کد خبر: 4287291
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۶
تدبر در سوره‌های جزء سی‌ام؛ زلزال

باور ایمانی و عمل صالح مسیر رسیدن به «طیب» است

هانی چیت‌چیان گفت: کلمه طیب اوج اطمینان و باور قلبی انسان به خداوند به عنوان تجمیع همه خوبی‌ها و صفات نیک بوده و شرط رسیدن به آن، ارتکاب به اعمال صالح و درست است.

کلمه طیب؛ باور ایمانی و عمل صالح؛ راه رسیدن به آن استبه گزارش ایکنا، جلسه تدبر در سوره‌های جزء سی‌ام قرآن شب گذشته یکشنبه 18 خرداد از سوی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد و در اصل دومین جلسه بررسی سوره مبارکه «زلزال» بود که در آن هانی چیت‌چیان؛ کارشناس و مدرس قرآنی به بیان ادامه نکات تدبری این سوره پرداخت.

وی در بررسی جزئیات بیشتر سوره زلزال به آیاتی از سوره «فاطر» اشاره کرد و گفت: مشخصاً آیات 9 و 10 سوره فاطر ترجمان آن چیزی است که در زلزال به آن پرداخته می‌شود. کمیت و کیفیت اعمال انسان قابلیت آن را پیدا می‌کند تا در زمره اعمال مورد ستایش خداوند قرار گیرد.


بیشتر بخوانید؛

تفاوت وحی و هوش مصنوعی؛ تقابل الهام الهی و پردازش داده‌ها


در ادامه به خلاصه‌ای از مطالب عنوان شده در جلسه شب گذشته با سخنرانی هانی چیت‌چیان اشاره می‌شود؛

در آیه 10 سوره فاطر به این نکته اشاره می‌شود که جمیع عزت در نزد خداوند است و انسان در هیچ مکان و زمانی جز در پیشگاه خداوند، عزت و شرفی نصیبش نخواهد شد. در این آیه سخن از کلمه «طَیِّب» به میان می‌آید. باید دید مصداق این واژه چیست؟ کلمه طیب؛ باورهای درست است که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از آن به باورهای توحیدی یاد می‌کند. ایمان به خداوند و باور به این نکته که همه‌چیز در ید باکفایت اوست، کلمه طیب را بنا می‌کند.

نکته جالب اینکه آیه 9 سوره فاطر به نوعی شرط و شروط رسیدن انسان به کلمه طیب و اوج اطمینان و باور قلبی را شرح می‌دهد و اگر خواسته باشیم به ابزار و وسیله رسیدن به این باور پاک و قدسی برسیم، لازمه این امر ارتکاب به عمل صالح است. آیه نهم از سوره فاطر اشاره تمثیلی به این نکته دارد و باورها و ایمان‌های قلبی انسان را به مثابه بذری توصیف می‌کند که تا در شرایط باروری قرار نگیرد، در عین حالی که به شکلی بالقوه در آن باروری و شکوفایی مستتر است، اما هیچ‌گاه زمینه برای رشد آن فراهم نمی‌شود.  

بارانی می‌بارد و به واسطه آن زمین مُرده زنده می‌شود و دانه‌ای که در دل زمین کاشته شده است، با آب اختلاط پیدا کرده و زمینه برای شکوفایی و باروری و تبدیل شدن آن به یک گیاه مثمر فراهم می‌شود.

بلافاصله در آیه 10 سوره فاطر از این وجه تمثیلی در توصیف انسان و باورهای او که کلمه طیب را معنا می‌بخشد استفاده شد و بیان می‌شود که اعمال صالح همچون آن باران و فراهم آمدن شرایط مناسب و مساعد برای باروری کلمه طیب عمل کرده و میزان رشد و شکوفایی انسان به میزان عملی که او آن را در راه رضای خدا انجام می‌دهد، منوط می‌شود.

شاید این پرسش به میان آید که سوژه ما در این جلسه بررسی سوره زلزال است، اما ما هر آنچه به عنوان دلیل و برهان مطرح می‌کنیم در مورد سوره فاطر است، حال آن که باید گفت بعضاً در بررسی سوره‌ای می‌توان از اشارات مطرح شده در یک سوره یا سوره‌های دیگر قرآن استفاده کرد. در مورد سوره زلزال، حداقل سوره فاطر بتوان متر و معیاری صحیح برای سنجش اعمالی که انسان به آن مرتکب شده و اینکه در روز قیامت آنها با چه برهانی مورد بررسی قرار می‌گیرند، ارائه کند.

میزان رشد و شکوفایی انسان‌ها و درصد قرب الهی ایشان براساس اعمال آنها مورد سنجش قرار می‌گیرد و لذا تحقق کلمه طیب تناسبی بین باور و عمل انسان است و کلمه طیب همچون بذر میوه است که بدون خودمراقبتی فرد و ارتکاب او به اعمالی شایسته محقق نشده و فایده‌ای نیز نخواهد داشت.

اما با این توضیح، بهتر آن است که به خود سوره زلزال مراجعه کنیم. در آیه ششم از این سوره صحبت از اعمالی به میان می‌آید که به انسان نشان داده می‌شود؛ اعمال ریز و درشتی که او در طول حیات مادی خود به آنها مرتکب شده است؛ معمولاً وقتی صحبت از اعمال انسان می‌شود به آن دسته از کارهایی گفته می‌شود که شخص فاعل آن است و البته منظر قرآن نیز در مواجهه با کلمه عمل، آن چیزی که جنبه ارادی داشته و غیر ارادی نیست و مثلاً اینکه ما در طول شبانه‌روز، هزاران هزار بار پلک می‌زنیم، چون این کار غیر ارادی است، لذا در زمره اعمال انسان قرار نمی‌گیرد.

با این توصیف باید به سراغ بررسی عمل انسانی رفت؛ معمولاً تلقی ما این است که آن چیزی عمل و کار ما محسوب می‌شود که دفعتاً از ما سر زده و به تعبیری منشأ ارتکاب به آن باشیم، در حالی که منظر قرآن آن نیست و همه امور سلسله‌وار است که به واسطه کاری که از جانب انسان سر زده و به شکلی دومینووار در امتداد یکدیگر به وقوع می‌پیوندند نیز از جمله مصادیق عمل انسانی محسوب می‌شود.

بر این اساس اینگونه نیست که انسان با این توجیه که در لحظه کاری را انجام داده است، دیگر به پیامد و نتایج آن کاری ندارد و مسئول کارهایی که متعاقب آن صورت می‌گیرد، نیست، بلکه همه نتایج درست و غلط منشأ همان عمل نخستینی است که از انسان سر زده است و اینجاست که در آیه 7 و 8 این سوره به این نکته توجه داده می‌شویم که اعمال انسان حتی به قدر ناچیزی نیکی یا بدی، نتیجه‌اش را خواهیم دید.

پرسشی مطرح است که آیا نتیجه خوشایند یا ناگوار اعمالی که منشأ آنها، عمل ابتدایی ما بوده است نیز به نام ما نوشته می‌شود؟ باید در جواب گفت؛ آری. 

فرض را بر این بگیرید که شخصی، فردی را به منظور ارتکاب به جرم و جنایتی تشویق کند و همه انگیزه‌ها و ابزار لازم را نیز برای او فراهم آورد و آن فرد هم مرتکب آن جرم و جنایت شود؛ حال در مقام بازخواست به فرد انگیزاننده رجوع کرده و او را در این مورد بازخواست کنیم و او این ادعا را داشته باشد که کاری نکرده؛ فردی را تشویق به انجام آن جرم و جنایت شده بود خود دارای عزم و اراده و قدرت تعقل است و می‌توانست در برابر وسوسه‌ها و تشویق‌های من مقاومت کند و مسئولیتی در آنچه او به آن مرتکب شده است ندارم؛ در حالی که اینگونه نیست؛ به هر حال محضر خداوند نیز همچون صحنه محکمه‌ای است که در آن همه اعمال نیک و درست انسانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به این واسطه به نسبت ایجاد انگیزه در فردی برای انجام آن عمل شنیع، برای فرد مشوق جرم معاونت یا مشارکت در انجام آن عمل نوشته می‌شود.

ادامه دارد ... 

انتهای پیام
captcha