اشکان ممبینی، کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با ایکنا، در خصوص چیستی و چرایی حملات اخیر رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه گفت: ریشه و ماهیت رژیم صهیونیستی اساساً بر ترور، تنشزایی و جنگافروزی استوار است. به همین دلیل، این رژیم هیچگاه روزی را در آرامش سپری نمیکند و همواره در پی ایجاد بحران و درگیری در نقاط مختلف منطقه است.
وی افزود: در سال ۲۰۲۵ حملات این رژیم به خاک سوریه ابعاد بیسابقهای پیدا کرد. پس از سقوط دولت بشار اسد، رژیم صهیونیستی نهتنها بخشهایی از جنوب سوریه در نزدیکی جولان را اشغال کرده، بلکه موجی از حملات هوایی و زمینی را با هدف تضعیف کامل زیرساختهای نظامی سوریه در پیش گرفته است.
کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: این تحولات در شرایطی رخ داده که سوریه با خلأ قدرت و بیثباتی سیاسی گسترده مواجه است و همین مسئله پیامدهای منطقهای قابل توجهی را در پی داشته است. یکی از اهداف رژیم صهیونیستی از این حملات، اعمال کنترل امنیتی بلندمدت بر نوار مرزی و مناطق استراتژیک سوریه است. هدف نهایی این رژیم تبدیل جنوب سوریه به منطقهای کاملاً امن برای خود و حذف هرگونه تهدید بالقوه نظامی، از جمله زیرساختهای موشکی، سامانههای دفاع هوایی و سایر تجهیزات نظامی است.
وی تصریح کرد: هدف دیگر، جلوگیری از تثبیت حاکمیت جدید در سوریه است. پس از سقوط دولت بشار اسد، این نگرانی در تلآویو وجود دارد که نیروهای داخلی سوریه یا متحدان منطقهای آن، کنترل مناطقی چون جولان را در دست بگیرند. بنابراین، رژیم صهیونیستی با حملات مستمر تلاش دارد تا کنترل بیشتری بر این مناطق اعمال کند.
این کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: رژیم صهیونیستی به یک نقطه قانع نمیشود؛ هرگاه با عدم مقاومت جدی روبهرو شود، تمایل به پیشروی و گسترش نفوذ خود دارد. از سوی دیگر، با تضعیف ارتش سوریه و نابودی زیرساختهای اساسی، میکوشد این کشور را در وضعیت ضعف دائمی نگه دارد تا نتواند مجدداً به تهدیدی نظامی یا سیاسی تبدیل شود.
ممبینی درباره ادعای اخیر رژیم صهیونیستی مبنی بر حمایت از جامعه دروزیها در جنوب سوریه گفت: این ادعا یک فریب آشکار است. رژیم صهیونیستی ادعای حفاظت از دروزیها را صرفاً بهعنوان بهانهای برای توجیه برخی حملات خود مطرح کرده تا مداخلات نظامیاش در مناطقی مانند سویدا را مشروع جلوه دهد.
وی هشدار داد: تأثیرات منطقهای این حملات، بهویژه در شرایط بیثبات فعلی، میتواند بسیار خطرناک باشد. تداوم حملات اسرائیل به سوریه منجر به تجزیهپذیری بیشتر این کشور، تضعیف روندهای گذار سیاسی و افزایش نفوذ بیگانگان و بازیگران خارجی مانند ترکیه، آمریکا و گروههای شبهنظامی خواهد شد. این تحولات، بیثباتی در مناطق مرزی و در سطح کل منطقه را تشدید خواهد کرد.
این کارشناس بینالملل با اشاره به ابعاد اجتماعی و فرقهای بحران نیز اظهار کرد: یکی از پیامدهای این وضعیت، شکلگیری موج جدیدی از تنشهای قومیتی و مذهبی است که از چند ماه پیش آغاز شده و با شدتهای مختلف ادامه دارد. مداخله آشکار رژیم صهیونیستی با عنوان حمایت از اقلیتها، عملاً به شعلهور شدن شکافها و نفرتهای فرقهای درون سوریه دامن زده و زمینهساز درگیریهای داخلی جدید شده است.
ممبینی افزود: استمرار حملات و تداوم اشغال سرزمینهای سوریه، نهتنها چشمانداز حلوفصل سیاسی بحران سوریه را تیرهتر میکند، بلکه خطر تبدیل این کشور به یک دولت ورشکسته و از هم گسیخته را افزایش میدهد؛ موضوعی که بهشدت برای کل منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه نگرانکننده است.
وی با اشاره به نقش دولت نتانیاهو در گسترش این بحرانها تأکید کرد: جنگطلبی رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر نهفقط به دلایل امنیتی، بلکه با هدف بقا و ادامه حیات سیاسی دولت نتانیاهو پیگیری میشود. نتانیاهو تلاش میکند با ایجاد تنش و بحرانهای منطقهای، افکار عمومی داخلی و بینالمللی را از مشکلات سیاسی و ضعفهای ساختاری دولت خود منحرف کرده و جایگاه سیاسیاش را حفظ کند.
ممبینی گفت: دولت نتانیاهو با اتکا به بحرانسازیهای پیدرپی، میخواهد منطقه را در آستانه یک جنگ مداوم نگه دارد تا از این طریق، تغییرات ساختاری سیاسی در تلآویو را به تعویق بیندازد. این مسئله مسبوق به سابقه است و جزو روشهای شناختهشده این رژیم در مدیریت بحرانهای داخلی است.
وی اظهار کرد: هر چند این سیاست جنگافروزانه تاکنون دستاورد راهبردی قابلتوجهی برای اسرائیل نداشته و حتی منجر به ناکامیهای سنگین در جبهههایی چون لبنان، غزه و حملات اخیر به خاک ایران شده است. در همه این موارد، رژیم صهیونیستی نهتنها به اهداف خود نرسید، بلکه با واکنشهایی فراتر از انتظار مواجه شد.
این کارشناس مسائل بینالملل در جمعبندی گفت: حملات رژیم صهیونیستی به سوریه نهتنها با هدف دفع تهدید، بلکه در چارچوب یک راهبرد بزرگتر برای گسترش تنش، تضعیف ساختارهای سوریه و حفظ بقای سیاسی در داخل تعریف شده است. این رویکرد افراطی و جنگطلبانه نهتنها ثبات را در منطقه از بین میبرد، بلکه احتمال گسترش جنگی فراگیر و بروز یک بحران انسانی وسیعتر را بیش از پیش افزایش میدهد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام