
با روند کاهش جمعیت جوان کشور، به طور طبیعی داوطلبان تحصیل در دانشگاه و حوزه کمتر از قبل شده است و از طرفی مشکلات اقتصادی هم جوانها را به سمت رشتههای پولساز سوق داده است.
در همین وضعیت برخی از مدارس علمیه سعی میکنند با پوسترها و کلیپهای تبلیغاتی متفاوت و با ارائه مشوقهای شغلی، رفاهی و اقتصادی، افراد بیشتری را برای تحصیل در
حوزه جذب کنند که این اقدام با واکنش و اعتراض برخی بزرگان و استادان حوزه علمیه مواجه شده است.
خبرنگار ایکنا به این بهانه با حجتالاسلام والمسلمین
مهدی رستمنژاد؛ معاون آموزش سابق حوزه علمیه گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم؛
ایکنا ـ برخی از مدارس علمیه در تبلیغهای خود برای جذب طلبه به بیان مشوقهایی مانند شغل پردرآمد سردفتری، یا اشتغال در نهادهای نظامی و از این دست شغلهای پردرآمد و کارمندی یا آموزش زبان و ... روی آوردهاند در حالی که قبلا میگفتند طلبه سرباز امام زمان است و باید فقه و اصول بخواند و به تبلیغ دین بپردازد، نظر شما در اینباره چیست؟
بنده دیگر در معاونت آموزش حوزه حضور ندارم که بخواهم پاسخگویی در مورد این نوع کارها داشته باشم ولی برای ابراز نظر شخصیام عرض میکنم که ما باید در چارچوب سابقین حرکت کنیم. یعنی خود حوزه محلی برای پرورش نیروهای انسانی است که در خدمت دین و تبلیغ دین و معارف قرآنی باشند که به تعبیر قرآن تفقه در دین نام دارد و در سوره توبه آیه نفر به آن اشاره و در ادامه هم فرموده است: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»؛ برای انذار الهی و رساندن و ابلاغ پیام دین و حراست از ایمانها و در نهایت اقامه دین. بنابراین دادن چنین وعدههایی مانند غذای خوب و آینده شغلی خوب، خلاف این مسیر است یعنی نگاه حوزه و بزرگان حوزه دنیایی نیست و نباید باشد گرچه آنها هم نیت خیر دارند و قصد دارند طلبه را برای کارهای خیر آماده کنند ولی این مسیر، درست نیست. مسیر را باید مورد نظر قرار دهیم که در قرآن خطوط اصلی آن ترسیم شده و احادیث هم آن را تفسیر و تبیین کرده است. هر کسی که بخواهد سرباز دین و امام زمان(عج) باشد و خدمت به دین و تبلیغ دین داشته باشد جایش حوزه است؛ بسم الله. هدف این است وگرنه اهداف میانی مانند مدرک و گرفتن پست و شغل، هدف نیست.
ممکن است اینها ابزاری برای جذب باشند ولی اصلا هدف دین نیست و نباید ما هم مروج چنین نگاههایی باشیم. اصل این است که به سمت آیه نفر برویم که فرمود: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» و مؤمنان را نسزد که همگی [به سوی جهاد] بیرون روند؛ چرا از هر جمیعتی گروهی [به سوی پیامبر] کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که [از مخالفت با خدا و عذاب او] بپرهیزند.
حوزه برای تکلیفمداری و انجام وظایف دینی برپا شده است تا امتداد رسالت انبیاء و اولیای الهی که در زمان خودشان با دشواری آن را انجام دادهاند تداوم داشته باشد و دچار غفلت و فراموشی نشود. در طول تاریخ بشریت همیشه کسانی بودهاند که مردم را به سمت دین دعوت کنند و به آنان بشارت و انذار بدهند و در دوره غیبت این رسالت بر دوش فقها و مجتهدین و مبلغان و پژوهشگران دینی گذاشته شده است و اهداف آموزشی ما هم باید در این راستا تعریف شود.
بهترین مسیر، مسیری است که قرآن و اهل بیت(ع) برای ما ترسیم کردهاند و این نکته را هم تاکید کنم که آموزش و تحصیل علم از نظر اسلام موضوعیت دارد؛ در آیه دوم سوره مبارکه جمعه فرموده است: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ. کسب علوم دینی و معارف اهل بیت(ع) و احکام شرعی موضوعیت دارد زیرا فرد برای عمل وقتی میتواند عامل باشد که عالم باشد.
البته مسیر طلبگی و حوزه و کسب علوم دینی برای همه مقدور و میسر نیست لذا جمعی از افراد خوش ذوق و با استعداد باید وارد حوزه شده و احکام و معارف و اعتقادات را بیاموزند و به مردم منتقل کنند؛ مردم ما قلوب آمادهای برای پذیرش حقایق دارند ولی خیلی از مطالب بازگو نشده است. نشر و ابلاغ دین، وظیفه حوزه و روحانیت است لذا برنامههای آموزشی و پژوهشی ما هم باید در این زمینه باشد وگرنه مطالبی که بوی مادیگرایی و دنیاطلبی و پست و مقام و موقعیت اجتماعی دارد کم لطفی است و نباید آن را ترویج کنیم.
ایکنا ـ برخی ممکن است توجیه کنند که طلاب اگر وارد نهادها و ادارات هم شوند نقش طلبگی خود را ایفا خواهند کرد و اساسا تامین معاش آنان هم کار ناروایی نیست.
بنده معتقدم اصلا نباید ورود به این عرصه و مسائل داشته باشیم زیرا همه افراد جامعه که تحلیل مناسب و خوشبینانه از این موضوع ندارند و اینها را ابزار و مقدمه تلقی نمیکنند ضمن اینکه ممکن است افراد بیبنیه با نگاه مادی جذب حوزه شوند و صرفا با تکیه بر همین وعدهها وارد حوزه شده باشند لذا ما باید همان روش پیشینیان را دنبال کنیم و به تعبیری هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله. مسیر خدمت به دین مشکلاتی دارد و باید کسی که وارد این عرصه میشود باید با این مشکلات آشنا شود و انتخاب آگاهانه داشته باشد.
بنده معتقد نیستم که این مسائل هم اگر باشد عیب ندارد و به نظرم اساسا نباید این نوع تبلیغ برای جذب را داشته باشیم. این موضوع آسیب به انگیزه طلاب وارد میکند و بعد از اینکه برخی جذب شدند شاید نتوانند به این اهدافی که اعلام شده است برسند مانند سردفتر شدن و استخدام در فلان نهاد و ...؛ چه کسی گفته است که محقق خواهد شد. دست کسی نیست که حتما این موضوعات محقق شود و شرایط هر روز تغییر میکند و قابل پیشبینی نیست.
ایکنا ـ الان به علت شرایط جمعیتی و اقتصادی حتی ورودیهای دانشگاهها در برخی رشتهها به شدت کم شده است و این مسئله صرفا مختص حوزه نیست ولی ممکن است توجیه این افراد این باشد که این روش باعث اقبال بیشتر جوانان به حوزه خواهد شد.
بله الان دانشگاههایی داریم که تعطیل شده است چون اصلا متقاضی نداشتند؛ من نمیگویم شرایط حوزه خیلی خوب است ولی به نظر بنده همین الان هم قابل قبول است و ما همین مقدار ورودی که داریم اگر در مسیر درست تربیت و مدیریت کنیم خیلی کار کردهایم؛ تربیت یک نفر مانند امام خمینی(ره) دنیا را تغییر و تکان میدهد؛ الان اینطور نیست که دست ما خالی از طلبه باشد و ما سالانه بیش از 3 تا 5 هزار نفر ورودی داریم که ورودی مناسب و خوبی است. وانگهی مگر وقتی انقلاب شد حوزه تعداد زیادی طلبه داشت؛ ما اصلا نباید کمیتگرا باشیم بلکه کیفیت مهمتر است.
قبل از انقلاب که حوزه جمعیت محدودی داشت کشور را به خروش درآورد؛ مهم این بود که همان جمعیت کم روحانی متحد بودند و در خدمت خدا و دین خدا بودند و اخلاص داشتند و توانستند مردم را هم با خود هم رای کنند و باعث تغییر رژیم شدند. کارهای بزرگ لزوما با کثرت و جمعیت فراوان نیست و همین مقدار جمعیتی ورودی حوزه هم خوب است و بنده نگاه ایجابی دارم و در دوره مسئولیت هم همین مسئله را گوشزد میکردم.
ورودیهای حوزه هم مانند دانشگاه نیست که بگوییم بعد از چهار سال و شش سال فارغالتحصیل شده و از حوزه بیرون میروند؛ مدت مدیدی یک روحانی و طلبه در حوزه هست تا به درجه اجتهاد برسد و تا آخر هم حوزوی میمانند. مضاف بر اینکه ورودیهای دانشگاه دنبال کسب مدرک و مهارت برای اشتغال هستند ولی طلاب زیادی داریم که انگیزه اول آنان تبلیغ دین و آموختن دین به صورت خالصانه است و اینکه مهارت تبلیغ کسب کنند تا بتوانند منبر و خطابه و مسجد و ... را اداره کنند و به کارهای طلبگی بپردازند. ما الان در مقایسه با قبل از انقلاب، چند برابر ورودی داریم.
گفت و گو از علی فرج زاده
انتهای پیام