
به گزارش ایکنا،
آیتالله سید یدالله یزدانپناه، استاد عرفان و فلسفه
حوزه علمیه، اول خردادماه در نشست علمی
«روششناسی فلسفه صدرایی» که به مناسبت روز بزرگداشت ملاصدرا از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه آنقدر منطق و برهان و استدلال در مشاء سنگین است که خود این روش عهدهدار کار برهان در طول تاریخ فلسفه بوده است، گفت: برای فهم فلسفه مشاء الان هم ما باید به منطق ابنسینا رجوع کنیم، البته بحث منطقی ابنسینا از یکسو در ارسطو ریشه دارد.
وی با بیان اینکه کلام در گذشته عمدتا روش جدلی بود ولی در مشاء، این روش به تدریج رنگ باخت، ادامه داد: غزالی میگوید کل کار پیشین ما جدلی بود لذا منطق در ابتدا به راحتی در حوزه پذیرفته نشد ولی مشائیان آنقدر منطق را محور قرار دادند که منطق جای جدل را گرفت و این روش در اشراق و حکمت صدرایی تداوم یافت در حقیقت منطق بر فلسفه اسلامی سوار و برجسته شد.
یزدانپناه تصریح کرد: حتی فخررازی که با فلسفه مشاء جنگید قبول دارد راه برهان، حق است یعنی راه فلسفه را حق دانسته است و این خیلی مهم است. بعدها خود غزالی کتاب نوشت تا توضیح دهد قرآن هم منطق فهم دارد و صدرا هم از این سفره فلاسفه خیلی استفاده کرد و آن را ارتقاء داد.
وی افزود: ابنسینا گرچه شهود را پذیرفت ولی پایه کار او بر منطق و برهان استوار شد تا اینکه شیخ اشراق بعدا شهود را تقویت کرد بنابراین امروز هم منطق ما برآمده از منطق شفاست و البته بعد به سنت کلامی میرسیم.
یزدانپناه افزود: بعد از غلبه اندیشه مشاء، ما با کلام فلسفی روبرو شدیم که بعد از خواجه نصیر رشد کرد؛ کلام فلسفی که دایر شد مباحثی چون معاد جسمانی پیش آمد و البته صدرا روش کلامی جدلی را مفید برای دفاع از این نوع مباحث ندانست. روش نقلی هم در سنت پیشینیان بود و ابن سینا وشیخ اشراق هم از آن بهرهمند بودند و صدرا هم خیلی به آن توجه نشان داد.
ترکیب عقل و نقل در مکتب فلسفی صدرا
یزدانپناه با بیان اینکه صدرا هم خود را اشراقی میداند و از عنوان تاله و برهان کشفی استفاده کرده است، افزود: بنابراین روش عقلی محض از مشاء شروع شد ولی به تدریج به روش نقلی هم رسید و ترکیبی از این دو در مکتب صدرا ایجاد شد. بنده معتقدم که شیخ اشراق راه به عالم اله نبرد ولی در عالم مثال و عقول در حد خود مکاشفاتی داشت.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: بنابراین روش فهم فلسفی دین از مشاء و اشراق شروع شد ولی در حکمت متعالیه به ارتقاء بالایی رسید. البته صدرا ضمن این یک فیلسوف برجسته است خودش هم یک عارف والا و بالاست؛ فیض کاشانی هم وقتی خدمت ایشان رسید او را به عنوان عارف واصل و استاد راه انتخاب کرد در حالی که به افراد دیگری رجوع کرد ولی این زمینه را در آنان ملاحظه نکرد.
استاد حوزه علمیه افزود: روش عرفانی شهودی در کار صدرا مورد استفاده قرار گرفت ولی خود متن دینی برای او خیلی آموختههای روشی دارد؛ بوعلی سینا وقتی به این روایت میرسد که اگر کسی 40 روز خود را برای خدا خالص کند چشمه حکمت از قلب او جاری خواهد شد نتیجه میگیرد که باید ملتزم به شهود هم باشد؛ شهود راه عقلی ما را به واقع وصل میکند.
دستگاه فلسفی شگفتآور
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه نوع نگاه فیلسوف به شریعت هم خیلی مهم است لذا تفسیر صدرا هم رنگ و بوی فلسفی میگیرد و فلسفه او هم رنگ و بوی تفسیر را دارد، اضافه کرد: بحث اصالت وجود با همه فروعات را کجا غیر از مکتب صدرا میتوان یافت؟ قبل از ایشان، مبنای فلاسفه بر اصالت ماهیت بود؛ آنچه ملاصدرا میگوید در حکمتهای ماقبل ایشان بیسابقه است لذا دستگاه فکری او شگفتآور است و او از دل فلسفههای قبل ابداعاتی کرده است.
وی با بیان اینکه ملاصدرا دهها برابر بوعلی، دستگاهسازی در فلسفه دارد به شبهه کپیبرداری صدرا از مطالب گذشتگان اشاره کرد و گفت: قطبالدین شیرازی 95 درصد مباحث خود را از شهرزوری میگیرد و بیشترین و گستردهترین سخنان در بحث نفس را هم صدرا دارد و مطالب فخررازی و بوعلی و ... را بدون نقل قول آورده است ولی سخنانی نهایی میگوید که به مخیله هیچکدام از آنها خطور هم نکرده است؛ به تعبیر دیگر آوردن عین مطالب دیگران یک بحث ولی نتایج متفاوت گرفتن بحث دیگری است ضمن اینکه کپیبرداری در آن دوره مصداق سرقت علمی نبوده است.
یزدانپناه اضافه کرد: یکی از کارهای عالی صدرا این است که انقلتهای فخررازی را زمینه ارتقاء فلسفه خود قرار داده است و او جوابها را عمدتا در پاسخ به فخر میدهد و جواب را هم از دستگاه بوعلی شروع میکند و اگر کفاف ندهد از روش خودش بهره میبرد مانند وجود هیولا در صورت.
وی تاکید کرد: اینکه برخی سرقت علمی به ملاصدرا نسبت میدهند تهمت است زیرا در گذشته اساسا این مسئله سرقت محسوب نمیشد؛ شیخ اشراق در برخی موارد عین عبارات بوعلی را آورده است ولی خودش مطالبی پخته و ارائه میدهد از این رو کسی که اسفار میخواند بدون رجوع به پیشینه نمیتواند درک درستی داشته باشد.
التزام فلسفه صدرا به کتاب و سنت
یزدانپناه با بیان اینکه ملاصدرا التزام زیادی به کتاب و سنت دارد لذا برخی دستگاه او را کلامی میدانند و نه فلسفی، گفت: صدرا روش خود را کاملا با صراحت گفته است؛ ایشان از یک منظر هر چیزی را که در شریعت آمده است هستیشناسی قدسی میداند و واقع را میگوید اما حرف او این است که اگر این موضوعات دینی را برهانی و عقلی و مطابق با قوانین نکنیم فلسفه نخواهد شد لذا آن را جزء فلسفه قرار نمیدهد. صدرا معتقد است وقتی شارع فرمود بدا برای خدا حاصل میشود باید تحقیق فلسفی در مورد آن صورت بگیرد و نه اینکه تقلید کنیم. او معتقد است من در فهم دین باید کار فلسفی بکنم ولی باز آن را دوباره به دین عرضه میکند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه متن دینی مطابق با واقع است و صدرا راه درست فلسفی برای حفظ انضباطات دینی طی میکند، افزود: متکلمان تا امروز هم در مورد بدا دعوا دارند ولی صدرا با روش فلسفی آن را بحث کرده است و راه درست را طی میکند؛ به نظر صدرا آوردن متن دینی بدون روش فلسفی در تحلیل موضوعات درست نیست لذا میگوید مرگ بر فلسفهای که با شریعت نسازد.
استاد فلسفه حوزه علمیه بیان کرد: از منظر ایشان، شریعت عین واقع است ولی رسیدن به آن باید از روش فلسفی و عقلی باشد. بوعلی در نمط هشتم و بحث لذائذ به لذت ارتباط با خدا از منظر فلسفی میپردازد ولو اینکه سخن عرفا که گفتهاند بهترین لذت، لذت ارتباط با خداست را میپذیرد ولی بوعلی رنگ فلسفی به آن میدهد؛ کار صدرا هم این است که مطلبی را با روش عقلی تثبیت میکند.
وی تاکید کرد: از منظر صدرا باید به قرآن و روایات به روش عام سر بزنیم ولی معرفت به واقع باید از طریق عقل صورت بگیرد تا متن دینی، فلسفی شود.
انتهای پیام