کد خبر: 4250920
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۳
سرویس معارف در هفته گذشته؛

از حکم شرعی موتورسواری بانوان تا واعظانی که روضه‌های جعلی می‌خوانند

موتورسواری بانوان از نظر شرع و ماجرای مداحان و واعظانی که روضه‌های جعلی می‌خوانند دو عنوان مهم سرویس معارف در هفته گذشته بوده است.

سرویس معارفسرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته‌ گذشته مطالب متنوعی منتشر کرده است که در ادامه مهم‌ترین آنها را مرور می‌کنیم.

 

روضه‌های جعلی و مداحان و واعظان جاعل را باید معرفی کرد
سعید طاووسی مسرور:

یکی از مواردی که در روضه‌ها مطرح می‌شود روضه باز است که در این روضه‌ها عبور از منابع تاریخی بیشتر رخ می‌دهد. اگر روضه باز مبتنی بر منابع تاریخ باشد نکاتی دارد که باید توجه کرد اما باید به منطق احادیث توجه کرد که قابل درک باشند. از ابعاد مختلفی می‌توان به روضه و انطباق آن با منابع تاریخی پرداخت. یکی از اشتباهاتی که روضه‌خوانان انجام می‌دهند این است که فکر می‌کنند چون مطلبی منبع دارد پس قابل استناد است در صورتی که برای هر مطلبی را می‌توان منبع پیدا کرد؛ باید منابع مستند معتبر را استفاده کرد.

سرویس معارف

 برخی از روضه‌خوانان و خطبا روضه‌هایی می‌خوانند که در هیچ منبعی نیامده است که این اتفاق واقعاً جای تعجب دارد که افراد از خود داستانی ابداع می‌کنند که تا پیش از آن هیچ جایی وجود نداشته. متأسفانه اکثر خطیبان تاریخ نمی‌دانند و تحصیلات تاریخی ندارند. تاریخ مانند فقه تخصص است که مظلوم‌ترین رشته‌ها تاریخ و علوم قرآن و حدیث است و هر فردی به خود اجازه می‌دهد که در این حوزه اظهار نظر کند. 

با پدیده‌های مداحی و روضه‌خوانی‌ مواجه هستیم که کلاً اشتباه می‌خوانند و موضوعات و مطالب جدید ابداع و جعل می‌کنند. باید به شدت مقابل این افراد ایستاد زیرا در اینجا اهل‌ بیت(ع) زیرسؤال می‌روند و مخالفت نکردن در مقابل این افراد به معنای مخالفت با اهل‌ بیت(ع) است. 
 
رفتن به مجالسی که روضه جعل و ابداع می‌کنند حرام است یا باید امر معروف و نهی از منکر کرد تا آنها از این کار دست بکشند یا این مجالس را ترک کرد. این افراد رسماً جعل و ابداع می‌کنند؛ به نظرم بهتر بود اینها رمان‌نویس شوند و مطالب خود در قالب کتاب‌های رمان به جامعه عرضه می‌کردند و نباید مداحی کنند؛ بنابراین شنوندگان و هیئتی‌ها نیز در قبال آنچه می‌شنوند مسئولیت دارند.

 

اوج معرفت، اذعان به عدم امکان توصیف خدا است
حجت‌الاسلام علی شیروانی:

علامه طباطبایی کمال اخلاص را علما و عملا می‌داند و فرموده است غایت توحید این است که انسان در مقام عمل و اعتقاد، اخلاص بورزد یعنی توحید را برای رب خیلی خالص کنیم و به ناب‌ترین مرحله برسیم و در عمل هم مراعات کنیم. حضرت در تعبیر مورد بحث فرموده است آخرین مرحله دینداری و کمال اخلاص، نفی الصفات است؛ این نفی الصفات چیست که کمال اخلاص است. ما در جوشن و ادعیه دیگر و قرآن هزاران اسماء و صفات برای خدا می‌بینیم و آن‌ها با این تعبیر در تضاد است.

سرویس معارف

 از منظر علامه توحید مراتبی دارد که برخی برتر از برخی دیگر است. توحید وقتی به کمال می‌رسد که همه کمالات را به خدا نسبت دهیم و انسان علم و عمل را برای خدا خالص گرداند. اسماء و صفات معانی و مفاهیمی هستند که ما از محیط پیرامونی خود گرفته‌ایم و این مفاهیم رسا برای خداوند نیست یعنی توصیف خدا با این اوصاف شدنی نیست و اوج معرفت این است که به این مسئله برسیم. 

مبنای تفسیری ایشان آن است که آیات را می‌توانیم مستقلا در نظر بگیریم. در روایات تفسیری هم برخی تعابیر داریم که با سیاق نمی‌خواند ولی مستقلا مفهوم را بیان می‌کند؛ ایشان می‌گوید خدا از هر وصفی مبراست. ما مخلَص‌تر از امیرمؤمنان(ع) نداریم و ایشان هم فرموده است که کمال التوحید نفی الصفات. 


ناتمام ماندن پروژه پیامبر(ص)؛ علت گریه‌های مدام حضرت زهرا(س)
مهران اسماعیلی:

به نظرم عملاً در دوره پیامبر(ص) یک فضاسازی اولیه انجام شده است و بنا بود این پروژه را دیگران تکمیل کنند و اینجا است که گریه‌های حضرت زهرا(س) معنا پیدا می‌کند؛ زیرا با اتفاق جانشینی پروژه پیامبر(ص) بر زمین مانده است و مسلمانان دوباره در حال بازگشت به گذشته هستند و فقط جابجایی قدرت اتفاق افتاده است. 

سرویس معارف

هسته پیام پیامبر(ص) یک پروژه جهانی بود که باید اجرا می‌شد و اکنون پس از رحلت پیامبر(ص) و اتفاقات بعد از آن، حضرت زهرا(س) غصه‌دارِ جهانی است که در حال محروم شدن از پیام پیامبر(ص) است اما آیا  ناراحت است که پدرش رحلت کرده است؟ خیر؛ اصلاً جای مقایسه نیست اما در دوره معاصر بسیاری از علما را می‌بینیم که وقتی فرزند یا عزیزشان از دنیا می‌رود چندان گریه نمی‌کنند مانند امام خمینی(ره) هنگام فوت فرزندشان آقا مصطفی و علمای دیگر نیز به همین صورت یعنی آنهایی که اهل معنا هستند و هسته دینی را درک کردند و ارتباط نزدیکی با خداوند دارند هنگام این اتفاقات خیلی متأثر نمی‌شود یا ظاهر نمی‌کنند.

مقصود حضرت زهرا(س) از گریه‌های بی امان بر زمین ماندن پروژه پیامبر(ص) است؛ زیرا معصومین(ع)  نگاه خدایی دارند. قرار بوده است که یک برنامه‌ای اجرا شود اما این برنامه بعد از رحلت پیامبر(ص) و جانشین نشدن حضرت علی(ع)، بر زمین مانده است. افرادی گریه‌های حضرت زهرا(س) را برای فدک و به بهانه اقتصادی تعبیر می‌کنند؛ برخی روانشناختی و دوری از پدر تحلیل می‌کنند اما من علت این گریه‌ها را ناتمام ماندن پروژه پیامبر(ص) می‌دانم.

 

تفاوت بین تلاوت و قرائت قرآن
حجت‌الاسلام عبدالکریم بهجت‌پور: 

الله در اصل مستجمع همه صفات الهی است یعنی وقتی همه صفات خدا یکجا جمع شوند، تجلی آن در الله است. رحمان هم صفتی دلیل بر مبالغه است یعنی خداوند همه موجوداتی را که خلق کرده است وارد رحمت عام خود می‌کند ولو اینکه انسان کافر یا مؤمن باشد و البته شامل همه موجودات هم می‌شود.

سرویس معارف

رحیم هم صفت مشبهه و دلیل پایداری و دوام رحمت الهی است؛ برخی گفته‌اند خداوند رحمان دنیا و رحیم آخرت است که این تعبیر خیلی قابل دفاع نیست زیرا خدا هم در دنیا و هم آخرت رحمان و رحیم است و حتی بین رحمانیت خدا نسبت به مؤمنین در همین دنیا با رحمانیتش نسبت به کفار تفاوت می‌گذارد. خداوند همچنین رحمت خاص دارد که بر مریم(س) و زکریا(ع) و یوسف(ع) وارد کرد؛ در عین اینکه خدا رحمان نسبت به انبوه مخلوقات است، نسبت به بندگانی که وظیفه بندگی را به صورت خاص ادا کنند، رحمت  ویژه دارد. 

در لغت هر نوع جمع یعنی چه خواندن از روی نوشتن و استماع  و ... را شامل قرائت می‌دانند. واژه اقرأ سه برداشت را متحمل می‌شود؛ یعنی پیامبر(ص) وقتی مأمور به قرائت می‌شود به معنای این است که نوشته‌ای را با چشم‌خواندن یا گوش‌دادن یا تلفظ بر خود و دیگران. تلاوت با قرائت تفاوت دارد؛ تلاوت اشاره به خواندنی است که مخاطب وظیفه خود را بداند و به آن عمل کند؛ در این سوره چون آغاز رسالت است بحث از اقرأ است نه تلاوت یعنی فقط باید معارف بر مردم خوانده شود تا یاد بگیرند. 

 

موتورسواری زنان ممنوعیت شرعی ندارد 
حجت‌الاسلام سید محمدمهدی رفیع‌پور:

موتورسواری برای بانوان همانند بسیاری دیگر از موارد حضور اجتماعی آنها جایز است به شرطی که رعایت حجاب و هنجار‌های مربوط به پوشش را مراعات کنند؛ بنابراین با رعایت حجاب شرعی موتورسواری بانوان اشکالی ندارد و منع شرعی ندارد.

سرویس معارف

حکم فردی و اجتماعی این مسئله تفاوتی ندارد. ممکن است برخی بگویند یکسری افعال هست که به صورت فردی اشکالی ندارد، مثلاً اگر خانمی در جایی که کسی نیست سوار موتور شود اشکال ندارد، چون دلیلی بر منع نداریم ولی اگر در اجتماع باشد اشکال دارد. برخی ممکن است چنین تفاوتی را بین فقه فردی و فقه اجتماعی قائل شوند، در حالی که این امر صحیح نیست و بنای ما این نیست که زنان در جامعه حذف شوند؛ برخلاف کسانی که می‌خواهند زنان از جامعه حذف شود؛ بنابراین زنان با رعایت حجاب اسلامی می‌توانند در عرصه‌های مختلف حضور داشته باشند و فقه اجتماعی اقتضا می‌کند مخالفتی به عنوان ثانوی در این مسئله نباشد چراکه فقه اجتماعی برای مرتب کردن و تنظیم روابط انسان‌ها در اجتماع است.

به صورت کلی در مورد مسائل مربوط به حضور اجتماعی بانوان فقها دارای دو رویکرد هستند؛ عده‌ای احتیاط می‌کنند و نظرشان این است زن هر چه در خانه بماند بهتر است. قهرا این عده در مسائل مختلف رویکرد احتیاطی خواهند داشت و اشکال وارد می‌کنند. مثلاً در مورد حضور زنان در ورزشگاه‌ها اشکال وارد می‌کنند یا حکم موتورسواری بانوان را با رویکرد احتیاطی جواب می‌دهند. بانوانی که معتقد به حضور اجتماعی زن هستند معمولاً برائتی جواب می‌دهند و می‌گویند جایی که منع شرعی نداشته باشیم حق نداریم منعی را برای خانم‌ها در نظر بگیریم و اجازه می‌دهند. این اختلاف در طول تاریخ فقه وجود داشته و الآن هم این اختلاف میان مراجع وجود دارد.

 

برخی استادان فلسفه نقد ناپذیر هستند
حجت‌الاسلام حسن معلمی:

استادی می‌گفت علامه طباطبایی معتقد بود که فصوص دارای اشکالات زیادی است و باید نقد و تصحیح شود و من آماده‌ام که تعلیقه‌ای بر آن بنوسیم ولی استاد دیگری می‌‌فرمود عرفان اصلا نباید نقد شود ولی عرفان مگر داستان و رمان و افسانه جومونگ است که نباید نقد شود؛ اگر ما نقد نکنیم تبدیل به قصه‌گویی خواهد شد.  

سرویس معارف

من با استادی درس داشتم و تا چند اشکال کردم ناراحت شد زیرا نقدپذیر نبود یا اگر از آرای ملاصدرا سخن به میان بیاید او را بدون اشکال می‌دانند یعنی برخی استادان فلسفه به هیچ وجه نقد را نمی‌پذیرند و در عمل معتقد به بستن باب نقد بودند. علامه مصباح یزدی نقدی نوشتند و این باب را باز کردند و البته ایشان معتقد بودند که خود ملاصدرا باب نقد را با نقد آرای ابن سینا باز کرد. من نمی‌گویم کار آقای مصباح بدون اشکال است ولی این بزرگان باب نقد را گشودند ولی متاسفانه در مواردی شاهدیم که در برابر نقد مقاومت می‌شود و عمدتا مباحث، توجیه و گاهی جواب‌های بی‌ربط است.

بنده به اتفاق آقای فیاضی و آقای علی مصباح خدمت آقای سیدان رفتیم؛ اساتیدی بودند که ما را منع کردند ولی ما گفتیم که ما نیامده‌ایم که بجنگیم و می‌خواهیم جمع دوستانه داشته باشیم و جلسه بسیار خوبی هم بود و ما به راحتی مرکز فلسفه را در مشهد ایجاد کردیم؛ البته ایشان عباراتی از علامه حسن‌زاده آملی را آورد و بر آن نقد کرد ولی این نوع جلسات صمیمانه خیلی خوب است تشکیل شود و حتی آقای سیدان دوست داشتند در مراسم افتتاحیه ما حضور هم یابند. 

انتهای پیام
captcha