کد خبر: 4271060
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۷

گونه‌های محبت به عبارت «کشف المحجوب»

کشف‌ المحجوب کتابی‌ است تعلیمی در تصوف از علی بن عثمان هجویری. از قرائن ایدون استنباط می‌شود که نوشتن کتاب پیش از ۴۶۵ قمری آغاز شده است و پس از ۴۶۹ به پایان رسیده است. این کتاب از جمله قدیمی‌ترین و معتبرترین کتاب‌هایی‌ است که به زبان فارسی در تصوف نوشته شده است و ویژگی‌های نثر دوره اول زبان فارسی را داراست. به نظر می‌آید که این کتاب یکی از مآخذ عطار در تذکرةالاولیا بوده است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمود عابدی به همت انتشارات سروش خواندنی شده است.

گونه‌های محبت به عبارت «کشف المحجوب»اما محبت بنده مر خداوند را صفتی است که اندر دل مؤمن مطیع پدیدار آید، به معنی تعظیم و تکبیر؛ تا رضای محبوب را طلب کند و اندر طلب رویت وی بی‌صبر گردد و اندر آرزوی قربت وی بی‌قرار گردد و بدون وی با کس قرار نیابد و خو با ذکر وی کند و از دون ذکر وی تبرا کند و آرام بر وی حرام شود. 

فرار از وی نفور گردد و از جمله مالوفات و مستانات منقطع گردد و از هواها اعراض کند به سلطان دوستی اقبال کند و مر حکم او را گردن نهد و به نعوت کمال مر حق را تعالی و تقدس بشناسد و روا نباشد که محبت حق مر بنده را از جنس محبت خلق باشد یکدیگر را؛ که آن میل باشد به احاطت و ادراک محبوب و این حکم صفت اجسام بود پس محبان حق تعالی مستهلکان قرب وی‌اند، نه طالبان کیفیت وی؛ که طالب به خود قایم بود اندر دوستی و مستهلک به محبوب قایم بود و درست‌ترین کسان در معرکه‌گاه محبت مستهلکان‌اند و مقهوران؛ از آنچه محدث را به قدیم جز به قهر قدیم توسل نباشد و هر که تحقیق محبت را معلوم کند ابهام برخیزد و شبهت نماند.

و محبت بر دو گونه باشد: یکی محبت جنس به جنس و آن میل به توطین نفس باشد و طلب ذات محبوب از راه مماسّت و ملازقت و دیگر محبت جنس نه با جنس و این طلب قرار کند با صفتی از اوصاف محبوب که با آن بیارامد و انس گیرد، چون شنیدن کلام و یاد دیدار و گرویدگان اندر محبت بر دو قسمت‌اند: یکی آنکه انعام حق با خود بینند و رویت انعام و احسان، محبت منعم و محسن تقاضا کند و دیگر آنکه کل انعام را از غلبه دوستی‌ اندر محل حجاب نهند و راهشان از رویت نعم به منعم بود و این عالی‌تر است والله اعلم.

فصل در جمله محبت اندر میان همه اصناف خلق معروف است و به همه زبان‌ها مشهور و به همه لغت‌ها متداول و هیچ صنف از عقلا مر آن را بر خود بتوانند پوشید و از مشایخ این طایفه سمنون المحب رضی الله عنه اندر محبت مذهبی و مشربی دارد مخصوص و گوید که: «محبت اصل و قاعده راه حق تعالی است و احوال و مقامات نازل‌اند و اندر هر محل که طالب اندر آن باشد زوال بر آن روا باشد، الا در محل محبت و به هیچ حالی زوال بر آن روا نباشد مادام تا راه موجود بود.»

و مشایخ دیگر جمله‌ اندر این معنی با وی موافقت کردند؛ اما به حکم آنکه این اسمی عام بود ظاهر، خواستند که حکم این اندر میان خلق بپوشند و اسم را مبدل کنند اندر تحقیق وجود معنی آن، صفای محبت را صفوت نام کردند و محب را صوفی خواندند و گروهی مر ترک اختیار محب را اندر اثبات اختیار حبیب، فقر خواندند و محب را فقیر نام کردند؛ از آنچه کمترین درجه‌ اندر محبت موافقت است و موافقت حبیب غیرمخالفت بود. 

انتهای پیام
captcha