سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
عبدالمجید مبلغی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
شبهعلم در علوم انسانی زمانی از میان خواهد رفت که به جای دل خوش کردن به سنت خود و بیاعتنایی به عصر جدید و به جای بیاعتنایی به سنت خود و دل خوش کردن به علوم انسانی جدید راه سومی برگیریم. این راه سوم دو رکن دارد: اول، لحاظ وجه انتقادی عصر جدید، چیزی که پیامد تاملات معاصر است گرچه ریشه در سنت ما نیز دارد. دوم، توجه به سنت خود به مثابه عرصه آگاهی مرتبط با زیست و جهان امروز و بازگشت به سنت خودمان. این دو رویکرد زمانی به هم میرسند که مواجهه انتقادی به سنت خودمان داشته باشیم، چیزی که اساسا جای خالی آن مشهود و مشخص است. زمانی این اتفاق میافتد که به ایجاد علوم انسانی ایرانی دل ببندیم. وصف «ایرانی» صفتی ایدئولوژیک نیست بلکه معرف پدیداری است که در ارتباط با زاد و توش آگاهی ما نقشآفرین است. شیوه زیستن ما از این بومزیست میآید. فکر میکنم چنین رویکردی سودمند واقع خواهد شد.
حجتالاسلام ولیالله نقیپورفر؛ استاد دانشگاه قم:
یکسری گناهان در را برای نفوذ اجنه باز میکند. کسانی که چله گناه میگیرند اسیر هیولایی به نام اجنه میشوند؛ مثال آن دقیقا مانند نگهبان قفس شیرها است که در قفس را باز بگذارد؛ آیا میتواند از دست آنها خلاص شود؟ جریان ارتباط اینچنینی و آلوده، سیطره فیزیکی جن شرور است زیرا ما خودمان با گناه و حرکتهای شرکآلود راه آنان را باز کردهایم وگرنه آنها نمیتوانند. وحشتناکترین سرنوشت میتواند چنین سرنوشتی باشد و بدبختترین موجود عالم همین موجود است. در جامعه میگویند فلانی جنگیر است و ... ولی بدبختترین موجودات عالم هستند؛ جن بر این افراد فرمانده است و هر چه بگویند باید گوش کند و اگر گوش ندهد او را لت و پار میکنند و به قصد کشتن میزنند. این سلطه هم سلطه فیزیکی است و جن هر لحظه بخواهد میتواند خود را مخفی کند؛ گاهی برخی با بنده تماس میگیرند و گریه میکنند که جن دست از سر ما برنمیدارد و التماس میکنند که راهی پیش روی ما بگذار.
حجتالاسلام حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه:
در مفاهیم و فضای دینی بندگان خدا به سه دسته تقسیم میشوند، کسانی که عبادت تجارگونه دارند؛ برخی هم عبید هستند و خدا را از روی ترس بهشت و جهنم میپرستند؛ در مسائل فقهی هم بیان شده است که افرادی که عبادت تجارگونه دارند، اصلاً مقبول درگاه الهی هست یا خیر؟ این نوع نگریستن به این مسئله، نگاه کاربردی به دین است. علامه طباطبایی در این موضوع، موضع دارند زیرا مسئله، مستحدثه است و از اندیشه وی میتوان آن را استنطاق کرد؛ پاسخ علامه هم مشخص است و ایشان برای عقل نظری در نسبت با عقل عملی مسئولیت قائل هستند.
علی ربیعی؛ دستیار اجتماعی رئیس جمهور:
بعد از انقلاب صنعتی چهارم مهارت و دانش، اساس نیروی انسانی را شکل میدهد و اینها هستند که کشورها را متحول میکنند. دانشگاه باید انسانهای با دانش و مهارت به جامعه تقدیم کند. ما به دانشگاه کارآفرین میبالیم در حالی که دانشگاه باید شریک اقتصادی تربیت کند. جمعیت ما دچار تغییراتی زیادی شده و ارزشها دیگر ارزش بقا نیست، ارزشهای ابراز وجود است. این تغییر را کنار نسل چهارم انقلاب صنعتی بگذارید که باید شرکای اقتصادی تربیت کند. خوشبختانه کارهایی صورت گرفته ولی مسئله این است که چطور خلاقیت رشد کند و شریک اقتصادی تربیت کنیم. برخی استادان میگویند که شوری برای درس دادن ندارند. با این حال ما با دانشگاهی میتوانیم به شرکای اقتصادی برسیم که مسئله دانشجو، خلاقیت باشد.
آیتالله علیرضا اعرافی؛ مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور:
فقه به دلیل اینکه آیین زیست مسلمانی است و با عمل و اقدامات انسانها ارتباط دارد از جذابیت و گسترش بیشتری برخوردار شده. در قلمرو فقه تحولاتی را شاهدیم که در نیمه راه آن هستیم و باید ادامه پیدا کند. یک مسئله، مناسبات جدید میان فقه و نظامات حقوقی دنیای معاصر است. فقه ما در کنار حقوق باید یک دنیای جدیدی را آغاز کند. این کار آغاز شده است. در این محور هم اقدامات مهمی رقم خورده و باید این مسیر را ادامه دهیم. محور دوم فقه مقارن است. البته این امر از سابقه دیرینی برخوردار است و در دوران معاصر هم مورد توجه قرار گرفته است. ما واقعا نیاز داریم ابعاد و زوایای فقه مقارن و تطبیق بین مکتب فقهی شیعه و مکاتب فقهی مذاهب دیگر را توسعه دهیم. در قم آیتالله بروجردی گامهای موثری در این زمینه برداشتند، کمی هم امتداد پیدا کرد.
حجتالاسلام مهدی پورحسین، عضو هیئت علمی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر:
فقها برای بیان حکم یک مسئله پیش از اینکه سراغ ادله بروند، تاسیس اصل میکنند یعنی میگویند اصل جواز است یا حرمت است. فایده تاسیس اصل این است اگر اصل در رفتارهای انسانی بر آزادی انسانها باشد فیلترینگ خلاف آزادی میشود و باید برایش دلیل بیاوریم ولی اگر اصل در رفتار انسانی محدودیت باشد، آن وقت فیلترینگ هم یک محدودیت است و مطابق اصل خواهد بود و دلیل نمیخواهد. حالا اصل در حوزه رفتار انسانی بر آزادی است یا محدودیت؟ از زمانی که فقه ما شکل گرفته این بحث مطرح بوده است. هم شیخ مفید به این مسئله پرداخته و هم پس از ایشان شیخ طوسی و دیگران به این مسئله پرداختند که آیا اصل بر آزادی انسانها است یا ممنوعیت. فقها از این بحث به اصاله الحظر و المنع و اصاله الاباحه تعبیر میکنند.
انتهای پیام