به گزارش ایکنا، زهرا داورپناه؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده حوزه علمیه، 2 آبان ماه در نشست علمی «شرق، استعمار و علوم انسانی؛ در باب انسداد دانش در نسبت با مسئله زن فلسطینی» با بیان اینکه علوم انسانی به معنایی که امروزه در دانشگاهها رواج دارد پدیده مدرن و غربی است و کارکردهایی هم داشته است و شکوه و عظمت و جذابیتی هم در برخی نظریات وجود داشته، گفت: از زمانی که مسئله فلسطین بحرانیتر شد این احساس به وجود آمد که چقدر علوم انسانی درباره وطن ما و انسان شرقی حرفهای بیربط میزند؛ چقدر در مورد ما اشتباه حرف زده و تبیین اشتباه دارد.
وی افزود: کسانی چون ادوارد سعید احساس کردند تصور و مفهومی به نام شرق تولید شده است که اصلا واقعی نیست ولی در غرب براساس آن دانش تولیده شده و مداخلاتی هم در جهان واقعیت علیه شرق در حال انجام است چیزی که شبیه استعمار است. غربیها این نگاه را به دیگران دارند که ما انسان هستیم و دیگران شبیه انسان که باید در خدمت ما باشند و چنین محتواهایی هم در آثار سیاستمداران آنان به وفور میبینیم.
داورپناه گفت: البته با مبارزات ضداستعماری به این نتیجه رسیدند که حضور فیزیکی امکانپذیر نیست و نمیصرفد لذا سراغ فروش محصولات مختلف و هجمه فرهنگی به مناطق دیگر جهان افتادند و اینکه دیگر کشورها را از دور کنترل کنند و در عرصه دانش هم این اتفاق رخ داده است.
وی افزود: ادوارد سعید شرقشناسی را صرفا یک دانش نمیدانست که به مطالعه شرق میپردازد گرچه در غرب سالیان سال به عنوان دانش مطرح بود؛ امروزه به نظر میآید یک سازه سیاسی اجتماعی است که تلاش میکند نه فقط چیزی را بشناسد بلکه چیزی را میسازد و در مورد آن هم پیشنهاد میدهد؛ پیشنهاد ادوارد سعید این بود که باید به سمت تولید دانش ضعفا برویم و سعی کنیم خودمان از خودمان بگوییم و خود را بشناسیم؛ ادوارد سعید با اینکه مسیحی است ولی از تصویر غلط غرب نسبت به اسلام و شرق گلایه دارد و نقد کرده است.
داورپناه با بیان اینکه ادوارد سعید خیلی در ایجاد جریان مطالعات پسااستعماری مؤثر بود، گفت: او جریان زنده و پویایی ایجاد کرد و افرادی هم به تاثیر از اندیشه وی به نوشتن آثاری پرداختند لذا میبینیم که کتب مختلفی در مورد انسان و زن شرقی از نگاه بومی نوشته شد زیرا این خطر وجود داشت که اگر ما فقط از نگاه غرب به خودمان بنگریم روزی خواهد رسید که نتوانیم ادراک کنیم که چه و که هستیم.
وی افزود: هومی بابا هم در فضای هند خیلی مؤثر بود، فعالیت وی منجر به تولید آثار متعددی از سوی اندیشمندان این منطقه شد که اسپیواک از جمله افرادی است که در عرصه مطالعات زنان آثاری دارد از جمله اینکه آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟ از وی کمتر اثری ترجمه شده است زیرا تاکید بر زبان هندی دارد. مغز مطلب کتاب وی این است که ما به عنوان فرودستان دانش آیا میتوانیم این فضا را بشکنیم؟
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: در همین فضا مسئله فلسطین از بیش از 70 سال قبل مطرح شد و فمنیستها هم حتی وارد فعالیت دانشی و عینی در این عرصه شدند که عمدتا اهل مصر و فلسطین و اردن و مناطق درگیر بودند؛ اولین فمنیستهایی که به مسئله فلسطین توجه کردند وارد نقد فمنیست استعماری شدند؛ در فمنیست سیاه و مسلمان هم این اتفاق رخ داد و گفتند که فمنیست موجود، فمنیست سفید است که فقط به زن غربی آن هم طبقه متوسط توجه دارد و نمیتواند متوجه مسائل زنان فقیر و غیرغربی باشد و از نگاه بالا به پایین برای آنان تعیین تکلیف میکند لذا تعابیری چون حق بر بدن و منع ختنه دختران و ... را بحث میکنند.
داورپناه اضافه کرد: فمنیست سفید مسائلی از زنان را مطرح میکند که اساسا موضوع زن مسلمان و شرقی نیست و این نشان دهنده غرور و آگاهی کاذب آنان است و خیلی از جنگهای متاخر هم از ایدههای فمنیستی به عنوان بهانه بهره بردند. از جمله گزارشات جالب از سمت فمنیستها اظهار تعجب آنان از پوشش زنان افغانی بعد از شکست طالبان بود لذا تصور میکردند که وقتی طالبان برود زنان افغانستانی شلوار جین خواهند پوشید. فمنیست یک جریان استعماری نیست ولی به شدت مورد استفاده استعمار در تحقق اهدافشان است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه مطالعات پسااستعماری هم مورد نقد فمنیستهای پسااستعماری قرار گرفت، گفت: زیرا آنها از فاکتور جنسیت غفلت کردند و به رویکرد شرقشناسانه و مسائل متفاوت زنان توجهی نداشتند؛ از این منظر فلسطین مسئله فمنیستی و به نظر بسیاری از اندیشمندان منصف، آخرین نمونه استعمار جدید است که به خاطر منافع استعمارگران حل نمیشود و با این حجم حمایت از اسرائیل به آن تداوم بخشیدهاند.
وی خطاب به پژوهشگران جوان توصیه کرد که حتما مطالعات استعماری داشته باشند زیرا ما چون به صورت مستقیم درگیر استعمار نبودیم ذهنیت زیادی نسبت به آن نداریم و افزود: واقعیت آن است که بسیاری از اتفاقات خاورمیانه و حتی کشور ما که در حال انجام است بدون داشتن تصور نسبی درباره استعمار، امکان تحلیل درست ندارد؛ یکی دیگری از دلایلی که سبب میشود تا فلسطین مورد توجه فمنیستها باشد این است که آیا زنان متفاوت از مردان خوب است و آیا میتوانند اعتراض به جنگ داشته باشند؟ کسانی مخالف این مسئله هستند و میگویند زنان را نباید پیشقدم کرد زیرا همه اعم از مردان و زنان نسبت به جنگ معترض هستند. ولی برخی دیگر بر مبنای این سخن که زنان همواره در پیوند با آرامش و صلح و وطن تلقی میشوند باید در خط مقدم اعتراض باشند.
داورپناه بیان کرد: یکی از تحلیلهای مهم آنان این است که سلطه استعمار و سلطه مردانه در پیوند با هم است یعنی در تصور یک زن فلسطینی، بلاهایی که اسرائیل بر سر آنان میآورد ناشی از تفکر پدرسالاری و روحیه برتری آنان است یعنی استعمار پدیده مردانه است و خود را محق میداند تا از سرزمین مستعمره بهرهبرداری کند. بنابراین فمنیستهای فلسطینی در همه تحولات میان بودن پای یک مرد را به صورت جدی دنبال میکنند. از ویژگی آنان هم تمرکز بر خشونت جنسی است یعنی هم فضای بومی و سنتی و اسلامی را زنستیز میدانند و هم اینکه حقوق آنان با یکسری محدودیتها مانند حجاب و بارداری و عدم اختلاط و ... نقض میشود. گزارشاتی هم از آثار جنسی صهیونیستها علیه زنان فلسطینی اعم از زندانی و غیر زندانی وجود دارد که به تواتر رسیده است و خودشان با افتخار فیلمهای آن را پخش میکنند.
داورپناه با بیان اینکه فلسطینیانی که تحت قواعد اسرائیل قرار دارند و پذیرفتند در خاک اشغالی با آنان باشند هم به صورت سیستمی تحت آزار جنسی هستند، افزود: مثلا یکی از مسائلی که به بهانه طوفانالاقصی مرور شد بحث تجاوز دائمی صهیونیست به زنان عرب بود؛ البته خود صهیونیستها هم عمدا به این گزارشها آب و تاب میدادند تا سبب وحشت زنان فلسطینی به خصوص در روستاها شوند تا از مقاومت دست بکشند و این نگرانی جدی بود تا فرد در معرض آسیب رویکرد دیگری را پیش بگیرد و فکر اینکه با خانواده بماند و از کشورش دفاع کند را از سر بیرون میکند.
استاد حوزه خواهران افزود: در رویکرد فمنیستی دیگر با اینکه دغدغه زنان فلسطینی را دارند ولی سنتهای عربی اسلامی را نقد میکنند، مثلا اینکه ازدواج در سن پایین رخ میدهد؛ چند همسری و بارداریهای متوالی وجود دارد یعنی ضمن دغدغه برای آنان این نوع سنن را هم نقد میکنند. زن فلسطینی به شکل همزمان هم قربانی سنت و هم قربانی اشغالگری صهیونیستها است و در این تفکر زنان قربانی مرد فلسطینی و اسرائیلی است.
وی با بیان اینکه فمنیست فلسطینی نابسندگیهایی هم دارد، افزود: یکی اینکه همیشه این سؤال مطرح است که فلان رفتار، فمنیستی است یا زنانه و در این تفکر، مرد فلسطینی در کنار مرد اسرائیلی، اشغالگر و ضد زن تلقی میشود. مرد فلسطینی بدون تفنگ با چندهمسری و فقر و بارداری دائمی در حال ظلم به زن فلسطینی است. منتقدین این تفکر هم معتقدند که ولو اینکه ظلمهایی از سوی مردان فلسطینی وجود دارد ولی این دو در وزان همدیگر نیستند و این ظلم قابل مقایسه با ظلم صهیونیستها نیست.
عضو هیئت علمی بیان کرد: زنان فلسطینی یکی از راههای بقای فلسطین را تولد زیاد فرزند میدانند و مسئله دیگر هم که خودشان میگویند این است که بعد از توافق یاسر عرفات و تشکیل دولت خودمختار فلسطینی، دولتهای غربی بر آن مناطق سلطه یافتتد و حیات، وابسته به آنان شد و رفاه ظاهری و اولیه هم برای برخی مردم ایجاد کردند و تصاویری از خوراک و پوشاک آنان ارائه شد. ولی این مسئله به همه مناطق فلسطینی تعمیم نیافت بلکه یک کار سیاسی با هماهنگی اسرائیل بود ضمن اینکه تمامی این کمکهای اندک را منوط به از بین بردن تفکر مبارزه و ضدصهیونیستی دانستند تا جایی که حتی نامگذاری یک مدرسه به نام یک زن مبارز فلسطینی را تحمل نکردند و کسی حق نداشت در مورد اسرائیل نقد و بحثی داشته باشد.
انتهای پیام