
به گزارش ایکنا،
حجتالاسلام والمسلمین محمد قطبی در نشست علمی
«سیاستهای تولید پیام رسانهای در زمان جنگ» که از سوی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد با بیان اینکه عنوان «جنگ روایتها» در این ایام زیاد شنیده میشود و مطرح است، گفت: وقتی کلمه جنگ و روایت را کنار هم بگذاریم دو موضوع تداعی میشود؛ اول اینکه جنگ و رویارویی و زد و خورد وجود دارد و ما آن را روایت میکنیم اما جنگ روایتها تعبیر متفاوتی است.
وی افزود: ما نوعی جهانبینی نسبت به همه حوادث داریم و این جهانبینی را روایت میکنیم. مثلا تمدن غرب یک روایت و تمدن اسلامی هم یک روایت متفاوت از انسان، جامعه و جنگ و ... دارد؛ روایت ما نسبت به انسان معادباور و خدامحور و شهادتطلب است لذا در اینجا این دو نوع روایت در برابر هم قرار میگیرند.
قطبی با بیان اینکه ما انسان را خلیفه الله و در امتداد ولایت الهی میدانیم، افزود: تمدن غرب انسان را موجودی مختار بر پایه خواستههای مادی و این جهانی و فردگرایی تعریف میکنند. در اینجا این جنگ صرفا رویارویی نظامی نیست که بر سر یک رودخانه و مرز و اختلاف سرزمینی ایجاد شده باشد. جنگ ما برخاسته از تفکر و اندیشه و فلسفه و جهانبینی ماست لذا لازم است علاوه بر ابعاد نظامی که جای تفسیر و گفتمانسازی و تحلیل دارد، ابعاد گفتمانی و اندیشهای را هم مورد توجه قرار دهیم و با منطق فلسفی و کلامی و ... آن را تفسیر کنیم.
وی با تاکید بر تولید فناوری ترجمه اندیشه به رفتار، ادامه داد: وقتی ما در حوزه جنگ مباحث اندیشهای عمیقی داریم قصد داریم مردم را هم پای کار جنگ بیاوریم و آنان را توجیه و به میدان بیاوریم باید اندیشه و تفکر را به یکسری شعار در عرصه اجتماعی تبدیل کنیم کما اینکه مثلا در دوران جنگ با صدام شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» را سر دادیم و در مقطعی شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» را در طول یک دهه سر دادیم و گفتمان آن در سراسر کشور ملی و فراگیر شد.
هنوز به شعار واحد در جنگ کنونی نرسیدهایم
قطبی با بیان اینکه یک مقوله شناختی و خردی و اندیشهای در قالب این شعار به گفتمان سیاسی و اجتماعی تبدیل شد، گفت: این کار سبب شد تا حاکمیت و مردم یک صدا شده و منطق مشترکی در برابر دشمنان داشته باشند؛ اکنون در رویارویی ما با اسرائیل باید منطق گفتمانی خود را با بدنه جامعه به اشتراک بگذاریم و به همدستی و همراستایی برسیم تا جهتگیری مسیر بین مردم و مسئولان یکی شود. الان در همین ده روز گذشته هنوز به یک شعار واحد نرسیدهایم و تقریبا هر کانال تلویزیونی یک شعار متفاوت سر میدهند و در سطح شهر هم تبلیغات ما روایت یکدست از اراده ملی ندارد.
وی افزود: امروز به شدت باید از فناوری شعار واحد بهره ببریم و یک منطق، تفکر و اندیشه مشترک را به کار ببریم و در برابر دشمن با این فناوری یکدستی و یکپارچگی خود را نشان دهیم.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: قالب فناورانه دیگر نماد و نشانهسازی است یعنی هم نمادهای تجسمی و هم شخصیتی؛ الان ما در برابر این تجاوز فاحش و ظلم قصد داریم آحاد جامعه را در برابر این دشمن ظالم همصدا کنیم و نیازمند نماد مقاومت هستیم که در سالیان اخیر، حاج قاسم این نماد پررنگ و جدی و قوی و قویم بود. در گذشته تاریخ ایران هم آرش کمانگیر را داشتیم و در دوره معاصر کسی چون رئیسعلی دلواری و شهید مدرس و ... نماد بودند.
لزوم نمادسازی و تشکلسازی
وی ادامه داد: امروز که ما درگیری و جنگ تمدنی، تاریخی و اعتقادی داریم نه صرفا امنیتی در این شرایط برای حفظ انسجام نیازمند نمادسازی انسانی هستیم و باید در تاریخ و دور و بر خودمان بگردیم و این کار را انجام دهیم تا فهم لازم از این جنگ را به جامعه القاء کند. در هفته قبل مجری شجاع صدا و سیما در برابر دشمن رجزخوانی کرد و روحیه شجاعت و نترسیدن و مقاومت ملت ایران را در سطح جامعه و حتی فضای بینالمللی تسری بخشید.
قطبی افزود: این رویارویی کار کوچکی نیست و با عظمت است و شاید صدها سال و حداقل صد سال در طول تاریخ مقدماتی چیده شده است تا امروز چنین فضایی شکل بگیرد و جامعه متمسک به ولایت حضرت علی(ع) نمادهایی برای روایتگری داشته باشند.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: در روایت از اندیشه و تفکر کلان ما باید از فناوری اجتماعی بهره ببریم که یکی شعار است که هنوز تولید نکردهایم و فناوری دیگر نماد است و فناوری سوم هم فناوری تشکلسازی و ساختارسازی است. در دوره دفاع مقدس در برابر دشمن بعثی کم کم به شعار و نمادسازی شخصیتی و ... رسیدیم و تشکلسازی هم کردیم؛ یکسری تشکلهایی که الان در جامعه وجود دارد ساخته دوره جنگ است؛ مثلا هیئت عزاداری از قبل از انقلاب هم وجود داشت ولی در انقلاب و دفاع مقدس نخست، هیئت و عزاداری با ادبیات آئینی و حماسی پیوند خورد و امروز هم امتداد دارد.
وی افزود: کانونها و تشکلهای فرهنگی و پایگاه بسیج هم به صورت کاملا مردمی شکل گرفت و در بدنه جنگ و امور فرهنگی مشارکت کرد و گاهی در امدادهای اجتماعی نقشآفرینی کرد و این ساختار امروز به عنوان سلول فعال کارکرد خود را دارد؛ حتی در عراق یکی از بهترین روشها که توانست کمک کند ایجاد حشدالشعبی توسط مردم بود.
قطبی بیان کرد: الان در شرایط کنونی علاوه بر این ساختارها باید ساختارهای جدیدی را هم ایجاد کنیم یا ساختارهای موجود را ارتقاء دهیم؛ الان جنگ ما سرزمینی و انسانی نیست بلکه الان تمدنی و اعتقادی و تاریخی است و الان جهانشمولی این جنگ هم از دوره دفاع مقدس نخست بیشتر است. امروز بیشتر کشورهای دنیا نسبت به جنگ کنونی واکنش نشان میدهند و اخبار را دنبال میکنند.
تشکلهای جدید ایجاد شود
این پژوهشگر تاکید کرد: وقتی جنگ در این ابعاد است تشکلهای کنونی به نظر بنده کفایت نمیکند و باید تشکل و ساختارهای جدیدی ایجاد کنیم؛ الان به تشکلهای حقوقی سیاسی که منطق ثواب هم دارد نیاز داریم یعنی نه صرفا یک اندیشکده رسمی سیاسی و حقوقی باشد بلکه باید بر پایه ثواب و نه درآمد ایجاد شود و مردمپایه باشد همچنین تعداد زیادی از آن به وجود بیاید. اگر این تشکلها ایجاد شود انشاءالله بعد از نابودی اسرائیل امتداد این تشکلها باز هم در عرصه اجتماعی کاملا مفید خواهند بود کما اینکه امروز بسیج و ... هم کارکرد خود را دارد.
قطبی تصریح کرد: باید نمادهای هنری بسازیم و تشکلهای مورد نیاز را ایجاد کنیم تا از اتفاقات کنونی نمایندگی کنند؛ اگر ما کنار بنشینیم دیگران تاریخ را خواهند ساخت؛ امروز تاریخ با شعار و رسانه و نماد و تشکل و ... نوشته میشود نه با قلم و کتاب و باید این موضوع را جدی بگیریم تا هم اتفاقات کنونی، مردمیسازی شوند و هم بتوانیم حقانیت خود را به نسل بعد منتقل کنیم.
3 پیام محوری
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ما باید سه پیام محوری را در بدنه شعارسازی و نمادسازی و تشکلسازی و اقدامات رسانهای اجتماعی دنبال کنیم، اظهار کرد: این سه پیام کاملا در هم تنیده است؛ امید، آرامش و انسجام؛ امید برخاسته از توکل و خداباوری و ایمان به خداوند و استغاثه و تضرع و التماس به خداوند است. الان متاسفانه گاهی در لبه غرور پیش میرویم در حالی که استغاثه و توکل به خدا مرتبط با جهانبینی ماست. امروز باید «ما رمیت اذ رمیت» را در لایههای باورمندی مردم تزریق کنیم.
وی اضافه کرد: آرامش هم با نگاه توحیدی متخذ و برخاسته از معرفت و معنویت و توکل است؛ هرقدر ما شناخت بیشتر و بهتری از هستی داشته باشیم و ارتباطمان با خدا بیشتر باشد اطمینان قلبی و ارامش بیشتری هم خواهیم داشت؛ هرقدر به مبدا هستی نزدیکتر شویم و رفتار معنویتر داشته باشیم آرامش بیشتری هم خواهیم داشت. البته من کارکردهای روانشناسی و آرامشبخشی روانی را به زنان و کودکان منکر نیستم و به عنوان ابزار لازم است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه انسجام هم برآمده از روحیه سلحشوری و مقاومت و حماسه است که باید آن را با سرودهای حماسی و اشعار حماسی و مداحی و ... تقویت کنیم، تصریح کرد: در صحنه عاشورا هر رزمندهای که وارد نبرد میشد رجزخوانی میکرد که ورود حماسی و سلحشوری بود و باعث تضعیف روحیه دشمن و تقویت روحیه خودی بود. حتی در مواردی جنگ نبوده است ولی رجزخوانی را داریم؛ حضرت زینب(س) در طول مسیر و حتی در مجلس یزید هم ادبیات ایشان حماسی و رجزخوانی برآمده از قرآن و روایات و ... است. حضرت زهرا(س) هم در خطبه فدکیه با استفاده از قرآن و روایات رجزخوانی دارند که شور و حماسه خلق کنند.
وی در پایان تاکید کرد: اکنون به سه مقوله امید، آرامش و انسجام نیاز داریم تا روحیه حماسی را تقویت کنیم که این روحیه حماسی صرفا متعلق به جنگ هم نیست و در چاووشیخوانی هم شاهدیم که در هنگام بدرقه زائر کربلا انجام میشود. الان در هر دور حملاتی که به اسرائیل داریم چه بدی دارد که قبل از آن شور و حماسه ایجاد کنیم و مارش نظامی بزنیم و در عین حال دعا و توسل و استغاثه بکنیم. هر حمله را هم نامگذاری کنیم مانند عملیات والفجر و بیتالمقدس و آن را با رمزهای برگرفته از نام اهل بیت(ع) انجام دهیم.
انتهای پیام