محمد قدرتی شاتوری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فقه و حقوق، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، آورده است:
امام علی(ع) در دوران زندگانی خویش توجه ویژهای به ایجاد وحدت و توصیه به عدم تفرقه و اختلاف در دین داشتهاند. سفارشات امیرالمؤمنین(ع)، بیانگر اهمیت وحدت و الگویی برای جامعه اسلامی برای پرهیز از تفرقه و ایجاد اختلاف و شکاف است. سخنان حضرت و سیره عملی ایشان در خصوص پیشگیری از تفرقهافکنی در بین امت اسلامی میتواند الهامبخش و راهگشا باشد.
امام علی(ع) در خطبه ۲۷ نهج البلاغه از تفرقه مسلمانان اظهار تعجب و گلایه کردهاند: فَیَا عَجَباً عَجَباً، وَ اللَّهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ، فَقُبْحاً لَکُمْ؛ شگفتا شگفتا به خدا سوگند، این واقعیّت قلب انسان را مى میراند و دچار غم و اندوه مى کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرقید. خطبه حضرت در زمان کنونی میتواند برای امت اسلام عبرتی برای پرهیز از اختلاف باشد. دشمنان اسلام با وجود اختلافات داخلی ممکن است در مقابل مسلمانان متحد شوند، لیکن در صورت بی توجهی مسلمانان به عواقب شکاف در دین و ایجاد اختلاف در خصوص مسائل مختلف از جمله اختلافات سیاسی، فرقهای و.. دچار تفرقه و انشقاق میشوند.
ایشان درخطبه ۱۸۰ نهج البلاغه در نکوهش کوفیان فرمودهاند: لِلَّهِ أَنْتُمْ، أَمَا دِینٌ یَجْمَعُکُمْ وَ لَا حَمِیَّةٌ تَشْحَذُکُمْ؟ أَوَ لَیْسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِیَةَ یَدْعُو الْجُفَاةَ الطَّغَامَ فَیَتَّبِعُونَهُ عَلَى غَیْرِ مَعُونَةٍ وَ لَا عَطَاءٍ وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ وَ أَنْتُمْ تَرِیکَةُ الْإِسْلَامِ وَ بَقِیَّةُ النَّاسِ إِلَى الْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ فَتَفَرَّقُونَ عَنِّی وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَیَّ، خدا خیرتان دهد، آیا دینى نیست که شما را گرد آورد؟ آیا غیرتى نیست که شما را براى جنگ با دشمن بسیج کند؟ شگفتآور نیست که معاویه انسانهاى جفاکار پست را مىخواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششى از او پیروى مىکنند و من شما را براى یارى حق مىخوانم، در حالى که شما بازماندگان اسلام و یادگار مسلمانان پیشین هستید، با کمک و عطایا شما را دعوت مى کنم ولى از اطراف من پراکنده مىشوید، و به تفرقه و اختلاف روى مىآورید.
در بخشی از خطبه شقشقیه آمده است که حضرت با وجودی که از حق خویش آگاهی داشتند، اما برای وحدت و انسجام جامعه و عدم انشقاق و تفرقه مسلمانان گزینه صبر را در برابر قیام و جنگ با دیگر خلفا انتخاب کردند. (لکِنّی اَسْفَفْتُ اِذْ اَسَفُّوا، وَ طِرْتُ اِذْ طارُوا. فَصَغی رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الاْخَرُ لِصِهْرِه): ولی به خاطر احقاق حق در نشیب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم، در آنجا یکی به دلیل کینهاش به من رأی نداد و دیگری برای بیعت به دامادش تمایل کرد.
در نامهای امیرالمؤمنین(ع) به ابوموسی فرمودهاند: در بین امت نبی اکرم(ص) احدی مانند من داعیه وحدت نداشته و ندارد «لیس فی امته احد أحرص على جماعة امته منی فاعلم». (نهج البلاغه - نامه ۷۸) در خطبه ۱۲۷ نهج البلاغه (فان جماعة فیما تکرهون من الحق خیر من فرقة فیا تحبون من الباطل والزموا السواد الأعظم) از چند رنگى و اختلاف در دین مردم را منع نمودهاند و فرمودهاند که: خداوند به هیچ یک از گذشتگان و باقى ماندگان، بر اثر تفرقه و جدایى، خیر و خوبى عطا نکرده است. ایشان در همان خطبه فرمودهاند:فان ید الله مع الجماعة، ایاکم والفرقة فان الشاذ من الناس للشیطان، کما أن الشاذ من الغنم للذئب»: با اکثریت دین دارجامعه همراه شوید؛ زیرا دست خدا با جماعت است. از پراکندگى بپرهیزید که جدا شده از مردم، طعمه شیطان است، همچنان که گوسفند جدا شده از رمه، طعمه گرگ است.
در خطبه۱۱۳ فرمودهاند: إنَّما أنتُم إخْوانٌ على دِینِ اللّه، ما فَرّقَ بَینَکُم إلاّ خُبْثُ السَّرائرِ، و سُوءُ الضَّمائرِ، فلا تَوَازَرونَ (تأزِرون) و لا تَنَاصَحونَ، و لا تَبَاذَلونَ و لا تَوَادّونَ، شما برادر دینى یکدیگرید و آنچه میان شما جدایى انداخته، درون پلید و بدنهادى است، به این سبب بارى از دوش همدیگر برنمىدارید و براى هم خیرخواهى نمىکنید و به هم بذل و بخشش نمىکنید و با هم دوستى نمىورزید.
در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه فرمودهاند: أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَیْدِیَکُمْ مِنْ حَبْلِ الطَّاعَةِ وَ ثَلَمْتُمْ حِصْنَ اللَّهِ الْمَضْرُوبَ عَلَیْکُمْ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلِیَّةِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ امْتَنَ عَلَى جَمَاعَةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فِیمَا عَقَدَ بَیْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هَذِهِ الْأُلْفَةِ الَّتِی [یَتَقَلَّبُونَ]یَنْتَقِلُونَ فِی ظِلِّهَا، آگاه باشید که شما هم اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید، و با زنده کردن ارزشهاى جاهلیّت، دژ محکم الهى را در هم شکستید، در حالى که خداوند بر این امّت اسلامى بر «وحدت و برادرى» منّت گذارده بود، که در سایه آن زندگى کنند، نعمتى بود که هیچ ارزشى نمىتوان همانند آن تصوّر کرد، زیرا از هر ارزشى گرانقدرتر و از هر کرامتى والاتر بود.
در خطبه۱۷۶ نسبت به چنددستگی در دین هشدار دادهاند و فرمودهاند: فَإِیَّاکُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِی دِینِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَةً فِیمَا تَکْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِیمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَیْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقِیَ، مبادا در دین دو رویى ورزید، که همبستگى و وحدت در راه حق «گر چه کراهت داشته باشید» از پراکندگى در راه باطل «گرچه مورد علاقه شما باشد» بهتر است زیرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آیندگان، چیزى را با تفرقه عطا نفرموده است. «تلوّن» به معنای تغییر رنگ دادن و عدم ثبات در عقیده است و حضرت نسبت به دورویی و نفاق و تغییر مواضع هشدار میدهند و در ادامه بر حفظ وحدت در امور حق تاکید میکنند و تفرقه را عاملی برای محرومیت از برکت الهی میدانند.
انتهای پیام