کد خبر: 4264261
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
سرویس معارف در هفته‌ای که گذشت

از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی

«آموزه‌های تشیع ما را به وفاق دعوت می‌کند» و «تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی توجه توأمان دارد» دو عنوان مهم سرویس معارف ایکنا در هفته گذشته بوده‌اند.

سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته‌ گذشته مطالب متنوعی منتشر کرده است که در ادامه مهم‌ترین آنها را مرور می‌کنیم.
 
 
حجت‌الاسلام مسعود ادیب:
 
 
وفاق یکی از مهم‌ترین شیوه‌ها در سیره و سنت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است البته فعلاً در سطح سیاسی صحبت می‌کنیم و اگر در سطح اجتماعی نگاه کنیم شواهد بسیاری داریم. رسول خدا(ص) در سطح سیاسی وقتی که وارد مدینه می‌شوند شروع می‌کنند با قبایل مختلف عرب و یهود در یثرب آن زمان پیمان می‌بندند که این پیمان‌ها مبتنی بر اهداف مشترک و حفظ امنیت و آرامش است تا با هم همکاری کنند و معنای وفاق همین است و تا وقتی هم که طرف مقابل همکاری و تعهد را حفظ کرده، همکاری را ادامه داده‌اند. 
 
کشور که فقط برای شیعیان نیست؛ ایران ۹۰ میلیون نفر جمعیت دارد و فقط ما مالک کشور نیستیم و غیرمسلمانان و غیرشیعیان هم به قدر خود مالک مشاع این کشور هستند. ما اکثریت هستیم اما آنها که اقلیت هستند به قدر مشاع در این کشور سهم و حق دارند و باید حق آنها را هم رعایت کرد و فرقی از این جهت ندارد. آموزه‌های تشیع نه تنها ما را از وفاق بازنمی‌دارد بلکه ما را به وفاق دعوت می‌کند.
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
پیامبر(ص) در مواقعی حتی با مشرکین هم پیمان بستند و در سوره «توبه» می‌بینیم که می‌فرمایند مشرکین دیگر حق ادامه حضور در حرم الهی را ندارند مگر کسانی که پیمان بستند و بر سر پیمان خود ماندند؛ یعنی نشان می‌دهد که پیامبر(ص) حتی با مشرکین هم پیمان بستند و اهداف مشترک و منع تخاصمی وجود داشته است و نوعی از وفاق صورت گرفته است.
 
امیرالمؤمنین(ع) اختلاف‌نظرهای اساسی با خلفای قبل از خود داشتند اما عملاً بر سر مسائل مهم‌تری مثل اصل باقی ماندن اسلام و پرهیز مجادلات درونی و تشتت و شکست در جبهه مسلمین وفاق کردند. درست است که حضرت در امور سیاسی و حکومتی هیچ دخالتی نکردند ولی به اصحاب خود اجازه مداخله دادند و خیلی از اصحاب امیرالمؤمنین(ع) کارهای سیاسی و سمت‌های سیاسی، نظامی و حکومتی در دولت خلفا مخصوصاً در زمان خلیفه دوم قبول کردند. 
 
 
حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی:
 
انقلاب اسلامی یک حیثیت سلبی دارد که در دهه فجر واقع شده و آن سلب نظام شاهنشاهی بود. به گفته آقای جمال‌زاده در تاریخ ایران این اولین انقلاب است و مردم ایران برای اولین بار انقلاب کردند و‌ همه مردم‌ پیرامون یک رهبر بزرگ جمع شدند و گفتند چیزی به نام سلطنت پهلوی را نمی‌خواهیم.
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» خواسته تاریخی مردم ایران است. مردم پیشرفت و عقب نیفتادن علمی را هم می‌خواهند و تحجر و واپس‌زدگی را نمی‌خواهند. تمام حرکت‌های تاریخی یکی از اینها را داشته‌ اما به بقیه توجه‌ نکرده است. در مشروطه آزادی مهم است اما این نکته تلخی در مشروطه است‌ که آغاز آن از یک سفارت خارجی است. استقلال‌ در ملی شدن‌ نفت‌ مهم است‌ اما به معنویت توجه‌ نمی‌شود.
 
اگر ما بخشی از شعارها را گرفتیم و بخشی دیگر را رها کردیم به مسیر ضربه‌ خوردن‌ افتاده‌ایم و البته‌ خلف وعده هم هست. امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک می‌فرمایند که‌ خلف وعده یک امر قبیح برای‌ همه‌ بشر است.
 

حجت‌الاسلام سید محمدحسین هاشمیان:
 
 

مفهوم حکمرانی، موضوعی پرچالش و پراستفاده است و ارائه تعریف واحدی برای آن بسیار دشوار به نظر می‌رسد. حکمرانی متکی بر مجموعه‌ای از تعاریف، الگوها، فرآیند‌ها و سازوکار‌هایی است که هدف آن مدیریت مناسبات اجتماعی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، به‌گونه‌ای که به سعادت افراد جامعه منجر شود.

 

از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی

این ساختار شامل چند لایه اصلی است که نخست، لایه راهبردی که حاکمیت در مواجهه با مسائل مختلف، خطوط کلی تنظیم را مشخص می‌کند، دوم، لایه قانون‌گذاری و تقنین و سوم، تنظیم‌گری، نظارت و ارزیابی که عمدتاً بر عهده دستگاه‌های اجرایی قرار دارد.

استقرار نظام مدرن سیاسی، تفکیک دولت ملت شکل گرفت و الگوی حکمرانی بروکراتیک ظهور کرد که این الگو بر اساس سازمان‌های رسمی حکومتی استوار است و دیدگاه خاصی از قدرت، عقلانیت و تنظیم روابط بین دولت و جامعه مدنی ارائه می‌کند و همچنین، این روش از بالا به پایین و مبتنی بر قرائت سیاسی و دولتی عمل می‌کند.
 
در دیدگاه نخست، قدرت بروکراتیک رهبر تمام امور است و جامعه از مداخله عملاً محروم می‌ماند و در دیدگاه دوم که مبتنی بر مدیریت دولتی است، میان سیاست و اداره تمایز قائل می‌شود و اجازه نمی‌دهد سیاست‌مداران در امر اداره، مانند آموزش دخالت کنند؛ به‌جای آن، کارشناسان حرفه‌ای نقش اجرایی دارند.
 
 
آیت‌الله محمود رجبی:
 
 
بخشی از فعالیت مرکز فقه و حکومت اسلامی، جمع‌آوری و تدوین نظریات مختلف در مورد نظام سیاسی اسلام و به خصوص نظریه مترقی ولایت فقیه است که نزدیک به ۲۰ جلد از این مجموعه تدوین شده است که البته نیازمند یکسری کارهای پسینی و نقد و تکمیل است.
 از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
بخش دوم فعالیت مرکز، معرفی نمایندگان مجلس خبرگان رهبری است تا مردم بتوانند با احراز صلاحیت آنان به آنان رای دهند که بیش از ۲۰ جلد از اعضای خبرگان ادوار گذشته در گفت‌وگو و مصاحبه با خودشان تنظیم شده است که با برنامه‌ریزی مطلوبی به عموم جامعه عرضه خواهد شد تا با مجلس خبرگان و اعضای آن بیشتر آشنا شوند. نزدیک به ۵۰ دوره آموزشی برای استادان حوزه و دانشجویان و طلاب، همچنین کارگاه‌های روزآمد برای آنان برگزار شده است و این روند ادامه دارد.
 
در سطح عموم و حتی در سطح بین‌المللی هم طبق اساسنامه این کارهای آموزشی در حال انجام است که نزدیک به ۳۰ دوره برگزار شده است. در عرصه بین‌المللی به دلایل مختلف فعالیت چشمگیری نداشته‌ایم ولی با استفاده از فرصت‌های مختلف یکسری دوره برگزار کرده‌ایم.
 
 
آیت‌الله محسن اراکی:
 
تبیین و نشر حقایق اسلامی و کشف راه‌حل‌های قرآن و سنت در مورد مشکلات بشر، در دوره کنونی قطعا متفاوت از قبل است. یکسری شاخص‌ها عصر کنونی را با دوران گذشته متمایز می‌کند لذا وظایف حوزویان هم جدید و متفاوت خواهد شد کما اینکه وظایف جدیدی بر دوش نخبگان و متصدیان امور هم بار می‌شود. 
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
چند شاخص در نگرش به حوزه علمیه وجود دارد؛ اول اینکه گستره انتظارات از حوزه بعد از انقلاب جهش استثنایی پیدا کرده است لذا از حوزه انتظار می‌رود که تغییر را در سطح جهانی ایجاد کند یعنی حوزه باید مشکلات جهان کنونی را خوب تبیین و برای آن طرح ارائه دهد. مدیریت سیاسی و اقتصادی جهان پیش روی ماست، مثلا معرفی پول واحد از شاخص‌های تغییر در جهان آینده است و قطعا جهان آینده، دهکد جهانی و واحد خواهد بود.
 
 
حجت‌الاسلام محمدرضا غفوریان:
 

امام(ره) در سال ۱۳۱۴ و ۱۳۱۸ برای دو نفر از جمله مرحوم میرزا جواد حجت همدانی نامه نوشته‌اند و این نامه موجود است؛ در متن آن آمده است که بنده سال‌ها برای ایشان علوم عقلی از فلسفه و معارف گفته‌ام. مرحوم حجت همدانی بعدها از حوزه به دانشگاه رفت و در سال ۱۳۶۵ درگذشت. 


 از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
فرد دیگری که امام برای ایشان نامه نوشته‌اند، مرحوم سیدابراهیم مقبره‌ای‌خویی است. امام از سال ۱۳۰۷ تا حدود ۱۳۲۸ علوم عقلی اعم از منطق، فلسفه و عرفان را تدریس می‌کردند و جزء مهمترین افرادی بودند که در این سطح تدریس داشتند. چند دوره تدریس منظومه هم داشته‌اند. 
 
براساس خاطرات مرحوم مهدی حائری‌یزدی هم ایشان در درس منظومه امام حضور داشته همچنین عباس زریاب‌قمی هم در سال ۱۳۱۸ در درس امام(ره) حضور پیدا کرده است. امام بعد از تأسیس حوزه علمیه در اوایل سده ۱۳۰۰ شمسی تا سال‌های ۱۳۲۸ شمسی مهمترین کسی بود که بار تدریس علوم عقلی را به دوش خود حمل کردند و شاگردانی چون مطهری، مفتح، بهشتی و صدر و ... را تربیت کردند. 

 
حجت‌الاسلام محمدرضا هدایت‌پناه:
 
 
ما یکسری بایسته‌های پژوهشی داریم که خلأ آن حس می‌شود؛ قسمتی زندگی امام حسین(ع) در مورد عاشوراست ولی زندگی امام(ع) منحصر به این دوره نیست لذا بخش‌های زیادی از زندگی امام برای ما مبهم است و تحقیق چندانی هم در مورد آن صورت نگرفته است؛ به عنوان مثال در بحث سیره فرهنگی امام حسین(ع)، سؤالات و خلأهای مهمی داریم که هنوز پاسخ جامع، صحیح و مستندی برای آنها نیافته‌ایم.
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
یک سری سؤالات مربوط به همه ائمه است و برخی مربوط به خود امام حسین(ع)؛ مثلا در بحث فرهنگی، مرجعیت امام حسین(ع) تا چه اندازه بوده است؟ متاسفانه عمدتا پاسخ‌های پیش‌پا افتاده‌ای مانند تقیه و خفقان و فشار حکومت ظالم بنی‌امیه و عباسیان ارائه شده است که شانه خالی‌کردن از زیر بار پاسخ است و ما چون در این‌باره تحقیق مناسبی نداشته‌ایم دنبال پاسخ‌های تکراری و دم‌دستی بوده‌ایم؛ به خصوص برای کسانی که قصد دارند سؤالات و پاسخ‌ها در فضایی آزادانه‌تر طرح شود و بیاندیشند چنین پاسخ‌های درون‌مذهبی آنان را قانع نمی‌کند.
 
 
حجت‌الاسلام سیدرضا عمادی:
 
در مورد امام حسین(ع) سیره به معنای مصطلح مانند سیره نبوی و علوی وجود ندارد یعنی اگر بخواهیم بگوییم حضرت در سن ۱۵ و ۲۰ سالگی چه می‌کرده است، متن مستند و معتبری نداریم ولی می‌توانیم قله شخصیت امام(ع) یعنی ایثارگری او را مورد تحلیل قرار دهیم که با زندگی امروز ما هم درگیر است؛ به عبارت دیگر از خودگذشتگی و ایثار یا معامله. 

از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
آن چیزی که از امام حسین(ع) باقی مانده است سخنان ایشان در مسیر منتهی به حادثه کربلاست؛ البته امام حسین(ع) فردی کم‌حرف بودند یعنی خیلی هم مطلب از ایشان نداریم. 
 
افراد ایثارگر اساسا وقت و سرمایه خود را صرفا برای زندگی شخصی خود استفاده نمی‌کنند بلکه مقداری از وقت و مالشان را در خدمت به دیگران به کار می‌بندند؛ قرآن کریم هم فرموده است: وَ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ. البته این کار، کار هر کسی نیست؛ ایثار رمز ماندگاری است و به این معنا همه نهضت‌ها و انقلاب‌ها با ایثار شکل می‌گیرند مثلا بنده یک پزشک و روحانی یا در شغل‌های دیگر هستم ولی وقتی جنگی رخ دهد یا قرار است انقلابی رخ بدهد همه پای کار می‌آیند و سنگر درست می‌کنند. مکررا در جبهه چنین صحنه‌هایی وجود داشت که آب کم بود و قمقمه خود را به فرد دیگری می‌دادند؛ یعنی همه از جایگاه خود می‌گذرند و آن چه را در این مقطع وظیفه اجتماعی است انجام می‌‌دهند و رمز پیروزی نهضت امام حسین(ع) هم همین بوده است. 
 
 
سعید طاووسی مسرور:
 
بنده در مقاله‌ای به هزینه‌های شیعه‌بودن پرداخته‌ام؛ تبعید و زندان و جلای وطن تا کشته‌شدن، بهایی است که افراد زیادی در دوران ائمه(ع) پرداخته‌اند البته خطرات و تهدیدات لزوما از بیرون یعنی اکثریت و خلفا نبوده است بلکه از درون شیعه هم بوده است مانند غلات زیرا این گروه پیرامون ائمه(ع) غلو کردند و ایشان را واجد مقام الوهیت دانستند در حالی که برای خلفای اول و دوم غلو سراغ نداریم و نهایتا فضائلی برای آنان تراشیده‌اند. 
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
در کنار غلات، مفوضه بودند که صفات خدا را به ائمه(ع) نسبت می‌دانند مثلا به آنان نسبت خالقیت می‌‌دادند، گاهی ما می‌گوییم خداوند از طریق اهل بیت(ع) به بندگان روزی می‌دهد که این تعبیر ایرادی ندارد ولی گاهی می‌گوییم خداوند رزاقیت خود را به ائمه سپرده است که این سخن غلط است و ائمه(ع) هم با رد این عقاید باطل به مرزبانی از مذهب و مکتب تشیع پرداخته‌اند. 
 
 
محمد اکبرزاده:
 
 
بنیاد مردمی صحیفه سجادیه سال ۱۳۹۴ در شهر بابل با هدف ترویج صحیفه سجادیه تشکیل شد و طرح ملی صحیفه سجادیه خوانی در کشور را برگزار کردیم. این طرح ابتدا از یک مسجد شروع شد و هفته‌ای یک شب صحیفه سجادیه خوانده می‌شود. نهضت ملی صحیفه سجادیه‌خوانی در کشور، در پانزده استان برگزار شد و حدود دو هزار و ششصد مسجد در کشور به این نهضت پیوسته‌اند.
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
مرحله اول صحیفه سجادیه‌خوانی راه افتاده است. یکی از کار‌های جدی ما حضور حوزه‌های علمیه است که به صد حوزه علمیه رفتیم و دوره‌های مختلفی در حوزه‌های علمیه برگزار شده است. باید با تربیت استاد نیاز جامعه را برطرف کنیم. پیشنهاد می‌کنم هرکسی در منطقه خود صحیفه سجادیه‌خوانی را در مسجد و محله احیا کنند.
 
 
حسین سیمایی صراف:
 
 
صدای ملت بودن راز امام خمینی(ره) برای منسجم کردن مردم و اتفاق بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی است. مردم ایران سه ارزش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را در دل خود دارند و امام خمینی(ره) بر تحقق این ارزش‌ها پافشاری کردند. برخی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی خدمت امام خمینی(ره) رسیدند و اعلام کردند صرفاً حکومت اسلامی تحقق یابد و جمهوری نداشته باشیم اما امام هر سه را با هم خواستند. هنوز هم پس از ۴۶ سال به این سه شعار نیازمندیم؛ اگرچه ممکن است شکل و مصادیق ارزش‌ها را اقتضای زمان تغییر دهد اما اصل ارزش تغییر نمی‌کند. 
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
امام خمینی(ره) با سرمایه اجتماعی بزرگی که داشت توانست انقلاب را به پیروزی برساند. ایشان از ظرفیت‌ها و نیروهای اجتماعی استفاده کردند که هنوز هم این سرمایه برای ایران نیرویی محرک به شمار می‌رود. امام(ره) ضمن اینکه معتقد بود همه دیدگاه‌ها و نگرش‌ها محترم است بر فراز همه این اختلاف‌ها حرکت کرد.
 
 
حجت‌الاسلام حسین ردایی:
 
 
مؤانست من با تفسیر تسنیم به دو بُعد و خصوصیت بازمی‌گردد؛ یک خصوصیت به دلیل حضوری است که حدود ۱۰ سال محضر آیت‌الله جوادی آملی تفسیر را تلمذ کردم یعنی جزو حلقه‌های اول یا دوم حاضر در درس تفسیر ترتیبی ایشان بودم. قبل از اینکه تفسیر به «تسنیم» تبدیل شود، جلسات تفسیر استاد برگزار می‌شد و ما از شاگردان تفسیری آیت‌الله جوادی آملی، صاحب تفسیر تسنیم بودیم. به نظرم این خیلی کارسازتر و مؤثرتر از تسنیم‌شناسی است نسبت به کسانی که بخواهند با یک مطالعه اجمالی به تفسیر بپردازند. 
 
از دعوت آموزه‌های تشیع به وفاق تا توجه توأمان تفسیر «تسنیم» به عقل و وحی
 
ابعاد و خصوصیاتی که در تفسیر تسنیم عرض شد در آنچه که ما در مواجهه حضوری با آیت‌الله جوادی آملی داشتیم کاملاً محسوس بود یعنی هم شیوه تفسیری قرآن به قرآن که شیوه تفسیر المیزان است و هم تفسیر قرآن به سنت که شیوه بسیاری از مفسران شیعه است و تفسیر قرآن به عقل که تا حدی روش مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بوده در تفسیر تسنیم وجود دارد اما آیت‌الله جوادی آملی این روش را با جایگاهی که برای عقل نظری قطعی یعنی عقلی که مطلب مجهول را برای ما ضروری و بدیهی برهانی کند ارائه کرده است. از این عقل می‌توان در محضر قرآن کریم برای تبیین و بیان قرآن استفاده کرد. 
 
از جمله ویژگی‌هایی که آیت‌الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم دارند، این است که سنت را برای تفسیر، ضمیمه قرآن کردند و برخلاف مرحوم علامه طباطبایی که نگاهشان به روایات نگاه تأییدی است نگاه آیت‌الله جوادی آملی به سنت و روایات نگاه تفسیری به آیات قرآن است نه نگاه تأییدی. این موضوع از ویژگی‌هایی است که در این بخش وجود دارد اما مطالعه تفسیر تسنیم برای ما مطالعه موضوعی است یعنی گاهی به مناسبت‌هایی که ضرورت پیدا شود به تفسیر تسنیم مراجعه می‌کنیم؛ گرچه عرض کردم چون شاگردی مکتب آیت‌الله جوادی آملی را در تفسیر داشتم چه بسا در بعضی از موارد حتی محتاج به مراجعه هم نباشم یعنی با نگاه به آیات کریمه نظر آیت‌الله جوادی آملی برایم کاملاً مشخص شود.
انتهای پیام
captcha