اوقات فراغت، زمانی است که فارغ از مسئولیتهای روزمره و کارهای اجباری، به خودمان اختصاص میدهیم. این زمان نه تنها فرصتی برای استراحت و تجدید قواست، بلکه زمینهای برای کشف علایق، پرورش خلاقیت و بهبود کیفیت زندگی است. این زمان میتواند به ما کمک کند تا از روزمرگی فاصله بگیریم و با انرژی بیشتری به چالشهای زندگی بازگردیم.
درواقع، فراغت مؤثر رازی ساده، اما عمیق دارد و در میان نوجوانان از اهمیت چندبرابری برخوردار است؛ انتخاب فعالیتهایی که نه تنها ذهن و بدن را آرامش دهد، بلکه به رشد شخصی و خلاقیت آنان نیز منجر شود. فعالیتهایی مانند مطالعه، ورزش، هنر یا حتی قدم زدن در طبیعت میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای بازسازی روحیه و تقویت تمرکز عمل کند.
در ایام نوروز والدین و فرزندان، اوقات فراغت بیشتری در اختیار دارند؛ در همین راستا خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت آگاهیبخشی، مجموعه دوم آموزشی اوقات فراغت با عنوان «رازهای فراغت مؤثر» را تهیه کرده است تا کودکان و نوجوانان به ویژه والدین اوقات خوشتر و مفیدتری را سپری کنند.
رضا تبریزی، نویسنده و پژوهشگر حوزه اوقات فراغت کودک و نوجوان در این درسگفتارها به بیان نکاتی مهمی در موضوع یاد شده میپردازد. در قسمت هفتم از این مجموعه «تقویت مهارتهای ارتباطی» تبیین شده است که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید:
یکی از نکات بسیار مهم و گمشده در زندگی امروز، ارتباط مؤثر بین والدین و کودکان است. بسیاری از والدین به دلیل مشغلههای زیاد، مسائل اقتصادی و دیگر دغدغهها، زمان کافی برای فرزندان خود نمیگذارند. اما باید بپذیریم که کودکان آینه رفتار ما هستند و اگر این بیتوجهی را ببینند، قطعاً با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. برای مثال، در برنامه تد تاک، دختری به نام مولی رایت نشان میدهد که چگونه یک بازی ساده مانند «دالی موشه» میتواند دنیای کودکان را تغییر دهد. او توضیح میدهد که توجه والدین به کودکان، رشد عقلانی، مغزی و حتی سیستم عصبی آنها را بهبود میبخشد. مهارتهای ارتباطی بسیار مهم هستند، اما متأسفانه در بسیاری از خانوادهها به دلیل عدم تعامل و سرگرمیهای مشترک، این مهارتها رشد نمیکنند.
والدینی که حوصله و زمان کافی داشته باشند، میتوانند با فرزندان خود غذا بپزند، خرید کنند و اجازه دهند فرزندانشان اشتباه کنند و از این طریق یاد بگیرند. این تعاملات ساده میتواند خلأ ارتباطی را پر کند. این خلأ تا سن ۱۲ سالگی وجود دارد، اما وقتی کودکان وارد ۱۳ سالگی میشوند و به فضای اجتماعی پا میگذارند، تأثیرپذیری آنها از خانواده کمتر میشود. یکی از نکات بسیار مهمی که همیشه در مورد اوقات فراغت به آن توجه داشتهام و پژوهشها نیز آن را تأیید میکنند، این است که با توجه بیشتر و ارتباط مؤثر، میتوانیم آسیبهای اجتماعی و مشکلات آینده را کاهش دهیم. این کار باعث میشود خانوادهها مجبور نباشند هزینههای گزافی برای حل مشکلات فرزندان خود بپردازند.
وقتی به کودکان توجه میکنیم، مهارتهای فردی آنها گسترش مییابد، زیرا ما آئینه رفتار آنها هستیم. همچنین، آنها روابط اجتماعی قویتری خواهند داشت. مهارتهای زندگی، به ویژه مهارتهای ارتباطی، از مهمترین مهارتهایی هستند که کودکان باید بیاموزند. نسل آلفا، نسل تصمیمگیرنده است و اگر ارتباط خوبی با آنها برقرار کنیم، تصمیمهای بهتری خواهند گرفت و حتی اگر تصمیمهای اشتباهی هم بگیرند، این تجربهها برای رشد آنها ضروری است. متأسفانه، بسیاری از والدین به جای توجه به مهارتآموزی، فقط به دنبال این هستند که فرزندانشان دکتر یا مهندس شوند؛ اما اگر ظرفیتهای کودکان را بشناسیم و آنها را به سمت کارآفرینی و مهارتهای صنعتی هدایت کنیم، میتوانیم آینده بهتری برای آنها رقم بزنیم. در بسیاری از کشورها، پس از دوره دبستان و متوسطه اول، دانشآموزان به هنرستانها هدایت میشوند تا با دنیای صنعت آشنا شوند، زیرا توانمندی آنها در این زمینهها دیده میشود.
یکی دیگر از مشکلات این است که وقتی ارتباط مؤثری با کودکان نداریم، آنها را از فضاهای اجتماعی حذف میکنیم. برای مثال، در ایران سالانه ۲۱ هزار نفر در حوادث ترافیکی جان خود را از دست میدهند که بسیاری از آنها کودکان و نوجوانان هستند و کودکان نمیتوانند نظرات خود را در مورد ترافیک، قوانین راهنمایی و رانندگی، آلودگی هوا یا کمبود آب بیان کنند. در حالی که باید در این زمینهها مشارکت داشته باشند و احساس کنند که این مسائل چقدر در زندگی آنها تأثیرگذار است. متأسفانه این آموزشها به درستی انجام نمیشود و مهارتهای اجتماعی کودکان رشد نمیکند.
برخی از تکنیکها در هنر و خلاقیت میتوانند به بهبود مهارتهای ارتباطی و جامعهپذیری کودکان کمک کنند، اما ما این فرصتها را از آنها گرفتهایم. در برخی موارد، شعارهایی مانند «آب الفبای آبادانی است» مطرح میشود، اما کودکان باید در عمل با این مسائل درگیر شوند و نقش خود را در حل آنها احساس کنند. در بسیاری از کشورها، برنامههایی مانند «اتوبوس پیاده مدرسه» وجود دارد که به جای استفاده از ماشینهای شخصی، کودکان به صورت گروهی به مدرسه میروند. این کار نه تنها آنها را با محیط شهری آشنا میکند، بلکه مهارتهای اجتماعی و آگاهی محیطی آنها را نیز افزایش میدهد. پس با این اجتماعی شدنها، میتوانیم به برنامهها و روابط آنها جنبه فراغتی و سرگرمی دهیم و از زمانی که مسیر مدرسه تا خانه را طی میکنیم، آموزشهایی که مهارتهای بیشتر کودکان را میطلبد، استفاده کنیم.
پیشنهاد من برای سال جدید این است که خانوادهها و همسایگان با هم همکاری کنند و برنامهریزی مناسبی برای اوقات فراغت کودکان، به ویژه در زمینههای ارتباطی و اجتماعی، انجام دهند. این کار میتواند به بهبود روابط اجتماعی و مهارتهای زندگی کودکان کمک کند و آنها را برای آینده آماده کند.
انتهای پیام