به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین
عبدالله محمدی؛ استادیار
مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، شامگاه ششم آذرماه در نشست علمی «
رابطه نظر و عمل از دیدگاه علامه طباطبایی» با بیان اینکه این بحث از جهات متعدد اهمیت دارد، گفت: از یک جهت از منظر علمالنفسی است؛ اینکه بین نظر و عمل چه ارتباطی وجود دارد؛ از جهت دیگر اینکه در تحلیل حکمت عملی چه رابطهای بین نظر و عمل وجود دارد که نتیجه آن در مهندسی فرهنگی جامعه مؤثر است؛ اینکه بدانیم که چقدر اصلاح شخصیت انسانها به نظر و چه مقدار به عمل برمیگردد.
وی افزود: از قبل بین حکما مشهور بود که ما یک نظام شناختی داریم و این نظام، تصور و تصدیقی است که گرایشهای فرد، از این نظام شناختی منبعث است و بعد فرد ترغیب شده و شوق پیدا میکند و بعد از آن فعل ارادی انجام میشود ولی علامه طباطبایی چند جهت دیگر هم به این بحث افزوده است؛ ایشان در درجه اول بر مبدا بودن حب ذات تاکید دارد و به تعبیری معتقد است همه افعال اختیاری انسان تابع حب ذات اوست و همه غایات هم به حب ذات برگشت دارد.
محمدی با بیان اینکه علامه طباطبایی معتقد است که در تمام افعال، این حب ذات وجود دارد حتی در جایی که انسان فکر میکند فداکاری کرده یا برای دیگران کاری انجام میدهد، اظهار کرد: علامه در فرایند صدور فعل اختیاری، مرحله اعتبار را اضافه کرده است یعنی دیگران فرایند را شامل تصور و تصدیق و شوق سپس فعل ارادی رخ میدهد ولی ایشان قبل از اراده، اعتبار را بیان میکند و در این بحث نظریه اعتباریات علامه برای ما مفروض است.
تبیین عصمت با علم
وی افزود: نکته مهم اینکه علامه ردپای هر عملی را در علم میداند یعنی حتی ملکات اخلاقی و عصمت اولیاء و تحقق ملکه را هم با علم تبیین و توضیح میدهد و ارتباط طرفینی بین علم و عمل قائل است؛ عمل در افراد با شدت و ضعف همراه است زیرا یک امر وجودی است و در نظام تشکیکی متصف به ضعف و شدت است و فرد گاهی با سستی یک عملی را انجام میدهد و گاهی با قاطعیت.
استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران بیان کرد: در اینجا سؤال این است که چه چیزی سبب میشود عمل با جدیت بیشتری دنبال شود؛ علامه آن را به علم برمیگرداند یعنی هراندازه علم به مفاسد و فواید یک عمل بیشتر شود اراده هم تقویت شده و فرد عمل را بدون تردید انجام میدهد ولی هر اندازه علم ضعیف باشد فعل هم با تردید و سستی انجام خواهد شد.
وی ادامه داد: اراده به عنوان علت تامه هم شرط حدوث فعل و هم شرط بقای آن است لذا گاهی اوقات فرد عملی را با اراده شروع میکند ولی در حین عمل چون علمش منصرف میشود و در مطلوبیت غایت تردید میکند مبدائیت علمی مخدوش و فعل هم متوقف خواهد شد.
استادیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه ایشان در این رابطه مثالی را بیان فرموده است، گفت: علامه طباطبایی میگوید مثلا فردی در بیابان قصد دارد آب را جستوجو کند؛ هرقدر تشنگی او بیشتر باشد اراده برای یافتن آب بیشتر خواهد شد ولی اگر در کنار آن یکسری لذاتی مانند رفع عطش با نوشیدن آب و .. را تصور و تصدیق میکند شوق او بیشتر میشود و البته این علم را دارد که برای جستوجوی آب، خستگی و سختی هم وجود دارد.
وی ادامه داد: اگر هوا تاریک و بارانی شود راه رفتن و جستوجوی آب سختتر خواهد شد لذا هرقدر این موانع بیشتر باشد انگیزه او برای انجام عمل کمتر خواهد شد ولی اگر فقط به رفع تشنگی بیاندیشد اراده او تقویت خواهد شد.
التفات و نقش آن در عمل ارادی
محمدی با اشاره به مقوله التفات از منظر علامه، افزود: از منظر ایشان ممکن است فردی نسبت به مفاسد و فواید یک مسئله علم دارد ولی به دلایلی التفات او نسبت به آن علم کم میشود، هر مقدار توجه فرد به آن علم کم شود شوق او هم کمتر خواهد شد ولی اگر کسی نسبت به یک موضوع علم داشت ولی به مزاحمها و معارضها توجه و التفات چندانی نداشت شدت عمل در او بیشتر خواهد شد. علامه در موارد متعدد این بحث را مورد توجه قرار داده است.
استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران افزود: ایشان فرموده است که گاهی فکر میکنیم اگر علم ما نسبت به یک موضوع بیشتر باشد آن را با شوق بیشتر انجام خواهیم داد ولی خودشان معتقدند که مهمتر از انباشت اطلاعات و علم به یک موضوع، توجه به آن است زیرا هرقدر التفات بیشتر باشد شدت عمل بیشتر است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: نفس باید به چیزی توجه کند لذا اگر التفات او به مفید بودن بیشتر شود شوق به انجام عمل هم بیشتر میشود؛ کثرت اطلاعات به یک موضوع لزوما باعث شوق به یک عمل نیست. مثلا کسی را در نظر بگیرید که تازه مسلمان شده است و به محض اینکه شنید انفاق یک عمل مؤمنانه است فورا آن را انجام میدهد.
محمدی اضافه کرد: بچههای کوچک هم این ویژگی را دارند؛ ولی اگر این فرد در این موضوع به مسائل دیگر هم توجه داشته باشد مانند اینکه مثلا فلان نیاز را هم دارد؛ این علومی که در برابر علم قبلی او قرار گرفت باعث سستی اراده او میشود لذا کثرت اطلاعات نه تنها باعث نزدیکی فرد به عملی نیست بلکه باعث دوری او میشود.
رغبت کمتر افراد مجرب به عمل
محمدی بیان کرد: ایشان فرموده است فردی که در یک موضوع کارکشته و مجرب است این تصور را ایجاد میکند که باید با سرعت و سهولت بیشتری آن کار را انجام دهد ولی از منظر علامه طباطبایی برعکس است یعنی فردی که تازه با یک کاری مواجه میشود انگیزه بیشتری دارد؛ دلیل آن است که فرد کارکشته با مشکلات مسیر بیشتر آشنایی دارد و این باعث ضعف در عمل او میشود.
وی با بیان اینکه ایشان عصمت را حاصل علم میداند یعنی انبیاء و اولیاء چون به مضرات گناه علم دارند و زشتی آن برایشان واضح است از آن دوری میکنند، اضافه کرد: در روایات هم داریم که انبیاء و اولیاء حتی فکر گناه هم نمیکنند و درجاتی از این مسئله برای مؤمنین هم وجود دارد و مثلا انگیزه برای خوردن شراب یا قتل نفس ندارند.
استادیار مؤسسه حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه ولی الهی به خاطر علمی که دارد معصوم است، اظهار کرد: علامه عصمت را از مقوله علم میداند و در المیزان جلد 5 به این مقوله تصریح دارد؛ ایشان خلق و ملکه را با همین مقوله توجیه میکند. ملکه چیزهایی در نفس انسان است که انسان بدون توجه اقدام به آن میکند.
ملکات و نقش علم در آن
محمدی تصریح کرد: به تعبیر خواجه نصیرالدین طوسی ملکه چیزی است که با طبیعت اولیه انسان و عادت و تکرار ایجاد میشود؛ علامه میگوید خود ملکه و حقیقت خلق به علم بر میگردد و تکرار آن هم به این دلیل اثرگذار است یعنی وقتی فعلی تکرار شود خود بخود توجه و التفات فرد به آن بیشتر خودهد شد.
وی تاکید کرد: از منظر علامه تکرار عمل موضوعیتی ندارد بلکه تکرار باعث التفات و توجه بیشتر انسان به یک عمل شده و صور رقیب و معارض کنار میرود لذا در انجام افعال با تصور و تصدیق اقدام به انجام آن میکند و فرد بعد از مدتی نسبت به انجام آن عمل عادت میکند.
انتهای پیام