به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین جلسه از دوره آموزشی «دومین مدرسه رمضانی شفاء: گذری بر یافتههای علمی الهیات سلامت» به همت اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت دانشگاه امام صادق(ع) و مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی و طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی ایران، با حمایت دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، با همکاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران، با سخنرانی مهدی ایزدی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(ع) با عنوان «معنییابی در احادیث طبی»، در بستر اسکایروم، برگزار شد.
در این نشست وی به اهمیت سلامت جسمانی در آیات و روایات پرداخت و گفت: انسان دو بعد جسم و روح دارد که سلامت یا بیماری هر یک بر دیگری اثر میگذارد. از این رو، صحت یکی جدا از دیگری نیست. در قرآن کریم نیز آیاتی در این خصوص به چشم میخورد؛ مانند آیه «یا أیها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم ...؛ یا میفرماید: وَيُحَرِّمُ عَلَيهِمُ الخَبائِثَ؛ و ناپاکیها را تحریم میکند(آیه 157 سوره اعراف). یا درباره آشامیدنیها میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا إنما الخمر والمیسر والأنصاب والأزلام رجس ... ». از سوی دیگر، از قدرت بدنی بهعنوان یکی از امتیازهای مثبت در قرآن یاد شده است و میفرماید: «وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ؛ و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده(آیه 247 سوره بقره). یا نمونه دیگر در آیه: «إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ؛ چرا كه بهترين كسى است كه استخدام مىكنى هم نيرومند [و هم] در خور اعتماد است(آیه 26 سوره قصص) که قدرت جسمی حضرت موسی (ع) را مورد تأکید قرار میدهد.
وی ادامه داد: ادای بسیاری از واجبات به قوت و قدرت بدنی نیازمند است (مانند قِتال) که اینها نیز حاکی از اهمیت سلامت جسمی در قرآن است. به همین جهت هم این تکلیف از کسانی که قدرت جسمی ندارند (مانند نابینایان و ناشنوایان)، برداشته شده است. در ادعیه اهل بیت(ع) نیز طلب صحت از خداوند برای انجام عبادت مشاهده میشود. همچنین، ادعیه فراوانی برای درمان بیماریها وارد شده است که مؤید دیگری بر اهمیت سلامت جسمی در قرآن و روایات است. حتی به سلامت بهمثابه نعمتی مغفول اشاره گشته و با وصف «خیر» از آن یاد شده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) کثرت روایات طبی در جوامع حدیثی را دلیل دیگری بر عنایت خاص اهل بیت(ع) به موضوع سلامت انسان دانست و گفت: مطابق تحقیقی که درباره آمار احادیث طبی کتاب کافی صورت گرفته، این عدد به بیش از دو هزار روایت میرسد که حدود دویست مورد آن صحیح به شمار میرود. در جلد 59 بحارالأنوار و کتاب طب الأئمه(ع) مرحوم شُبّر هم میتوان آمار بالایی از این احادیث را به دست آورد. علاوه بر این، علامه طباطبایی نیز که دین را راه و روش درست زندگی میبیند، به اهمیت سلامت جسمی در قرآن و حدیث آگاه بوده است.
ایزدی در ادامه گفت: اهتمام ائمه اطهار(ع) به امراض و مداوای آنها در احادیث وارده از ایشان نشاندهنده همین اهمیت است. از آنجا که کلام شیعه به برتری هر امام معصوم(ع) بر مردمان زمانه خویش تأکید دارد و روایات متعددی هم آن را تأیید میکند، باور به علم اهل بیت(ع) به طب هم پذیرفتنی خواهد بود. از این رو، برخی چون شیخ مفید، این علم را از سوی خداوند بهعنوان یکی از معجزات دانستهاند.
اعتبار خبر واحد و حجیت آن دیگر موضوعی بود که این استاد دانشگاه به آن اشاره کرد و گفت: اگر حجیت خبر واحد پذیرفته نشود، معنییابی احادیث طبی دشوار خواهد بود. برخی عالمان شیعه تأکید دارند خبر واحد نمیتواند کاشف از حقیقت باشد، لذا فاقد ارزش و اعتبار است. با این حال، برخی دیگر معتقدند خبر واحد میتواند به علم عرفی رهنمون سازد که همان زبان اولیای دین بوده است. این دو رویکرد سبب دو نگاه متفاوت به اعتبار احادیث طبی میشود که پیشتر در حوزه احادیث تفسیری نیز مورد بحث بوده است.
ایزدی سپس به دو نوع وثاقت مخبری و خبری در احادیث طبی اشاره و آنها را مبنای مختلف در مواجهه با خبر واحد عنوان کردند و گفت: گاهی با وجود صحت مخبری، محتوای روایت با قرآن کریم در تضاد است. بنابراین، در احادیث طبی نیز که حساسیت بسیار بالایی دارد و با جان انسان پیوند میخورَد، نباید به وثاقت مخبری اکتفا کرد. یکی از راههای تشخیص وثاقت خبری در این موارد، آزمایشهای پزشکی است که نباید در تضاد با توصیه طبی روایت باشد. البته احادیث طبی را با قاعده تسامح در ادله نیز نباید دارای وثاقت تلقی کرد؛ چه آنها مستحبات نیستند، بلکه به سلامت افراد ناظر هستند.
این استاد دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه به قاعده الغای خصوصیت در احادیث طبی اشاره و وتشریح کرد: اگر امام معصوم(ع) دستوری فقهی به فردی بدهد، آن حکم شرعی برای همه مکلّفان واجب خواهد بود. اما در روایات پزشکی شاید نتوان الغای خصوصیت را جاری دانست و توصیه امام(ع) را به همه مسلمانان تعمیم داد؛ بلکه میباید پاسخ آن حضرت(ع) را منحصر در یک بیماری و بیمار خاص دانست؛ چنانکه طبیبان نیز با دقت در عوامل مختلف شخصی به تجویز میپردازند و به صورت کلی حکم نمیدهند. البته این فرض سبب محدودسازی احادیث طبی میشود و معنییابی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. در مقابل، میتوان روایات طبی را مثال زد که کلیت دارد و برای همه افراد قابلاستفاده است؛ مانند توصیه به پرهیز از نوشیدن آب با غذا در کتاب رسالة ذهبیة منسوب به امام رضا(ع).
در ادامه این نشست، ایزدی تکرار مضمون یک حدیث طبی در احادیث دیگر را قرینهای بر صحت آن در نظر گرفت و افزود: موافقت حدیث طبی با یافتههای پزشکی میتواند مؤیدی بر اعتبار آن قلمداد شود؛ مانند حدیثی که توصیه به پرهیز از مصرف دارو در بدو بیماری و آن را به زمان عدم امکان تحمل آن محدود میکند. یا روایتی که تأکید دارد خداوند شفا را در حرام(خمر) قرار نداده است. اما در مقابل، اگر رکاکت لفظی در احادیث طبی مشاهده شود، احتمال جعل در آنها را افزایش میدهد.
وی خاطرنشان کرد: ولی گردآوری احادیث مشابه مؤیدی بر اعتبار یک روایت و کاهش احتمال جعل در آن میتواند به حساب بیاید. این روایات حتی گاهی با یکدیگر در ظاهر دچار تناقض هستند، اما با بررسی دقیقتر میتوان جمع میان آنها انجام داد و روایات را طرد نکرد.
این استاد دانشگاه در بخش پایانی سخنان خود به مسئله غریب الحدیث در روایات طبی اشاره و نمونههایی از آن را بیان کرد و گفت: روایتی که توصیه به شونیز (حبة سوداء) میکند، یکی از این موارد است که باید معنای آن را شناخت تا بتوان به معنییابی درست توصیه امام(ع) رسید. یا روایتی که دُهن جلجلان را برای سردرد مناسب میداند، زمانی کاربردی خواهد بود که معنی آن شناخته بشود؛ چنانکه مقصود از این ماده، روغن کنجد است. همچنین، شناخت معنی واژگان بهکاررفته در احادیث طبی در رابطه با بیماری نیز برای فهم آنها اهمیت دارد و این کار با مراجعه به قوامیس عربی و کتب طب سنتی امکانپذیر خواهد بود.
انتهای پیام