حجتالاسلام علی شفیعی؛ نویسنده و پژوهشگر دین به مناسبت روز بزرگداشت شیخ بهایی یادداشتی در صفحه شخصی خود منتشر کرده است که میخوانید؛
شیخ بهایی یکی از معروفترین علما و دانشمندان ایرانی در دوران صفویه است. او با نام کامل بهاءالدین محمد بن حسین عاملی در سال ۹۵۳ هجری قمری (۱۵۴۷ میلادی) در بعلبک، لبنان امروزی، به دنیا آمد و در سال ۱۰۳۱ هجری قمری (۱۶۲۲ میلادی) در اصفهان درگذشت.
شیخ بهایی در علوم مختلفی چون فقه، حدیث، فلسفه، ریاضیات، نجوم، و مهندسی سرآمد بود. او بهویژه در زمینه معماری و مهندسی شهرسازی شهر اصفهان نقش مهمی ایفا کرد. از او به عنوان معمار مسجد شاه (مسجد امام) و طرحریزی میدان نقش جهان یاد میشود. همچنین تقسیمبندی آب زایندهرود بر اساس طرح او هنوز هم کاربرد دارد.
شیخ بهایی فقیهی عارف، فیلسوفی محدِّث، و معماری شاعر و... بود. تجمیع این دانشها در وی از او انسانی ساخته بود که بتواند واقعیتهای پیرامونیاش را به خوبی درک کند و در پذیرش آن واقعیتهای عصری راه عقلانیت را در پیش بگیرد. تجربههای علمی وی در ساحتهای مختلف علوم، او را به فراست بدانجا رسانده بود که نه علم تفسیر وی را سیراب کند و نه علم فقه، نه علم حدیث و نه فلسفه و... آنچه این فقیه عاشق را فرجام و سرانجام بود؛ «عشق» بود و دیگر هیچ.
از آثار معروف شیخ بهایی میتوان به «الحبل المتین فی احکام الدین»، «جامع عباسی»، «دیوان شعر»، «کشکول»، و «اسرار البلاغه»، «الاربعون حدیثاً» و... اشاره کرد. شیخ بهایی جایگاه ویژهای در تاریخ علمی و فرهنگی ایران دارد و آثار او همچنان مورد توجه پژوهشگران و علاقهمندان قرار دارد. او به دلیل تواناییهای فراوانش در زمینههای مختلف، شخصیتی همهجانبه و برجسته در تاریخ ایران به حساب میآید.
«جامع عباسی» یکی از مهمترین آثار شیخ بهایی است که در زمینه فقه اسلامی و به زبان فارسی نوشته شده است. این کتاب را برخی اولین متن کامل رساله فقهی به زبان فارسی دانستهاند که همچنان به عنوان یک اثر فقهی معتبر در مذهب شیعه دوازده امامی شناخته میشود. جامع عباسی به درخواست شاه عباس صفوی، که از حامیان مهم شیخ بهایی بود، تألیف شد و به همین دلیل نام آن «جامع عباسی» است که این نکته را شیخ در ابتدای این اثر توضیح داده است.
کتاب جامع عباسی به دلیل سادگی و روانی زبانش، مورد توجه گسترده علما و طلاب علوم دینی قرار گرفته و به عنوان یکی از متون مرجع در زمینه فقه شیعه در حوزههای علمیه تدریس میشود. این کتاب شامل مباحث فقهی مانند عبادات، معاملات، و سایر احکام شریعت اسلامی است و تلاش میکند تا مسائل فقهی را به زبانی ساده و قابل درک برای مخاطبان غیر متخصص ارائه دهد.
جامع عباسی همچنین به دلیل جایگاه نویسندهاش، یعنی شیخ بهایی، که نه تنها یک فقیه، بلکه یک متفکر و دانشمند برجسته در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی بود، اهمیت ویژهای دارد و و دارای آراء بعضاً متفاوت با فقیهان است که اصحاب اندیشه دعوت به ملاحظه آن میشوند.
ذکر این نکته لازم است که شیخ بهایی حتماً بخش مهمی از این توفیقات را مدیون همسر عالمه و فاضله خویش است. هم او که صاحب مستدرکالوسائل دربارهاش میگوید: شیخ بهایی زنی دانشمند داشت که عالم و محدث و فقیه و دختر زینالدین علی، معروف به منشار عاملی بود. وی در جای دیگر آورده است: زنان نزد او درس میخواندند. پدرش، زینالدین علی منشار، از دانشمندان معاصر شاه طهماسب بود و کتابهای بسیاری داشت که از هند آورده بود و گویند نزدیک چهارهزار کتاب بود. بیشتر زندگی خود را در هند گذرانده و، چون مُرد، دخترش که زن شیخ بهایی بود، وارث او شد. زیرا جز یک دختر نداشت و این کتابها از جمله کتبی بود که شیخ بهایی وقف کرد و چون شیخ بهایی مُرد، بیشتر این کتابها نایاب شد؛ زیرا متولی در نگهداری آنها نکوشید.
نام برخی از استادان بهاءالدین محمد از این قرار است:
۱. فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی خواند.
۲. منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد نجم ابن شهاب، معروف به عبدالله بهابادی، مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به حاشیه ملا عبدالله.
۳. ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی فرا گرفت.
۴. طب را از حکیم عماد الدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت.
۵. صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت.
۶. همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضیدانان عصر خود بوده نیز درس خوانده است.
تعداد کثیری از علمای نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کردهاند. یکی از محققان معاصر۳۳ تن از شاگردان او را نام برده است که در اینجا به مشهورترین آنها اشاره میکنیم:
۱. صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف بنیانگذار حکمت متعالیه، متوفی به سال ۱۰۵۰ ق.
۲. محسن فیض کاشانی، متوفی ۱۰۹۱ ق.
۳. سید رفیعالدین محمد حسینی طباطبایی نائینی، متوفی ۱۰۹۹ ق.
۴. مراد تفرشی
۵. محمد تقی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی ۱۰۷۰ ق.
۶. محمدباقر سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخالاسلام اصفهان، وفات ۱۰۹۰ ق.
۷. نظامالدین احمد گیلانی
شیخ بهایی در عرصه ادبیات فارسی و عربی نیز سبک و سیاق خاص خود را دارد و لذا مورد توجه اصحاب نظر بوده است حسن ختام این نوشته را بخشی از یک مثنوی بلندش قرار میدهم که مطلع این یادداشت نیز بود.
علْم رسمی سر به سر قیل است و قال / نه از او کیفیتی حاصل، نه حال
طبع را افسردگی بخشد مدام / مولوی باور ندارد این کلام
وه! چه خوش میگفت در راه حجاز / آن عرب، شعری به آهنگ حجاز
کُلُّ مَنْ لَمْ یَعْشقِ الْوَجْهَ الْحَسَن / قَرِّبِ الْجُلَّ اِلَیْهِ وَ الرَّسَن
یعنی آن کس را که نبْوَد عشق یار / بهر او پالان و افساری بیار
گر کسی گوید که از عمرت همین / هفت روزی مانده، وان گردد یقین
تو در این یک هفته، مشغول کدام / علم خواهی گشت، ای مرد تمام؟
فلسفه یا نحو یا طب یا نجوم / هندسه یا رمل یا اعداد شوم
علم نبود غیر علم عاشقی / مابقی تلبیس ابلیس شقی
علم فقه و علم تفسیر و حدیث / هست از تلبیس ابلیس خبیث
زان نگردد بر تو هرگز کشف راز / گر بود شاگرد تو صد فخر راز
انتهای پیام