کد خبر: 4244983
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۷
سیدمحمدحسن مؤمنی تشریح کرد:

وظیفه ائمه(ع) قیام و قعود برای حفظ دین بود، نه پیروزی نظامی

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تحلیلی درباره صلح امام حسن(ع) گفت: قصه امام مجتبی(ع) در مواجهه با معاویه را نباید با کلیدواژه «غلبه» تحلیل کنیم بلکه باید براساس واژه «بلاغ مبین» تحلیل کنیم، در این صورت وظیفه 14 معصوم(ع) قیام و قعود در راستای تحقق بلاغ و حفظ دین بوده است نه پیروزی ظاهری نظامی و سیاسی.

سیدمحمد حسن مؤمنیبه گزارش ایکنا، سیدمحمدحسن مومنی؛ عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) شامگاه هفتم آبان‌ماه در نشست علمی «صلح امام حسن(ع)؛ حکمت، درس‌ها و چالش‌های آن در گذر تاریخ» با بیان اینکه ما در بحث علمی یک مقام توصیف و یک مقام تحلیل داریم، گفت: مقام تحلیل وابسته به مقام توصیف و گزارش است؛ اگر گزارش خلاف واقعیت باشد تحلیل‌گر هرقدر هم قوی و چیره‌دست باشد حتما تحلیل خطا خواهد داشت و جهان‌بینی نادرست ارائه می‌دهد و افراد گرفتار خطای شناختی خواهند شد.

وی افزود: ما ابتدا باید ببینیم واقعیت ماجرای امام مجتبی(ع) چه بوده است و بعد ببینیم از چه بعدی قابل تحلیل است؛ نکته دیگر در مورد ماجرای صلح جواب به این سؤال است که اصل در تحلیل رفتار معصومان(ع) چیست؟ اصل این است که آیا امام معصوم(ع) براساس اصالت البلاغ عمل می‌کند یا اصالت غلبه و پیروزی؟ ما افراد معمولی اساس و هدف اصلی کارهایمان پیروزی و موفقیت ظاهری و غلبه است ولی در مورد معصومین(ع) این مسئله صدق نمی‌کند زیرا قرآن فرمود: مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ. اصلا پیامبر(ص) و همه انبیاء نیامده‌اند که  غلبه پیدا  کنند البته غلبه وعده الهی است: كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ این غلبه اصل و مبنا نیست بلکه یک اثر و نتیجه بلاغ مبین است. 

مؤمنی با بیان اینکه در آغاز سوره عنکبوت هم آمده؛ أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ. جهان در نگاه توحیدی بر این بنا شده است که همه امتحان شوند؛ امام معصوم(ع) آمده است که راه را نشان دهد ولی مردم یا شاکرند و یا کافر. البته اگر زمنیه فراهم شود به همان پیامبری که به او خطاب شد «لکم دینکم ولی دین» خطاب می‌شود: وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ. از جایی که عصمت وجه مشترک 14 معصوم است لذا حسین منی و انا من حسین درست مانند این است که بگوییم انا من حسن. در روایت دیگر داریم اولنا محمد اوسطنا محمد آخرنا محمد و کلنا محمد(ص).

تحلیل درست ماجرای موادعه امام مجتبی(ع)

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: اگر قرار بر این است که امام مجتبی(ع) را در آینه بلاغ مبین ببینیم قصه یک طور تعریف خواهد شد ولی اگر از این زاویه ببینیم که چرا شسکت خوردند و تن به آتش‌بس دادند قصه طور دیگر است لذا شبهه می‌کنند علی(ع) که در خیبر را شکست چرا سقیفه را فتح نکرد؛ این سؤال از اساس غلط است زیرا مبتنی بر غلبه است؛ امام باید بلاغ مبین انجام دهد لذا ذوالفقار خیبرشکن در سقیفه به دیوار آویزان شد. 

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مرحوم صدوق در علل‌الشرایع نقل کرده است که راوی(اباسعید) به امام مجتبی(ع) گفت مگر شما نمی‌گویید حق با شماست و معصوم هستید و ... پس چرا امر را به معاویه واگذار کردید؟ امام در پاسخ او گفت ای اباسعید اگر من منصوب الهی هستم آیا باید نظر من مورد نقد و سرزنش قرار بگیرد؟ ... در اینجا بر این نکته هم تاکید کنم که ما چیزی به نام صلح امام حسن(ع) نداریم؛ در روایات، کلیدواژگان در مورد امام(ع) صلح نیست بلکه موادعه و مهادنه است و زمین تا آسمان بین صلح و این واژه فرق وجود دارد. 

وی اضافه کرد: چرا عده‌ای از یاران امام ایشان را مذل‌المؤمنین نامیدند زیرا تحلیل آنان بر اساس مبنای غلبه بوده است ولی اگر معنای بلاغ مبین را درست درک کرده بودند دچار این خطاها نمی‌شدند؛ پیامبر(ص) در صلح حدیبیه قبل از فتح مکه حاضر شدند که عنوان رسول الله(ص) در عهدنامه حذف شود و علت این بود که حضرت کارشان بر مبنای بلاغ مبین بود. لذا امام فرمودند اگر من تن به این موادعه نمی‌دادم احدی از شیعه در زمین باقی نمی‌ماند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: نکته دیگر اینکه امام صلح نکردند؛ در متون روایی از موادعه و مهادنه نام برده است؛ شیخ طوسی در مبسوط آورده است مهادنه یعنی ترک جنگ تا مدتی معین و محدود که نزدیک‌ترین معنا به این واژه آتش‌بس است که البته آتش‌بس هم نیست زیرا آتش‌بس مقدمه صلح است نه نزاع و جنگ دیگر ولی مهادنه در قبال جنگ است و صلح نیست یعنی بعد از مهادنه معلوم نیست صلح خواهد بود یا جنگ. موادعه هم طبق نقل علامه حلی مترادف مهادنه است و به کلام شیخ طوسی معنا کرده است.

ترک جنگ یا صلح؟

مؤمنی با بیان اینکه امام مجتبی(ع) ترک جنگ کردند نه صلح، اظهار کرد: در تعبیر پیامبر(ص) هم آمده است که الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا؛ در اینجا از تعبیر صلحا استفاده نشده است بلکه قعود است لذا بحثی از صلح در میان نیست زیرا فرار در جنگ از دست دشمن حرام است مگر در مواردی که تکنیک نظامی است تا نبرد از جای دیگر شروع شود. بنابراین در هر تحلیلی باید ببینیم چقدر اصل بلاغ مبین یا موادعه و مهادنه رعایت شده است. 

وی تاکید کرد: به لحاظ اجتماعی شرایطی را که برای امام پیش آوردند نبرد موریانه‌ای بود؛ نبرد موریانه‌ای یعنی پنهان‌ترین افراد، مؤثرترین صدمات را زدند؛ در کربلا فردی به نام شبث بن ربعی مشهور است و همه خیال می‌کنیم که این فرد در تاریخ نبود و فقط در کربلا سر و کله او پیدا شد، اما شبث و برخی دیگر مانند اشعث بن قیس در قصه امام مجتبی(ع) مؤثر بودند؛ در تاریخ نگفته‌اند چه کسی خنجر به پای امام مجتبی(ع) زد ولی نام این دو نفر در لیست تروریست‌ها وجود دارد و از پشت خنجر زدند.

کتاب صلح امام حسن(ع)

در ابتدای این نشست یکی از دانشجویان به تشریح کتاب صلح امام حسن(ع) نوشته شیخ رازی یاسین که مقام معظم رهبری آن را ترجمه کردند، پرداخت و گفت: رهبر انقلاب در مقدمه این کتاب فرمودند که من در ذهنم بود که کتابی در مورد صلح امام حسن(ع) بنویسم ولی وقتی این کتاب را دیدم ترجیح دادم به جای نوشتن دوباره، آن را ترجمه کنم و این نشانه اتقان مطالب و استنادات این کتاب است. 

وی در تشریح ویژگی‌های این کتاب مطالبی بیان کرد که در ادامه می‌خوانید:

بخشی از این کتاب به شخصیت امام مجتبی(ع) پرداخته است و بخش دیگر به وضعیت سپاه امام حسین(ع) و در نهایت مفاد صلح و آتش‌بس. در معرفی امام حسن(ع) آمده است که ایشان و امام حسین(ع) هر دو فرزند علی بن ابیطالب(ع) هستند و هر دو در یک خانواده و مکتب تربیت شدند و اگر موضع امام حسین(ع) متفاوت از امام حسن(ع) بود به خاطر شرایط زمانه مختلف بوده است. 

در کتاب به برخی صفات امام مجتبی(ع) مانند بخشنده‌بودن اشاره کرده و آورده است که ایشان سه بار نیمی از اموال و دو بار همه اموال خود را به فقرا بخشیدند. نکته دیگر ذکر شده در کتاب هم بحث بیعت مردم با امام مجتبی(ع) است؛ کوفه در آن زمان پایتخت بود و وقتی آنها بیعت کردند مابقی بلاد هم به تدریج بیعت کردند و تنها معاویه در شام بود که از بیعت سرپیچی کرد. 

5 گروه در ماجرای آتش‌بس امام مجتبی(ع)

نکته بسیار مهم دیگر هم این است که چه کسانی با آن حضرت بیعت کردند؛ مؤلف به 5 گروه اشاره دارد؛ امویان، خوارج که تکلیف این دو گروه مشخص است؛ خوارج از روز اول اصرار برجنگ با معاویه داشتند و خیانت امویان هم که امری قطعی بود. گروه سوم شک‌‍‌کنندگان بودند یعنی افرادی که تحت تاثیر خوارج و معاویه قرار گرفتند.

گروه دیگر که حدود 20هزار نفر بودند به الحمرا مشهورند، این‌ها مردان کوفی و فرزندان موالیان بودند و در برابر پاداش دست به هر کاری می‌زدند. گروه پنجم هم شیعیان واقعی مانند حبیب بن مظاهر بودند که گروه اندکی بودند.

خوارج با حضرت بیعت مشروط کردند یعنی اگر هر جا جنگ بود ما هستیم ولی آن حضرت نپذیرفتند؛ شرط دیگر هم افزایش حقوق جنگجویان بود همچنین حضرت دستور دادند دو تن از جاسوسان معاویه را اعدام کنند و نکته دیگر هم اینکه نامه‌ای به معاویه نوشتند که خلافت حق ماست ولی معاویه زیر بار نرفت و 18 روز بعد از شهادت علی(ع) نبرد امام با معاویه شروع شد و این نکته هم را ذکر کنیم که خیلی از اطرافیان امام برای گرفتن غنیمت آمده بودند لذا به راحتی خیانت کردند. 

مورد قابل ذکر دیگر هم عهدشکنی کوفیان با امام(ع) بود؛ امام در مسجد کوفه خطبه خواندند و مردم را دعوت به قیام کردند ولی هیچ کسی لبیک نگفت و عدی بن حاتم به مردم نهیب زد ولی به هر حال چنین لشکری چنان نتیجه‌ای هم در پی داشت و منجر به آتش‌بس شد. 

مؤلف در این کتاب اشاره دارد که حتی سربازانی که امام علی(ع) آنان را برای جنگ با معاویه آماده کرده بود هم با هم اختلاف داشتند؛ امام هم از کوفه برای نبرد خارج شدند در حالی که کل لشکر امام(ع)، 20 هزار نفر و لشکر معاویه 60هزار نفر بود. 

نکته دیگر انتخاب فرماندهان سپاه بود که امام(ع) عبیدالله بن عباس، پسرعموی خود را به فرماندهی برگزید، او فردی دیندار بود و از معاویه هم کینه داشت زیرا دو فرزند او را به شهادت رسانده بود. عبیدالله 12 هزار نفر را تحت فرمان داشت؛ معاویه به دروغ این خبر را منتشر کرد که حسن بن علی قصد صلح دارد و تو هم جنگ را کنار بگذار و یک میلیون درهم هم برای او فرستاد و او شبانه با هشت هزار نفر از سربازان به سپاه معاویه رفت.

حضرت بعد از این خیانت هم تسلیم نشدند ولی کار به سمتی رفت که همه مردم بر طبل صلح کوبیدند. امام خطاب به مردم فرمودند اگر واقعا اهل جهاد هستید با همین نفرات هم می‌توانیم اقدام کنیم... ولی چون بیشتر لشکر مخالفت کردند امام(ع) هم مجبور شدند آتش‌بس را بپذیرند.

انتهای پیام
captcha