به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین سیدهادی عربی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، 24 اردیبهشت ماه در نشست علمی «اشتغال و تولید با تأکید بر تعالیم امام رضا(ع)» که از سوی دفتر قم بنیاد علمی فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد، با اشاره به سه دوره در تحول نظریات اقتصاد، گفت: بعد از جنگ جهانی تا 1970 عمدتاً بحث ورود دولت به اقتصاد تئوریزه و تصور شد که محور توسعه، دولت است و دولت باید توسعه اقتصادی ایجاد کند. دوره دوم از 1970 تا اواخر دهه 90 میلادی بود که طرفداران اقتصاد بازار بر ناکامیهای دوره قبل سوار شدند و گفتند دولت(حاکمیت) در دستیابی به توسعه ناکام است بنابراین شعار کوچکسازی دولت شروع و اصول دهگانه تعدیل ساختاری مطرح شد.
وی افزود: بازاریایی، تمرکززدایی و خصوصیسازی محورهای تشکیل دهنده این نظریه بود و در خیلی از کشورها هم به اجرا گذاشته شد و به خصوص برخی کشورهای آمریکای لاتین و ... اجرا کردند ولی ماجرا طبق نظریات پیش نرفت و در عمل در برخی کشورها یا رشد رخ نداد و یا رشد پایینی بود و در مواردی رشد رخ داد و توسعه پایدار ایجاد نکرد.
عربی بیان کرد: با عدم موفقیت این نظریه منتقدان به انتقاد از این راهبرد پرداختند از جمله اینکه باید اهداف توسعه، افزایش استانداردهای زندگی در ابعاد مختلف اجتماع و بهداشت آموزش و ... باشد و من جمله ایجاد فرصت برابر برای همه مردم تا بتوانند از عواید توسعه یافتگی بهرهمند شوند لذا در دوره سوم که بعد از دهه 90 میلادی است به مقوله حکمرانی خوب برگشتند یعنی گفتند ما به جای صرفاً کوچکسازی دولت و بازارگرایی محض باید حکمرانی خوب داشته باشیم تا سیاستها به نتیجه مطلوب برسند.
وی ادامه داد: حکمرانی هم یعنی روشهای اداره امور که از اداره یک خانواده تا شهر و کشور و ... معنا مییابد و معتقد شدند بازار خودش فینفسه به دنبال ایجاد فرصت برابر و سرمایهگذاری و تولید در بخشهای اولویتدار اجتماعی نیست لذا باید توسط حاکمیت این سرمایهگذاری هدایت شود.
وی افزود: دو راهبرد را در نظر گرفتند؛ یکی اولویتگذاری یعنی حاکمیت بر اساس ظرفیتی که دارد سرمایهگذاری کند و دیگر اینکه حاکمیت در یک چارچوب قانونی همراه با ضمانت اجرا حرکت کند لذا معیارهایی برای حکمرانی خوب مطرح شد که مفصل است و بنده فقط چند شاخص مهم را بیان میکنم؛ سه معیار مثبت و سه معیار منفی است که باید نفی شود؛ حق اظهار نظر و پاسخگویی، اولین معیار در حکمرانی خوب است؛ دوم اثربخشی و کارآمدی دولت و نفی تبعیض.
استاد دانشگاه قم اظهار کرد: نفی بیثباتی سیاسی و خشونت؛ کاهش بار مالی مقررات و مبارزه با فساد هم سه معیار منفی بود که باید در جامعه از بین برود و تضعیف شود تا حکمرانی خوب و ثمرات توسعهیافتگی محقق شود. این معیارها مبتنی بر نگاه لیبرالیسم است که مبتنی بر مبانی هستیشناسی و انسانشناسی لیبرال و فضای مادیگرای مادی است لذا نظریه حکمرانی خوب هم نتوانسته است توسعهیافتگی برای جوامع ایجاد کند.
وی افزود: وقتی ما دنیا را تمام زندگی انسان بدانیم طبیعتا هر فرد تلاش میکند فقط تمتع مادی و دنیوی داشته باشد و حاکمان هم فقط به دنبال جلب رضایت مردم و اقناع آنان هستند که میتوان از رسانهها حتی فساد را به جای اصلاح جا بزنیم. البته حکمرانی خوب گام مثبتی بوده است ولی موفقیت لازم را نداشته است چون فضای آن دنیاگرایی محض است.
عربی با اشاره به حکمرانی در اسلام و سخنان امام رضا(ع)، گفت: مبناییترین تفاوت در اسلام و مکاتب دیگر آن است که حکومت بر مردم در نگاه اسلامی، غنیمت نیست بلکه حکومت، پذیرش امانت است و حاکم باید ابتدا به خداوند پاسخگو باشد و بعد مردم ولی در سایر مکاتب حکومت یک سفره پهن شده چند روزه است که هر کسی باید بیشترین بهره را داشته باشد.
عربی بیان کرد: اگر ما خود را در برابر خداوند پاسخگو بدانیم نخواهیم توانست کلاه بر سر خدا بگذاریم زیرا ان الناقد بصیر؛ علی(ع) در نامه به مالک فرمودند شما مانند درندهای نباش که در دوره قدرت بار خود را ببندی؛ اگر کسی دنیا را دار بقا دانست تجربه بشر نشان میدهد که خودی درندگی در وجود انسانها تقویت میشود.
وی افزود: امام رضا(ع) فرمودند امامت برای توسعه دین و معنویت مردم و تأمین معاش مردم است تا توسعهیافتگی سبب قرب الهی شود و این قرب با امکانات مادی همسو است. در اسلام کار و تلاش عبادت است. باز از فرمایشات امام به دست میآید که عدالتورزی، صداقت و وفای به عهد لازم است؛ علی(ع) به مالک فرمودند که باید مفاد تعهدات تو به مردم آنچنان روشن باشد که عامل بهانه گیری نشود. حاکم باید رفیق و خیرخواه مردم باشد که در سخنان امام رضا(ع) وجود دارد یعنی حاکم نه تنها نباید سبع باشد بلکه باید مهربان باشد.
استاد دانشگاه قم تأکید کرد: در کلام امام رضا(ع) بر این مطلب تأکید شده است که حاکم اسلامی دنبال شهرت و رسیدن به مطامع دنیوی نیست.
انتهای پیام