کد خبر: 4233318
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۸
رسول ابراهیمی‌آبشور:

شهید بهشتی قائل به نقد منصفانه شریعتی بود

نویسنده و پژوهشگر ادیان و مذاهب با بیان اینکه برخی شریعتی را تکفیر کرده و برخی او را قدیس می‌دانند، گفت: مقام معظم رهبری و شهید بهشتی ضمن تاکید بر نقش شریعتی در جذب نسل جوان به انقلاب و امام، معتقد بودند که باید او را منصفانه نقد کنیم لذا این بزرگواران به برداشت‌ها و تفسیر به رای شریعتی از آیات و روایات نقد داشتند.

رسول ابراهیمی آبشوربه گزارش ایکنا، رسول ابراهمی‌آبشور، نویسنده و پژوهشگر ادیان و مذاهب، سوم شهریورماه در نشست علمی «من سید محمد حسینی بهشتی‌ام» از سلسله جلسات سیری در آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی با بیان اینکه یکی از کسانی که خیلی در تاریخ معاصر تاثیرگذار بوده و نمی‌توان تاثیرگذاری او را نادیده گرفت شریعتی است، گفت: در مورد آثار و شخصیت ایشان با سه دسته افراد و گروه‌ها طرف هستیم؛ دسته اول کسانی که قائل به لعن او هستند و همه آثار او را مطرود می‌دانند و ایشان را خارج از دایره اسلام و انقلاب و خواندن آثار او را انحراف برای نسل جوان می‌دانند. 

وی افزود: دسته دوم کسانی هستند که شریعتی را قدیس می‌دانند و اینکه هر چه  گفته و نوشته است باید خواند و خواندن آثار او هم بر همه واجب است. برخی هم معتقدند که شریعتی حرف خوب و بد دارد و یک جریان است که حرف منطقی و غیرمنطقی را با هم دارد؛ آیت‌الله بهشتی در زمره این افراد بود یعنی جذب حداکثری داشت؛ کما اینکه مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید کرده‌اند و البته برخی بچه مذهبی‌های ما فکر می‌کنند جذب حداکثری یعنی اینکه هر کسی را که هر کار خلاف ارزش‌ها بکند بپذیریم؛ خیر؛ آیت‌الله بهشتی تلاش می‌کرد افراد را تا حد ممکن در دایره خودی نگه دارد مگر جایی که خود فرد دیگر قصد ندارد. 

 

قریحه سرشار شریعتی

ابراهیمی آبشور تصریح کرد: از منظر آیت‌الله بهشتی، شریعتی قریحه سرشار و ذهنی تیز و اندیشه‌ای پویا داشت؛ برخی می‌گویند شریعتی اندیشمند نبوده است ولی او معتقد است که شریعتی بیش از هر چیزی درباره هستی و اندیشه و فلسفه وجودی انسان اندیشیده بود. ایشان مطالعاتی در مورد انسان‌شناسی داشت و  این مطالعات را از دریچه جامعه‌شناسی به ادیان الهی و به خصوص اسلام مرتبط کرده بود. شریعتی مطالعات ادیانی و اسلامی داشت و از طرف دیگر جامعه‌شناس هم بود لذا انسان را از دریچه جامعه‌شناسی دینی نگاه می‌کرد و همین نگاه باعث دعواها و معرکه آرایی شد که حتی سبب تکفیر او از سوی برخی افراد شده است.

ابراهیمی آبشور بیان کرد: جامعه‌شناسی زاییده مدرنیته است در حالی که ادیان الهی ذاتا متفاوت از علوم هستند و کسی که بخواهد از دایره علوم مدرنیته به این مسئله بنگرد یا باید پای خود را روی اندیشه اسلامی بگذارد و یا علم را زیر سؤال ببرد و چون فرد قصد ندارد چنین اتفاقی بیفتد دست به توجیه می‌زند و همین منشا اختلافات است. مثلا الان دگرباشان با احکام موجود دینی دعوا دارند و کسی بخواهد بین دین و این اندیشه جمع کند اختلافات شدید ایجاد خواهد کرد.

وی اضافه کرد: شریعتی در حوزه امامت و وحی و مطالعات نظری دینی سخنانی بیان کرد که محل بحث شد و برخی احساس کردند منحرف شده است ولی بهشتی معتقد بود که او اندیشیده بود و قریحه سرشار داشت. او معتقد بود که شریعتی زاینده یک حرکت پرسرعت و پویا بود.

این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: بهشتی روحانی عجیب و غریبی بوده و سخنانی گفته است که کمتر روحانی جرئت بیان آن را داشته است؛ ایشان از امام مایه چندانی نگذاشته است؛ تعریف و تمجید از امام دارد ولی اینکه بخواهد برای توجیه افکار و اندیشه خود از امام مایه بگذارد شاهد نیستیم. اینکه بگوید من با امام حشر و نشر داشته‌ام و با امام مانوس بوده‌ام و ... این حریت ستودنی است.

ابراهیمی آبشور با بیان اینکه شهید بهشتی به علامه مصباح می‌فرمود که باید در مورد شریعتی منصفانه قضاوت کنیم و نقش شریعتی را در بازگشت نسل جوان به اسلام نادیده نگیریم، ادامه داد: البته ایشان معتقد بود باید این اندیشه را تصحیح  کنیم و خود شریعتی هم از این مسئله استقبال کرده بود.

 

شریعتی فیلسوف و مفسر نبود

وی با طرح این پرسش که شریعتی آیا فیلسوف و مفسر قرآن و اهل آشنایی با حدیث بود یا خیر؟ اظهار کرد: برخی می‌گویند شریعتی فیلسوفی در حد سارتر بود؛ کسی که شریعتی را در این حد می‌داند نه می‌داند فلسفه چیست و نه پل سارتر کیست. برخی می‌گویند شریعتی مفسری با نگاه جدید است؛ کسانی که چنین می‌گویند اصلا آثار شریعتی را نخوانده‌اند؛ اینکه شریعتی به برخی آیات استناد و نظر خود را بیان کرده است مشمول اصحاب رای است لذا اینکه بگوییم فیلسوف و مفسر بوده است اصلا درست نیست. شریعتی آشنایی سیستمی با فلسفه و تفسیر نداشت بلکه مطالعات دینی داشت و متخص این فنون(فلسفه و علوم دینی و تفسیر) نبود و حتی به صورت مداوم هم آثار دینی را مطالعه نکرده بود. 

این نویسنده و پژوهشگر گفت: فردی ایرانی در آمریکا زندگی می‌کند و بنده هم با ایشان بحثی کرده‌ام، این فرد شیفته شریعتی است و دائما به آثار وی ارجاع می‌دهد ولی بنده به او گفتم شما یک مورد بیاورید که نشان دهد شریعتی آثار فلاسفه را با دقت خوانده باشد، بلکه هر جایی که استناد دارد باز براساس مطالب دیگران است؛ در مورد آشنایی با مطالب دینی هم چون فرزند یک روحانی بود مطالعات دینی داشت و چون ذهن نقاد و ورزیده داشت توانسته بود این مطالعات را پر و بال بدهد.

وی ادامه داد: مقداری هم بافت فرهنگی و اجتماعی ایران را شناخته بود و در مورد جوامع بشری هم مطالعات خوبی داشت؛ به ادبیات و جغرافیا هم مسلط بود و بر این اساس توانست مطالب جدیدی ارائه دهد. شریعتی واقعا فیلسوف نبوده و نباید توقع فیلسوفانه داشته باشیم و مفسر قرآن، نهج‌البلاغه و صحیفه و روایات هم نبوده است.

 

دیدگاه‌های مثبت و منفی شهید بهشتی درباره شریعتی

ابراهیمی آبشور افزود: پدر مرحوم شریعتی با شریعت سنگلجی رفت و آمد داشت؛ فرزند سنگلجی هم با علی شریعتی دوست صمیمی بود، شریعت سنگلجی، روحانی‌ای بود که رضاخان او را از پوشیدن لباس منع نکرده بود لذا توصیه کرده بود که نظامی‌ها و ... پای منبر او بروند؛ به نظر بنده کتب شریعت سنگلجی بر روی شخصیت علی شریعتی اثر زیادی گذاشته است.

وی با بیان اینکه شریعتی با این افکار، مخالفان سرسختی چون علامه مصباح داشت، افزود: در چنین شرایطی کسی از شهید بهشتی می‌پرسد که تاثیر آقای شریعتی در انقلاب چه بوده است و جواب آقای بهشتی جالب است؛ ایشان فرمودند دکتر(شریعتی) در تقویت شور انقلابی جامعه به خصوص نسل جوان تاثیر به سزایی داشت و توانست ذهن جوانان را برای درک پیام‌های امام و انقلاب نزدیک‌تر کند. شریعتی توانست میان نسل جوان و روحانیت مسئول پیوند بزند. 

ابراهیمی آبشور با بیان اینکه شهید بهشتی با وجود این تعابیر به نقد شریعتی هم پرداخته است، اظهار کرد: ایشان می‌گوید شریعتی در برداشت از برخی آیات و روایات شیوه اصحاب رای را دنبال و تفسیر به رای کرده است؛ شهید بهشتی این نقدها را در اختیار خود شریعتی هم قرار داده بود که حتی می‌توان در قالب یک پایان‌نامه دنبال شود.

 

نقد منصفانه شریعتی

ابراهیمی‌آبشور اضافه کرد: آیت‌الله بهشتی فرموده است من و آقای خامنه‌ای در موضوعات مختلف بحث‌های متعددی با شریعتی داشتیم؛ مقام معظم رهبری در مورد امامت با شریعتی بحث کرده است و بهشتی درباره کلیت وحی و دین. هر دو بزرگوار نتیجه گرفتند که شریعتی انسانی پوینده و کاوشگر و آماده پذیرش هر چیزی است که به پویشگری و کاوش او کمک کند یعنی فرد متصلبی نبوده که دیگران را عددی به حساب نیاورد؛ به گواهی بهشتی و رهبری، فردی بی‌غرض بود و نقدهای منصفانه را پذیرا بوده است. 

این نویسنده و پژوهشگر افزود: آیت‌الله بهشتی فرموده است کسانی که آثار شریعتی را مطالعه می‌کنند بدانند ایشان برداشت شخصی از دین دارد و قریحه خود را مطرح کرده است و نه سخن دین را؛ البته این برداشت شخصی لطمه زیادی به دین می‌زند و امروز هم شاهدیم کسانی در منابر اینطور سخنانی بیان می‌کنند. شهید بهشتی تاکید دارد اگر کسی قرار است سخنی را به قرآن نسبت دهد باید دقت کند که واقعا قرآن چه فرموده است. ایشان برداشت‌های دکتر را ذوقی می‌داند و البته تاکید دارد او درخششی در تاریخ انقلاب بود و او را نقدپذیر می‌داند. 

وی افزود: آشنایی شهید بهشتی و مرحوم شریعتی از سال 1349 شروع شد و چند سالی با هم ارتباط داشتند تا اینکه مرحوم شریعتی از دانیا رفت. در اینجا این نکته را هم مطرح کنم؛ برخی می‌گویند مرحوم شریعتی، شهید و یا ترور شد ولی این درست نیست؛ سروش نقل کرده است که در هنگام وفات بالای سر او بوده است و او معتقد است که شریعتی بر اثر سکته از دنیا رفت و نه ترور و ... .

وی ادامه داد: یک خبرنگاری از شهید بهشتی خواسته است تا خاطره‌ای از شریعتی بگوید و ایشان گفته است ما وقتی به ملاقات شریعتی به زندان رفتیم دیدیم که او خیلی سیگار می‌کشد و به او گفتم که شما خیلی سیگار می‌کشید و برای شما خطرناک است، مرحوم همایون، بنیانگذار حسینیه ارشاد هم این توصیه را به او کرده بود ولی او تا پایان عمر هم سیگار را ترک نکرد و همین امر هم سبب سکته شده بود.

انتهای پیام
captcha