سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
حجتالاسلام مهدی رستمنژاد؛ معاون آموزش حوزههای علمیه سراسر کشور
پذیرش حوزههای علمیه نسبت به یکی دو سال اخیر کاهش نداشته است و تقریباً به میزان سالهای اخیر است، فرایند پذیرش طلبه در سال جاری هنوز خاتمه نیافته زیرا پذیرش در حوزه همراه با تحقیق میدانی، مصاحبه و امور دیگر است همچنین طلاب در بدو ورود وارد یک دوره طرح میثاق تربیتی میشوند که دوره آموزشی اخلاقی، حوزهشناسی و ... است و جزء فرایند پذیرش محسوب میشود.
رشتهها و گرایشها هم در حوزه از پایه هفتم شروع میشود؛ تا شش سال اول دروس عمومی توسط طلاب در قالب مباحث کلام و اخلاق و احکام و قرآن و ادبیات و مقداری فقه و اصول باید خوانده شود و پس از آن میتوانند گرایشهای مختلف را انتخاب کنند.
باید توجه کرد که جمعیت کشور رو به میانسالی است و به تعبیری دیگر جمعیت جوان کشور کاهش پیدا کرده است؛ الان متقاضیان دانشگاهها هم به خصوص در بخش پسران کاهش چشمگیری دارد بنابراین لزوماً کاهش استقبال از دانشگاه به معنای ادبار نسبت به دانشگاه نیست و بخشی از جوانان هم ترجیح میدهند تا به جای ادامه تحصیل، مستقیماً از دیپلم وارد باز کار شوند. حال اگر اقبال به دانشگاه کاهش یافت کسی آن را به معنی ضدیت نسبت به دانشگاه تلقی نمیکند ولی نسبت به حوزه عدهای عمدا آن را به معنای ضدیت با حوزه و نظام اسلامی تعبیر میکنند ولی این درست نیست. چند سال قبل ۵ میلیون پذیرش در دانشگاه داشتیم و الان به حدود سه میلیون رسیده است لذا اقبال به صورت کلی کم شده که دلایل مختلفی دارد.
حجتالاسلام مرتضی جوادی آملی؛ استاد حوزه علمیه و رئیس مؤسسه اسراء
وحی را وقتی در فضای معرفتی حکمی و عرفانی خودمان باز میکنیم تازه زمینه برای فهم معراج آن هم تا حدی ایجاد میشود؛ بحث وحی، اصلا بحث شعور مرموز و مخفیانه و پنهانی نیست؛ شفافتر از وحی چیزی نیست؛ لنریک من آیاتنا الکبری. بحث رؤیت و شفافیت است و بحثی رمزآلود وجود ندارد ولی ما چون در وادی ملکوت نیستیم فهم درستی از وحی نمیتوانیم داشته باشیم.
مناسبات او را با جهان هستی و ازل و ابد برقرار کنیم، پیامبر(ص) به بهشت رفت و جهنم و همه را دید و برگشت تا آنجا را برای انسان تصویر کند و زندگی ابدی و حیات طیبه را به ما معرفی کند؛ پیامبر(ص) رفت و اینها را دید ولی مگر با علم حوزه و دانشگاه میتوان به این مسائل دست یافت؟ این علوم کجا، وحی کجا؟ حقیقت رقیقی از وحی در بیان مفسران ما وجود دارد.
آیتالله احمد مبلغی؛ استاد حوزه و دانشگاه
این تعریفی است که زیاد به آن فکر کردم تا هم قابلیت تمدن را برای جذب نشان دهد و هم عنصر اصلی تمدن را که یک ساختار است نشان دهد و هم بتواند عوامل و مؤلفههایی که این ساختار را شکل میدهد یا رابطه دیالکتیک با این ساختار دارد را در نشان دهد و هم قدرت حرکتش را که پویش است و هم قدرت چترگستریاش که پوشش هست را نشان دهد و هم بر عنصر سلوک همزیستانه تمرکز کنیم. سلوک همزیستانه پیشانی تمدن است. اگر دیدید در تمدنی همزیستی وجود ندارد یا وجود دارد ولی بالقوه است؛ یا تمدن ضعیف است یا تمدن شکل نگرفته است. همزیستی وجهه قابل رویت تمدن است که اگر نبود، تمدن فعلیت ندارد.
همزیستی به معنای تعامل سازنده و زندگی مشترک میان افراد و گروهها در یک جامعه است. این مفهوم به روابطی اشاره دارد که بر پایه سلوک همزیستانه که بر آگاهی عمیق به مصحلت اجتماعی و پذیرش متقابل استوار است شکل میگیرد. همزیستی به عنوان شرط لازم برای عینیت پیدا کردن، بقا و کارکرد تمدن مطرح است و از نهادینه شدن آگاهی اجتماعی معطوف به مصلحت عمومی و خیر عمومی نشئت میگیرد و آن را افزایش میدهد.
حجتالاسلام محمدحسین ملکزاده؛ مدرس سطوح عالی و خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم
منظور ما از حکمرانی اجتهادی چیست؟ ما گفتیم حکمرانی عبارت است تدبیر امور عمومی. اینجا یک کلمه اجتهادی به آن اضافه میکنیم و میگوییم تدبیر اجتهادی امور عمومی؛ یعنی اگر تدبیر امور عمومی به شکل اجتهادی انجام شد، حکمرانی اجتهادی است. حکمرانی اجتهادی که بنده به کار میبرم نظریهای است که سالها است بنده روی آن کار کردم و زوایای آن را واکاوی کردم. عنوان «حکمرانی اجتهادی» یک اصطلاح است و عنوان یک نظریه است یعنی صورتبندی تازهای از مباحث سنتی برای حل مشکلات امروزین ارائه کرده است. در جامعهای که گرفتار مدرنیسم است، در چنین جامعهای میخواهیم به حل مسئله بپردازیم. بر چه اساسی؟ بر اساس موازینی که داریم.
شهید صدر کتاب اقتصادنا را مینویسد. شاید کسی بپرسد چرا شما کتاب اقتصادنا نوشتید ما که بحث معاملات و کتاب البیع داشتیم. پاسخ این است در جامعه سنتی قدیم همین مباحث مشکلات را حل میکرد ولی در عصر جدید با توجه به هجوم مکاتب و نظامهای مختلف لازم است دیدگاههای خودمان را در قالب نظریات علمی مطرح کنیم و یک آرایش علمی و معرفتی تازه به مباحث خودمان بدهیم تا در جهان جدید زندگی خودمان را اداره کنیم.
حجتالاسلام محمد عابدی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
در دانشهای غربی و ترجمههایی که از آنها میشود، معنای کرامت و مقایسه آن با کرامت در منظومه اسلامی واقعا جای بحث است و تفاوت وجود دارد؛ نکته بعدی درباره گستره و اقسام کرامت است؛ در آیه ۷۰ سوره اسراء (وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا)؛ بحث کرامت الهی انسان را بیان فرموده است.
سخن از تکریم خدا نسبت به انسان است؛ و لقد کرمنا... نشان میدهد این کرامت شامل همه انسانها و حتی کفار است؛ شیخ طوسی در تبیان این مسئله را بیان فرمود و علامه طباطبایی هم فرموده است خداوند در این آیه تاکید دارد که انسان برای خدا ارزش و کرامت دارد و او را از سایر مخلوقات متمایز کرده است.
حجتالاسلام محسن مهاجرنیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
این روزها حوادث زیادی در منطقه در حال رخدادن است و تحلیلها و مباحث زیادی هم در فضای مجازی و حقیقی میشنویم و بنده در این خصوص دوست دارم در مورد یک نکته بیشتر حرف بزنم و بر آن تاکید کنم و آن برشمردن عناصر پیروزی است. جنگ یک مقوله دائمی در بین بشریت بوده و بعد از انقلاب هم ما تقابل زیادی با دشمنان خونخوار خود داشتهایم؛ در دفاع مقدس هشت ساله، تجربه بسیار بزرگی برای ما ایجاد شد؛ انواع کودتا و ایجاد جنگ داخلی توسط منافقان و حمله صدام تجارب خوبی به ملت و نظام ایران داده است.
این روزها گاهی میشنویم که بالاخره اسرائیل واجد تسلیحات و امکانات پیشرفته و به روز مانند بمبافکنهای رادارگریز و بمبهای یک تنی و ... است و ناتو و آمریکا هم پشت سر او هستند اما بنده معتقدم عناصر پیروزی فقط داشتن این نوع امکانات و تسلیحات و ... نیست بلکه مهمترین عنصر، نصرت الهی است؛ پیروزی فقط به ابزار و تجهیزات نظامی نیست بلکه آنچه که قرآن بر آن تاکید دارد و جزء فرهنگ دینی ماست مقوله نصرت الهی است. خداوند فرموده است بخشی از جنگ، حاصل بازو و ظرفیت و اسلحه و تجهیزات شماست و بر تقویت آن هم تاکید فرموده است ولی علتالعلل و محوریترین علت در کسب موفقیت، داشتن نصرت الهی است.
انتهای پیام