حتماً همه ما در روزمره بارها و بارها از بیمسئولیتیهای فردی و اجتماعی افراد خشمگین، ناراحت و سرخورده شدهایم؛ بنابراین مسئولیتپذیری از جمله بایدهای زندگی است که اگر کسی آن را ندارد باید بکوشد تا به دست آورد؛ چراکه قطعاً مسئولیتپذیری یکی از علتهای بند شدن سنگ روی سنگ در جهان است و رنجی که فرد از فقدان این ویژگی به خود و جامعه متحمل میکند، قابل سنجش نیست.
آموزش و تمرین مسئولیتپذیری را باید از کودکی آغاز کرد و قطعاً آموزش مسئولیتپذیری به کودکان و نوجوانان یکی از چالشهای فرزندپروری است و اگر مسئولیتپذیری را از همان کودکی به عنوان یک «باید» مشق کرده بودیم مطمئناً روزگار کمچالشتری را شاهد بودیم.
ایکنا برای پرداختن به این موضوع مهم، با نجمه خیراندیش، روانشناس و کارشناس حوزه کودک و نوجوان گفتوگو کرده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
مسئولیتپذیری در کودکان به معنای توانایی درک وظایف خود، پذیرش عواقب کارها و تصمیمگیریها و انجام آنها به طور مستقل است. این ویژگی، پایه و اساس رشد شخصیتی و اجتماعی کودک را تشکیل میدهد و یکی از عوامل مؤثر بر شکلگیری مسئولیتپذیری تجربههای زندگی است؛ یعنی فرصتهایی که به کودکان داده میشود تا مسئولیتهای کوچک را بر عهده گیرند، به رشد این ویژگی کمک میکند. الگوگیری از والدین و تقلید کودکان از رفتار آنها میتواند مسئولیتپذیری را به آنها بیاموزد. تشویق کودکان و پاداش برای رفتارهای مسئولانه آنها، باعث میشود رفتارهای مثبت خود را تکرار کنند. همچنین ایجاد ارتباطی صمیمانه و گفتوگو با کودک به او کمک میکند تا مسئولیتهای خود را بهتر درک کند.
واسپاری مسئولیتها و وظایف مناسب سن و توانایی کودکان میتواند یکی از روشهای تقویت حس مسئولیتپذیری باشد. والدین باید به تدریج وظایفی را به کودک واگذار کنند که متناسب با سن و توانایی آنها باشد. همچنین به کودک اجازه دهند تا در تصمیمگیریهای کوچک مشارکت داشته باشد. کودک باید بداند که هر انتخابی عواقبی دارد و باید مسئول آنها باشد. به جای حل کردن مشکلات کودک، به او کمک کنند تا خود به راه حل برسد. آموزش مهارتهای اجتماعی نیز به کودک کمک میکند تا با دیگران تعامل مؤثر داشته باشند و مسئولیتهای اجتماعی خود را بشناسند.
والدین در مسیر تربیت فرزندان ممکن است اشتباهاتی داشته باشند که باعث شود کودکان به جای مسئولیتپذیری، بیمسئولیتی را پیش گیرند. انجام همه کارها به جای کودک یکی از این اشتباهات است و باعث میشود کودک احساس بیکفایتی کند. انتظارات بیش از حد از کودکان نیز باعث میشود، انجام برخی کارها برای آنها دشوار باشد و آنها را ناامید کند. والدین به یاد داشته باشند با انجام ندادن کاری از سوی کودکان، آنها را تنبیه بدنی یا روانی نکنند، این روشها به جای تقویت مسئولیتپذیری، باعث ایجاد ترس و مقاومت در آنها میشود. باید به تلاشهای کودک در انجام هر فعالیتی توجه کرد، بیتوجهی والدین باعث میشود، کودکان انگیزهای برای ادامه کار نداشته باشند.
مسئولیتپذیری و عزت نفس دو مفهوم به هم پیوسته و مرتبط هستند. زمانی که کودک احساس میکند، قادر است وظایف خود را انجام دهد و مسئولیتهایش را بپذیرد، عزت نفس او افزایش مییابد؛ بنابراین والدین باید محیطی امن فراهم کنند تا کودک احساس امنیت و حمایت کند، چراکه در عزت نفس او مؤثر خواهد بود. اهداف دستیافتنی از سوی والدین برای کودک تعیین شود و با رسیدن به این اهداف و موفقیتهای هر چند کوچک، تشویق کنند، البته این تشویق و تحسین نباید نابجا باشد، چراکه فایدهای نخواهد داشت. آموزش مهارتهای جدید نظیر تا کردن لباسها، مرتب کردن اتاق، پرتاب توپ و ... میتواند تواناییهای آنها را افزایش دهد.
پرورش مسئولیتپذیری در کودکان، یکی از مهمترین اهداف تربیتی است. این ویژگی، پایه و اساس موفقیت کودکان در زندگی فردی و اجتماعی آنهاست و نقش والدین، مربیان و محیط اجتماعی در این فرآیند بسیار حیاتی است. در این راستا نقش اصلی در پرورش مسئولیتپذیری کودکان بر عهده والدین است. آنها باید الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و به آنها فرصت دهند تا مسئولیتپذیر شوند. مربیان میتوانند با ایجاد فعالیتهای گروهی و مشارکتی و ایجاد محیط یادگیری فعال، به تقویت مسئولیتپذیری کودکان کمک کنند. ارزیابی عملکرد هر کودک از سوی مربی، به او کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد و برای بهبود آن تلاش کند. محیط اجتماعی نیز در شکلگیری شخصیت کودکان مؤثر است. یکی از عوامل مؤثر در محیطهای اجتماعی گروه همسالان است که میتواند بر رفتار کودکان مؤثر باشد، بنابراین حضور کودکان در گروههای همسالانی که ارزشهای مثبت را ترویج میدهند، حائز اهمیت است. مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و کمک به دیگران نیز به کودکان کمک میکند تا احساس مفید بودن کنند.
عدم ارائه فرصت برای انجام وظایف، مانع از رشد مسئولیتپذیری میشود. باید به کودک فرصت کافی داد تا بتواند مهارتها و تواناییهای خود را نشان دهد. از شکست در انجام فعالیتها نترسید و کودکان را تشویق کنید و بیاموزید تا بتوانند در انجام کار و مسئولیتی که به آنها واگذار شده، موفق شوند، در غیر این صورت آنها دچار اضطراب خواهند شد و از پذیرفتن مسئولیتها اجتناب خواهند کرد. والدین در هر شرایطی باید حامی کودک باشند، در غیر این صورت انگیزه آنها در مسئولیتپذیری کاهش مییابد.
انتهای پیام