهایی را تشدید میکند و یک بخشهایی را تضعیف میکند. مثلا دستگاه سونوگرافی رحم مادر را بزرگ میکند و آن را تشدید میکند. از آن طرف یک چیزهایی را تضعیف میکند و دیگر اعضای آن بدن را به ما نشان نمیدهد. هر تکنولوژی یک چیزهایی را بزرگ میکند و تشدید میکند و یک چیزهایی را از دسترس ما خارج میکند. در واقع انگار توسط تکنولوژی نوعی تحریف اتفاق میافتد.
واسطهگری تکنولوژی را میتوانیم به بخشهای مختلف تقسیم کنیم. مثلا ممکن است بر ادراک ما تاثیر بگذارد یا رفتارهای ما را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا این صندلی بر رفتار من تاثیر میگذارد. ارزشها و اخلاقیات نیز میتواند توسط تکنولوژی خاص تحت تاثیر قرار بگیرد، مثل فضای مجازی که ارزشهای ما را تحت تاثیر قرار داده است. تا اینجا روشن شد معنای واسطهگری چیست.
در بخش دوم عرایضم میخواهم به کاربست این نظریه اشاره کنم. گفته میشود صنعت چاپ رنسانس ایتالیایی را تبدیل به رنسانس اروپایی کرد و آن را گسترش داد، اصلاح دینی را رقم زد، کاپیتالیسم مدرن را رقم زد، استعمار و فرستادن اروپاییها برای بررسی کشورهای دیگر را رقم زد، زیست فامیلی و عرصه سیاست را تغییر داد و علوم مدرن را متولد کرد. سوال این است صنعت چاپ چگونه این اثرات را بر جای گذاشت؟
وقتی ما یاد گرفتیم دانش را بیرون ذهن خودمان ذخیره کنیم از آن به بعد تصویر مردان و زنان خردمند به نفع جوانانی که میتوانستند چیزهای جدیدی بیاموزند فروریخت. در جهان سنتی وقتی کتابی وجود ندارد، آنچه مهم است حافظه آدمها است. وقتی حافظه مهم است انسانهای پیر انسانهای مهمی هستند چون خردمندان آنها هستند ولی وقتی صنعت چاپ رقم میخورد بالعکس میشود و جوانان هستند که مهماند. امروز این روند تشدید شده و ما به خودمان اجازه میدهیم به پیران لقبهای نامناسب هم بدهیم. بنابراین تکنولوژی چاپ واسطهگری میکند که جایگاه پیران در جامعه اینقدر تغییر کند.
ما این واسطهگری را در دین هم مشاهده میکنیم. مثلا امروز هیئتها تفاوت اساسی کرده. امروز شما در هیئت هلیشات و دوربین فیلمبرداری دارید. قدیمها دوربین فیلمبرداری بود بنابراین رابطه من، بین مداح و سخنران بود ولی با ظهور تکنولوژی رابطهها به هم میریزد و هم سخنران و هم حضار مخاطبان اصلیمان آنهایی هستند که در خانه هستند یا ممکن است بعدها این برنامه را ببینند. بنابراین ما با یک معنای جدیدی از هیئات مواجهیم چون یک عامل جدید تکنولوژی وسط آمده است.
خود هوش مصنوعی مسئله مهمی است و خروجیهای الهیاتی بسیار زیادی دارد. الگوریتمی که در هوش مصنوعی استفاده میشود خیلی جذاب است. در بسیاری از آیینها معتقد بودند هر کاری کنی همان را میبینی. الگوریتم هوش مصنوعی هم اینطوری عمل میکند و در اکسپلور اینستاگرام من چیزهایی میبینیم و اینستاگرام، جهانی را برای من میسازد که من دنبال کردم یا لایک کردم و در واقع رفتارهای پیشین من است که این جهان را میسازد. بنابراین ما میتوانیم با نظریه واسطهگری شروع کنیم و به بصیرتهای جدیدی دست پیدا کنیم.
انتهای پیام