به گزارش ایکنا، محمد مصطفایی؛ استادیار دانشگاه حکیم سبزواری، 12 فروردین ماه در نشست علمی «راهکارهای شناختی قرآن در کاهش رنج» با بیان اینکه منظور از شناخت، باورهای بنیادینی است که داریم، گفت: در روانشناسی درباره درمان میگویند؛ یک ضلع شناخت، دیگری احساس و سومی رفتار است و به تعبیر قرآن کریم باورهای درست و شناخت عمیق و سعادتمندانه با عنوان «حکمت» بیان میشود که در حقیقت به تعبیر علامه طباطبایی قضایای حقه الهیه است.
وی با بیان اینکه رنج هم مشقت، سختی و درد و ... است، افزود: برخی درد و رنج را متمایز میگیرند ولی تفاوت بین آنها وجود دارد؛ رنج، نرسیدن به وضع مطلوب به خصوص در ذهن است که لزوما با درد همراه نیست ولی درد عمدتا معطوف به جسم است و با رنج همراه است. گفته شده است انسان وقتی بخواهد از دردها فرار کند مبتلا به رنج میشود به همین دلیل در روانشناسی تعهد را داریم که اساس آن پذیرش درد و مواجهه درست با آن است.
استاد دانشگاه سبزوار با بیان اینکه انسان با تغییر نگاه خود به جهان میتواند بدون فرار از درد و پذیرش آن، رنج خود را کم کند به ابتلاپنداری اشاره و تصریح کرد: ابتلاپنداری یعنی اینکه بدانیم کجا واقع شدهایم؛ بدانیم دنیا بهشت نیست و دنیا محلی برای ابتلا است؛ الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ. یا در سوره کهف فرموده است: إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ برخی فکر میکنند ابتلا فقط در شر است ولی خداوند در این آیه میفرماید در خیر هم ابتلا وجود دارد. وقتی تخت بالقیس را برای سلیمان آوردند ایشان فرمودند: هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ.
مصطفایی با بیان اینکه اصل معنای بلا، کهنگی و فرسودگی است، اظهار کرد: قرآن با صراحت فرموده است: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ؛ به تعبیر علامه طباطبایی اساس جهان بر رنج است و در دنیا نباید دنبال بهشت باشیم. خداوند بر این مسئله تأکید فرموده است تا انسان گرفتار رنج نشود؛ در سوره حدید آیات 22 تا 24 به این مسئله تأکید دارد. از جمله فرموده است: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ؛ هیچ مصیبتی به شما نمیرسد مگر اینکه از قبل در لوح تقدیر برای شما نوشته شده باشد تا لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم نشوید. «اسی» را به معنای اندوه گرفتهاند ولی در لغت به معنای رنج است. جالب اینکه اسی (تاسوا) از اسوه گرفته شده است یعنی اگر دچار فقدان شدید سوگواری میکنید ولی نباید آن را تا سالیان سال پیروی کرده و پشت آن درد حرکت کنید. قرآن تأکید دارد اگر چیزی هم به شما عطا شد دچار فرح و سرمستی و غفلت نشوید و بدانید همه اینها برای امتحان است. در ادامه فرموده است خدا انسان متکبر فخرفروش را دوست ندارد.
ویژگی انسان خودشیفته
وی اضافه کرد: در روانشناسی یکی از ویژگیها بارز انسانهای خودشیفته این است که «مختل فخور» هستند یعنی اگر خطایی رخ داده است مقصر آنها نیستند و دیگران به ایشان ظلم کردهاند و اگر خوبی پیش آمده است که کار آنان بوده است. در سوره فجر فرموده است: فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ یعنی وقتی خداوند نعمتی به کسی داد یعنی او را تکریم کرده است اما وقتی او را مبتلا کرد و تنگی رزق به وی داد، میگوید خدا مرا خوار کرد و به من توهین کرد. دقیقا حالت قهرمان و قربانی جلوهگر است. کسی که محل ابتلا بودن دنیا را فراموش کرده و خودشیفته باشد و کاری به هدف خلقت نداشته باشد یا در نقش قهرمان است یا قربانی؛ چنین انسانی، مسئولیتپذیر نیست.
وی اظهار کرد: ما باید بدانیم فقیر محض هستیم نه اینکه نقش اول را در عالم داشته باشیم؛ اگر به ما نقش میلیاردر بدهند و ما خیلی در نقش خود فرو برویم و فکر کنیم خودمان این اموال را به دست آوردهایم دچار خودشیفتگی خواهیم شد و برعکس اگر نقش فقر به ما بدهند گرفتار رنج و افسردگی و این آیات این مسئله را نفی میفرماید. خداوند تأکید دارد که جن و انس خلق نشدهاند مگر برای اینکه خدا را عبادت کنند لذا اگر در دنیا نعمت نصیب ما شد باید شکرگزار باشیم و اگر مصیبتی به ما رسید جزع و فزع نکنیم.
وی با اشاره به بحث خیرباوری و یقین، بیان کرد: در آیه 216 بقره فرموده است: عسی ان تکرهوا شیئا و هم خیرلکم. شاید شما دوستدار و عاشق چیزی باشید ولی برای شما شر است ولی شما خودتان نمیدانید و چه بسا باطن یک کار به ظاهر، خیر برای شما شر باشد. بنابراین خیرباوری نسبت به اتفاقات زندگی راهکاری برای کاهش شناختی رنج در زندگی است. در تحفالعقول آمده است که خداوند با حکمت و تدبیرش فرح و روح را در یقین و رضای خود قرار داده است به تعبیر دیگر آسایش و شادی را در یقین و رضایت قرار داده است و سختی و اندوه را هم در شک و عدم رضا جعل کرده است.
استاد دانشگاه سبزوار با بیان اینکه یقین و رضایت یعنی یقین به اسما حسنای الهی، گفت: به تعبیر دیگر باید به قدرت و حکمت و علم خداوند باور داشته باشیم و مهمتر از این به مهربانی خدا یقین داشته باشیم و بدانیم خداوند برای ما بدی نمیخواهد. خانم فورد از روانشناسان غربی میگوید انسان باید تصور کند که خدا بهترین را برای ما رقم میزند. در اصول کافی در باب دعا داریم که سه چیز از آدم تا خاتم به همه انبیاء به ارث رسیده است و آن این دعاست: خدایا من از تو ایمانی میخواهم که با قلبم مانوس باشد و یقینی که بدانم هیچ چیزی به من نمیرسد مگر اینکه قبلا برای من نوشته شده باشد و خدایا مرا راضی کن به آن چیزی که برای من مقدر فرمودهای. چیزی را که تو به تاخیر میاندازی دوست نداشته باشم زود رخ دهد و وقتی چیزی زودتر رخ داد نخواهم که دیرتر رخ بدهد. در زیارت امین الله به عنوان یکی از معتبرترین زیارات آمده است: اللهم اجعل نفسی مطمئنه بقدرک راضیه بقضائک.
مصطفایی با اشاره به آیه استرجاع، افزود: قبل از این آیه فرموده است که صابرین بشارت بده و صابرین کسانی هستند که وقتی گرفتار مصیبت شدند میگویند: انا لله و انا الیه راجعون. در مورد اینکه چرا فرموده است لله یعنی از لفظ لام قبل از الله استفاده کرده است نه من الله به این دلیل است که انسان در نظر بگیرد که همگی برای خدا هستیم و هر چیزی داریم امانت بوده است یعنی از اساس برای ما نبوده است و خود ما هم از خدمان نیستیم و برای خدا هستیم لذا اگر این نگاه را داشته باشیم در دست دادنها آنچنان ناراحت نخواهیم شد. تعبیر راجعون یعنی خودت با پای خودت به سمت خدا باز میگردی. ما هر سال که جشن تولد میگیریم یعنی به زمان مرگ خود نزدیکتر میشویم؛ حال اگر کسی که عزیزی از دست داده است چنین باوری داشته باشد و بداند خود او هم به همان راهی که عزیزش رفته خواهد رفت تحمل مصیبت راحتتر میشود.
وی با بیان اینکه در روایات اعم از شیعه وسنی داریم که اصلا استرجاع در زمان پیامبر خاتم تعلیم داده شده است و انبیاء گذشته این فرمول را نداشتند زیرا یعقوب وقتی به اوج ناراحتی رسید گفت: یا اسفا علی یوسف و آیه استرجاع را استفاده نکرد. انبیاء قبل هم بلد بودند ولی این فرمول اختصاصی برای نبی خاتم است. جالب اینکه علامه طباطبایی در ذیل این آیات فرموده است قرآن، توحیدی را آورده است که اختصاصی خود او و سطح بالاتر است و پیامبران قبلی هم توحید مختص به خود داشتند. تأکید انبیاء قبلی بر روی بهشت و جهنم بود ولی تاکید در قرآن، تاکید بر روی خود خداوند است و اینکه مردم عاشقانه خود خدا را عبادت کنند.
وی همچنین با بیان اینکه معنویت رو به بالا رفتن و برتری است، تصریح کرد: اگر باور داشته باشیم که دنیا قلیل و اندک است و آخرت غیرقابل مقایسه با دنیاست در این صورت بسیاری از رنجها کاسته خواهد شد. خداوند فرموده است: وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ؛ امام علی(ع) فرمودند متقین کسانی هستند که خالق در ذهن و جان آنان بزرگ شده است و جز او همه در نزد او کوچک هستند.
انتهای پیام