
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین هادی شجاعی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در نشست علمی
«جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و نظم نوین جهانی» دوشنبه 23 تیرماه، از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد با بیان اینکه تحولات زیادی در دنیا در حال وقوع است که پیامدهای بسیار زیادی هم دارد، گفت: یکی از ابعاد این تحولات، نسبت آن با نظم جهانی است؛ تحولاتی که در غرب آسیا و خاورمیانه و درگیری اوکراین و روسیه در شمال اروپا وجود دارد و در سالهای نه چندان دور به شرق آسیا هم کشیده خواهد شد. این تحولات پیچیده با سرعت تندی در حال وقوع است و نمیتوان آن را تکعاملی دید.
وی با بیان اینکه نباید نبرد ایران و رژیم صهیونی را به شکل جزیرهای مورد توجه قرار دهیم، افزود: مطمئنا این جنگ به نمایندگی از غرب صورت گرفت و کشورهای منطقه هم با رژیم همکاری داشتند و اسرائیل به تنهایی موضوعیت درگیری با ایران را نداشت؛ بنابراین تحولات اخیر، حلقه آخر از زنجیرهای است که از سال 2001 شروع شده است و الان در خانه آخر آن قرار داریم.
شجاعی با بیان اینکه این جنگ، جنگ بقا به تعبیر مقام معظم رهبری است، اظهار کرد: این تعبیر یعنی یکی از دو طرف باید پیروز از میدان این نبرد بیرون بیایند. ایشان قبل از وعده صادق دو این موضوع را مطرح فرمودند؛ این جنگ نبردی جهانی است که از دو دهه قبل برای شکلدهی نظم نوین جهانی شروع شده است و اشتباه است آن را در بستر نبرد دو طرف خاص ببینیم.
وی ادامه داد: نظم موجود جهانی، نظم غربمحور است و محور لیبرال حاکم بر دنیا نتوانستند، نظمی را که قصد داشتند ایجاد کنند؛ بعد از جنگ جهانی اول، جامعه ملل را ایجاد کردند، ولی آمریکا عضو آن نشد زیرا هنوز انگلیس و آلمان سرپا بودند و اگر آمریکا از منظر جامعه ملل قصد کنترل دنیا را داشت این قدرتها اجازه نمیدادند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: در این که چرا جنگ جهانی دوم رخ داد هم بحث وجود دارد و از سالیان ابتدایی این جنگ، آمریکا شروع به طراحی نظم نوین جهانی کرد؛ دیدار محرمانه چرچیل و رئیسجمهور آمریکا منجر به پیمان آتلانتیک و در نهایت منشور ملل متحد شد. جنگ جهانی دوم از 1939 تا 1945 طول کشید و از همان موقع (1941) انگلیس و آمریکا نظم جدید جهانی را پایهریزی و دلار را ارز رایج کردند و آن هم در حالی که کشورهای مهم دنیا مشغول درگیری و جنگ با یکدیگر بودند.
وی افزود: در این شرایط منشور ملل متحد نوشته شد و از دولتهای درگیر در جنگ خواستند که آن را امضا کنند و حتی نماینده استرالیا که جزء غرب است، اعتراض کرد و منجر به اختلاف شد و بعدها هم کشورهای دیگر را به عنوان ملل تاثیرگذار در نظم جدید راه ندادند و یکی از منشأهای اختلاف آنان با چین و روسیه هم این است؛ در این نظم کلان، نظم منطقهای را هم ایجاد کردند؛ در منطقه ما تا سال 1924 هنوز امپراتوری عثمانی وجود داشت و با فروپاشی آن، این امپراتوری به کشورهای متعدد تجزیه شد و اسرائیل را به عنوان پایگاه منطقهای تاسیس کردند.
استاد مؤسسه امام خمینی(ره) با بیان اینکه از منظر سیدحسن نصرالله، رژیم صهیونی برای غرب، یک پروژه است، اظهار کرد: این پروژه تا زمانی که سود و هزینه آن مقرون به صرفه باشد، از آن دفاع خواهند کرد و اگر هزینه آن بیشتر از فایده شد، آن را کنار خواهند گذاشت لذا باید تلاش کنیم این هزینه را بالا ببریم؛ انگلیس از زمانی که متوجه شد باید منطقه را ترک کند، چند پایگاه برای خود ایجاد کرد؛ وهابیت در عربستان، صهیونیست در اسرائیل و بهائیت در ایران که هنوز ما با دو ضلع اول مواجه هستیم. تا قبل از پیروزی انقلاب هم بهائیت در ساختار ایران نفوذ زیادی داشت. برخی میگویند اخوان هم در مقاطعی با مدیریت انگلیس مواجه بود.
شجاعی افزود: غرب از ابتدای هزاره جدید متوجه شد که قدرتهای شرقی بزرگی در حال ظهور و بروز هستند، لذا احساس خطر از برگشتن ورق کردند از این رو تلاش میکنند نظم نوین را بازطراحی کنند، لذا جنگ اخیر آخرین حلقه از نبردی است که سابقه آن به دو دهه قبل برمیگردد؛ ژنرال چهارستاره آمریکا میگوید بعد از حوادث 11 سپتامبر طرحی را روی میز وزیر دفاع دیدم که طرح حمله به هفت کشور در غرب آسیا در آن کشیده شده بود. به باور غرب، اگر کسی بتواند بر این منطقه کنترل داشته باشد تا صد سال آینده بر منابع انرژی دنیا مسلط خواهد بود و از طرفی حلقه وصل جهانی است.
وی ادامه داد: از منظر آنان، کشورهای منطقه به دو گروه تقسیم میشوند برخی مانند بچه حرفگوشکن هستند و برخی مانند ایران، لیبی، سودان، عراق و ... شرور که نظم آنها را بهم ریخته است. برژینسکی، در کتاب شطرنج بزرگ، 30 نقشه را برای آمریکا مطرح کرد و گفت بدترین سناریو و نقشه برای آینده آمریکا آن است که چین و روسیه و ایران در کنار هم قرار بگیرند و علیه نظم غربمحور بایستند و این کشورها براساس منافع و نه ایدئولوژی کنار هم قرار بگیرند. این پیشبینی در حالی است که هیچکدام از این سه کشور در وقتی که برژینسکی این پیشبینی را داشت هنوز به توسعه نرسیده بودند و مانند امروز قدرت چندانی نداشتند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه آمریکا در دهه 90 و بعد در سال 2000 میلادی به افغانستان و عراق حمله کرد و بعد هم سراغ سوریه رفت، گفت: این موضوع مدنظر آنان بود که با سقوط سوریه، گاز قطر به کشورهای اروپایی ارسال شود و از گاز روسیه بینیاز شوند، سپس روسیه را وارد جنگ کنند، ولی چون نظام اسد در آن زمان سقوط نکرد، نقشه آنها بهم ریخت و جنگ روسیه به تاخیر افتاد. از 2020 به این طرف رئیس سیا و فرمانده نیروهای آمریکا در منطقه بارها مطرح کردهاند که در سال 2027 تایوان به چین حمله خواهد کرد. این مسئله نشان میدهد از الان طراحی دارند.
وی اضافه کرد: جریان مقاومت هم در طول این مدت هدفش این است که آمریکا نباید در این منطقه باقی بماند؛ از سال 2001 ایران و لبنان و حماس فقط در محور مقاومت بودند ولی آمریکا با وجود هزینه هفت تریلیون دلاری سبب شد، تا عراق و برخی کشورهای منطقه به ظاهر هم که شده بیطرفی نشان دهند و یمن هم که دست علی عبدالله صالح بود به دست حوثیها افتاد.
شجاعی افزود: صهیونیستها هم با توجه به اینکه به این نتیجه رسیدند که با وجود محور مقاومت، جایی برای ماندن آنها نیست به دو نظر رسیدند؛ اول اینکه منتظر بمانند تا جنگی شروع شود و بعد بجنگند که در این صورت میدانستند، برای آنان لطمه زیادی خواهد داشت و نظر دوم این بود که خودشان شروع کنند و این کار را کردند و هفت اکتبر هم این بهانه را به دست آنان داد.
وی با بیان اینکه شواهد نشان میدهد که آمریکا و ناتو و غرب از روز اول در اتاق عملیات حضور داشتند، تصریح کرد: اینها میدانند فروپاشی اسرائیل به صورت دومینووار منجر به فروپاشی نظم نوین منطقهای و خروج آمریکا از منطقه خواهد شد؛ الان کشورهایی چون عربستان سعودی و قطر و ... به ایران پیام میدهند که ما دخیل در این ماجراها نیستیم و عربستان با وجود اینکه از درگیری در آینده هم خبر داشت با گروه تجاری بزرگ به ایران آمد و این در حالی است که چند سال قبل گفته بود ما قصد داریم جنگ را به داخل ایران بکشیم.
شجاعی تاکید کرد: تحلیل آنها این است که اگر تا سال 2030 توانستیم ورق را برگردانیم که هیچ ولی اگر نتوانیم کار از دست ما بیرون خواهد رفت. الان اعتبار نظم غربی برای خیلی از کشورها از بین رفته ولی جرئت اعتراض نداشته و ندارند و حمله به تاسیسات اتمی ایران هم بیاعتباری نهادهای غربمحور را تشدید کرد.
انتهای پیام