به گزارش ایکنا، هشتاد و نهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «شناخت» به صاحبامتیازی دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد.
عناوین مقالات بدین قرار است: «وجود حرکت و نحوه تحقق آن از نظر علامهطباطبایی»، «جنبههای صوفیانه سازمان نوافلاطونی اندیشه ابنسینا در اخلاق»، «جرقه هیوم در رؤیاهای کانت»، «زیست-سیاست مدرن: فوکو به کافکا (مطالعه موردی: رمان محاکمه)»، ««بررسی تبارشناسانه و مسئلهمندانه سوژه» در نسبت با «تاریخ سوژهمندی و تکنیکهای خود» در اندیشه فوکو»، «تصورات شناختی در فلسفه رواقی متقدم»، «درنگی در رهیافت پارالوژیستی (مغالطی) لیوتار به دانش و عقلانیت در «وضعیت پسامدرن»»، «تحلیل و بررسی رازوارگی خودشناسی در اندیشه کانت»، «شرحی بر جستار کانت با ساد لکان با تمرکز بر رابطه قانون و میل»، «گسست حقیقت و معرفت در تمام مراتب آن از منظر عینالقضات».
در چکیده مقاله «وجود حرکت و نحوه تحقق آن از نظر علامه طباطبایی» آمده است: «مسئله نحوه تحقق و وجود خارجیِ حرکت با توصیف دو معنا از حرکت از سویِ ابنسینا به یکی از مسائل مهم در فلسفه اسلامی تبدیل شد. دستهای از فیلسوفان به پیروی از ابنسینا مدافع وجود خارجی حرکت توسطیه شدند. تحقیقات میرداماد باعث شد که گروه زیادی از فلاسفه وجود خارجی حرکت قطعیه را بپذیرند. ملاصدرا با بهرهگیری از مبانی حکمت متعالیه بر وجود حرکت قطعیه تأکید ورزید اما استدلالی بر وجود خارجی حرکت ارائه نداد. علامهطباطبایی از فیلسوفانی است که قائل به وجود هر دو معنای حرکت است. آنچه مهم است این است که علامه طباطبایی با استفاده از مبانی حکمت متعالیه همچون اصالت وجود و تشکیک در حقیقت عینیه وجود، از طریقِ بررسیِ نسبت واقعی و پیوستگیِ تکوینی میان قوه و فعل، ابتدا تحقق عینی امری که مصداق خروج تدریجی از قوه به فعل باشد را به اثبات رسانده است و در مرحله بعد، با تبیین دقیق مفهوم حرکت، نشان داده است که حرکت، برپایه دو وجه ثابت و سیلانی، به هر دو اعتبار خود در متن واقعیت موجود است و هر دو معنا مندرج و منطبق بر تعریف حرکت است.»
در طلیعه مقاله «جنبههای صوفیانه سازمان نوافلاطونی اندیشه ابنسینا در اخلاق» آمده است: «اخلاق صوفیانه از مراتب سهگانه سازمان فکر نوافلاطونی ابنسینا در اخلاق است. ابنسینا، همچون دیگر بخشهای کار خود درباره تصوف، اخلاق صوفیانه را در قالب فکریای طرح کرده است که در خودِ اندیشه صوفیانه مییابیم. به عبارتِ دیگر، بحث ابنسینا در اخلاق تصوف را بدون رجوع به فرهنگ فکری خود صوفیه نمیشود درک کرد. با این حال، حجم مطالب ابنسینا درباره اخلاق صوفیانه، بهدلیلِ جایگاه خاص اخلاق علمی در کار او، بسیار ناچیز است. به همین دلیل در این مقاله، برای بیان برخی جنبههای صوفیانه اخلاق او، از دیگر متون ارائهشده در این قالب فکری نیز استفاده میکنیم و ضمن ارائه توضیحاتی بیشتر از خلال چنین متونی، میکوشیم عبارات مختصر ابنسینا را تفصیل دهیم. از طرف دیگر، اخلاق مطرح در متون صوفیانه گسترهای وسیع از مفاهیم را در بر میگیرد که اخلاق صوفیانه ابنسینا نیز بهطورِ مختصر به کثیری از آنها اشاره دارد. در این مقاله، تلاش بر این است که از این گستره وسیع صرفاً به مفاهیمی بپردازیم که بین اخلاق نوافلاطونی و اخلاق صوفیانه مشترک است. این تحقیق نشان خواهد داد که منبع این گونه مفاهیم تفکر اخلاقی صوفیه است، هرچند ابنسینا در بررسیِ آنها، تعارضی نیز با سازمان نوافلاطونی اندیشه خود در اخلاق ندیده است.»
در چکیده مقاله «جرقه هیوم در رؤیاهای کانت» آمده است: «تعبیر رؤیاهای یک روحبین ازطریقِ رؤیاهای متافیزیک یکی از آثار مهم دوره، بهاصطلاح، «پیشاانتقادی» ایمانوئل کانت است که در سال 1766، یعنی پانزده سال قبل از انتشار نقد عقل محض، منتشر شد. کانت در این جستار دعاوی امانوئل سودنبورگ، عالم و عارف سوئدی، را درباره دسترسی به یک جهان فرامحسوس متعالی بررسی و نقد میکند. مسئله مقاله حاضر این است که آیا کانت در نقد دعاوی سوئدنبورگ تأثیری از هیوم پذیرفته است؟ اگر چنین است، این تأثیر در کدام یک از مفاهیم اساسی رؤیاها به بیان درآمده است؟ در مقاله حاضر، برای بررسی اثرپذیری کانت از هیوم و چگونگی این اثرپذیری، رؤیاها را در پرتو کاوشی درخصوصِ فهم بشری هیوم خوانش میکنیم، اثری که گمان میرود کانت پیش از نگارش رؤیاها مطالعه کرده باشد. ازطریقِ تحلیل این دو اثر، درنهایت، نتیجه میگیریم که برخی از مهمترین مواضع کانت در رؤیاها، ازجمله نقد متافیزیک، برداشت تجربی از علیت و نیز فهم متافیزیک بهمنزله «علم حدود عقل انسان»، تحتِتأثیر مستقیم هیوم شکل گرفتهاند.»
انتهای پیام