به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین هادی سروش، استاد حوزه و پژوهشگر دینی، شامگاه 15 تیرماه در نشست علمی «استبداد بنی امیه فراتر از استبداد فرعون» از سلسله نشستهای کانون توحید با بیان اینکه انتخاب این موضوع از آن جهت است که امام حسین(ع) در خطبههایی که در روز عاشورا ایراد فرمودند سخن از فرعون و بنیاسرائیل و جابهجایی قدرت از فرعون به بنیاسرائیل و جابهجایی استبداد از فرعون به بنیاسرائیل مطرح کردند، گفت: نکته مهم و در عین حال وحشتزا است که عدهای با عنایت الهی، استبداد فرعون را میشکنند ولی بعد، خودشان گرفتار همین بیماری میشوند؛ امام حسین(ع) به تفصیل وارد این بحث نشدند ولی این نکته کلیدی را طرح فرمودند.
وی افزود: بنیامیه هزار ماه حکومت کرد و در ظاهر حکومتشان بعد از هزار روز ختم شد ولی در باطن تمام نشد؛ در مورد فرعون و بنیاسرائیل آیات متعددی بیان شده است که در سوره قصص از ابتدا جریان را بازگو کرده است؛ فرعون مستبدی است که استبداد او در چهار محور بروز یافته است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بنیامیه به همین چهار استبداد فرعون هم اکتفا نکردند و پا را فراتر گذاشتند، اظهار کرد: براساس آیات این سوره، فرعون در زمین علو و برتری به خرج داد و اگر احساس میکرد یک منطقه تحت مدیریت او نیست باز آنجا را هم اشغال میکرد (إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ). صفت دیگر او این بود که جامعه را قطعه قطعه کرد و مردم را به جان همدیگر انداخت(و کانوا شیعا). کار دیگر فرعون این بود که طایفهای را تحقیر کرد و به استضعاف کشاند. او اصحاب فکر و دانشمندان را زمینگیر کرد و خون فرزندان پسر را بر زمین ریخت.
سروش بیان کرد: بنیامیه هم این مسیر را ادامه دادند؛ مردم را به جان هم انداختند و اصحاب فکر را خانهنشین کردند و خونهای مؤثر را هم بر زمین ریختند ولی باز فراتر از استبداد فرعون عمل کردند و فرعون چیزی نداشت که بنیامیه داشت؛ فرعون ادعای نبوت و امامت و خلافت نداشت بلکه ادعای سلطنت داشت و بعد مدعی الوهیت شد ولی بنیامیه ادعای خلافت کرد و دین را به بازیچه گرفت و همه دین را یکجا قبول نکرد زیرا اگر اینطور عمل کرده بود کربلا ایجاد نمیشد.
سروش با بیان اینکه بنیامیه از فروع دین فقط دو مورد یعنی حج و جماعت مانند نماز جماعت و جمعه و عید و ... و زکات را پذیرفت زیرا نیاز به سیاهی لشکر داشت، گفت: بزرگترین نماز جمعه و جماعت در مسجد اموی دمشق با حضور معاویه برگزار میشد و حتی احکام عجیب و غریبی هم برای شرکت نکردن در نماز وضع کرد از جمله اینکه سوزاندن در خانه فرد هم مجاز است. امروز در حوزه چه شده است که ما فقه میخوانیم و درس میدهیم و تاکید میکنیم که میتوان در خانه کسی را که در نماز جماعت شرکت نمیکند آتش زد ولی در خانه کسی را که اموال مردم را میخورد و اختلاس میکند خیر.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: در تفکر و ارزیابی سیاسی معاویه مقرر شده بود تا صورتی از کعبه را در شام درست کند تا مردم همانجا طواف کنند ولی چون نتوانست حج قلابی درست کند زیرا صحابه در برابر او ایستادند ولی تا توانست بر روی جماعت تاکید کرد. مسئله دیگر هم زکات بود. در مورد امر به معروف و نهی از منکر هم مروان صریحا گفت اگر کسی به عنوان امر به معروف به حاکمیت من نقدی وارد کند حتی در حین خطبه نماز جمعه گردن او را خواهم زد و این عاقبت فروع دین شد.
سروش ادامه داد: اینکه عرض میکنم بنیامیه استبداد فراتر از فرعون داشتند به همین دلیل بود زیرا بخشهایی از دین را به خدمت قدرت خود گرفت که میتوانست بر مردم مسلط شود لذا امیرمؤمنان(ع) فرمودند تاریکی حکومت بنیامیه به تک تک خانههای مسلمین وارد شد.
وی با بیان اینکه در عرب، عدد میلیون مطرح نبود و حتی الف را هم گاهی مطرح میکردند و اذهان با عدد مئه یعنی صد آشنا بود ولی معاویه به عبدالرحمان بن عوف الف الف به تعبیر طبری داد تا در شام یک مؤسسه فرهنگی جعل و صدور حدیث تاسیس کند، افزود: آن روز سکه رایج حدیث بود و احادیث و راوی حدیث جعل کردند و از کسانی حدیث ساختند که اصلا به دنیا نیامده بودند و هر دروغی را به نام دین به خورد مردم دادند.
سروش با بیان اینکه حضرت علی(ع) فرمودند زمانی نه چندان دور خواهد آمد که پشت سر هم به خدا و رسولش دروغ میبندند و جالب اینکه جامعه هم آن را قبول میکند، تصریح کرد: این اتفاق در دوره بنیامیه رخ داد؛ در بحث جماعت هم حضرت جمله جالبی دارند که الاختصاص آن را بیان کرده است؛ ایشان فرمودند کسانی که به مناسک دینی بدون فهم عمیق عمل میکنند مانند چهارپایی هستند که دائما در آسیاب میچرخند.
وی ادامه داد: معاویه و بنیامیه برای فردای قیامتشان به ظاهر گریه میکردند ولی توحید را از جامعه برداشتند و شرک را به جای آن قرار دادند. در اصول کافی بیان شده است که امام صادق(ع) ایمان را به مردم تعلیم دادند که خداپرست باشید و در نماز جماعت شرکت کنید، زکات بدهید ولی شرک را به مردم یاد ندادند تا بتوانند از آن منافع خود را تامین کنند.
سروش افزود: برای شرک به جای خدا قضاوت کردند یعنی قضاوت زمینی خود را قضاوت آسمانی معرفی کردند و شخصیتهای زمینی را شخصیتهای آسمانی معرفی کردند؛ در کتاب محاضرات الادبا نقل است که در حکومت بنیامیه گفتند معاویه اصلا مخلوق الهی نیست و چون جرئت نکردند بگویند خالق است گفتند مخلوق نیست زیرا او کاتب وحی بود و کاتب وحی، مخلوق نیست زیرا قرآن خودش مخلوق نیست و معاویه هم مثلش مانند قرآن است.
سروش بیان کرد: کار دیگری که کردند این بود که موحدان واقعی را به عنوان مرتد معرفی کردند؛ امام صادق(ع) فرمودند آنچه در بنیاسرائیل رخ داد توسط بنیامیه هم رخ خواهد داد؛ هانی از شخصیتهای مورد احترام شیعه بود؛ برادرزن هانی در یک سخنرانی گفت که از جماعت مسلمین فاصله نگیرید و اگر کسی از جماعت مسلمین فاصله بگیرد مرتد است و در قتل و ریختن خون چنین فردی نباید تردید کرد. هر کسی با امام مسلمین مخالفت کند مرتد است و باید خون او ریخته شود.
وی اضافه کرد: بنیامیه و معاویه با این کار استبدادی درست کردند بدتر از فرعون؛ شهید مطهری میگوید بنیامیه و امویان رفتند ولی اصول فکری آنان در بین ما همیشه زنده است. بنیامیه با دو عامل استبداد خود را کاملتر از فرعون کرد که یکی مؤسسات فرهنگی و علما بودند که جعل حدیث کرده و رفتار حکومت را توجیه میکردند و دیگری رواج جماعت بود.
انتهای پیام