کد خبر: 4295741
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۴
یادداشت

اخراج مسئولانه، نه شتاب‌زده؛ راهبرد انسانی برای ساماندهی مهاجرت

سیاست ساماندهی مهاجران افغانستانی، اگر با تدبیر و همراهی فرهنگی، رسانه‌ای و بین‌المللی همراه شود، می‌تواند به الگویی موفق از مدیریت مهاجرت در منطقه تبدیل شود. رعایت الزامات اخلاقی، فرهنگی و امنیتی پیش از اجرای سیاست اخراج، نه‌تنها مانع تنش‌های اجتماعی می‌شود، بلکه از دستاوردهای راهبردی ایران در حوزه نفوذ فرهنگی و دیپلماسی عمومی نیز محافظت می‌کند.

حسن صفرخانی کارشناس سیاسی

حسن صفرخانی، کارشناس‌ارشد حوزه  افغانستان در یادداشتی اختصاصی که در اختیار ایکنا، قرار داده به تحلیل ابعاد مختلف اخراج اتباع افغانستانی پرداخته است.

متن این یادداشت را ادامه می‌خوانیم: 

قال علی علیه‌السلام: لاعقل کالتدبیر ( هیچ خرد ورزی مانند تدبیر نیست  (نهج البلاغه حکمت 113) 

آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن، آینه شکستن خطا است

یکی از چالش‌های جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس موضوع مهاجرت اتباع  افغانستان به ایران به‌دلیل شرایط حاکم بر افغانستان از زمان کودتای کمونیستی و جنگ های داخلی و... و شرائط نامطلوب امنیتی و معیشتی برای زندگی در افغانستان  است، جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم جنگ تحمیلی و شرایط سخت با آغوش باز پذیرای مهاجرین افغانستان شد و موج‌های متعدد مهاجرت اتباع افغانستان به ایران موجب شکل‌گیری جامعه پرشمار اتباع افغانستان به ایران شد و متأسفانه به‌دلیل بی‌توجهی مسئولین مربوطه از آغاز تاکنون، ساماندهی و سازماندهی اتباع افغانستان مورد توجه جدی واقع نشد و به‌دلایل مختلف شاهد ورود غیرقانونی اتباع و به‌کارگیری ایشان در مشاغل مختلف و غیرمجاز شد و این موج‌های مهاجرتی خصوصاً در چندسال اخیر و بعد از تسلط دوباره طالبان تشدید شد و موضوع مهاجرین به یک چالش اساسی برای کشور تبدیل شد.

مسائل امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حضور پرشمار مهاجرین افغانستان همیشه مطرح بوده و متأسفانه توجه و دقت لازم در این خصوص از سوی متولیان امر انجام نگرفت لذا با توجه به تساهل و نابسامانی صورت‌گرفته،  اتباع افغانستان طی چهل سال گذشته با حضور قانونی و یا غیرقانونی بخش قابل توجه جامعه ایرانی را تشکیل داده و از تمام امکانات و یارانه‌ها و تسهیلات و خدمات علمی، آموزشی، اجتماعی، بهداشتی و درمانی بهره‌مند شدند و حتی بسیاری از نسل دوم و سوم مهاجرین در ایران متولد شده و در فضای اجتماعی فرهنگی ایران رشد نموده و با افغانستان کاملاً بیگانه هستند.

نهایتاً چالش مهاجرین و ساماندهی امور ایشان به‌صورت جدی در قالب سازمانی ملی مهاجرت در اوایل دولت سیزدهم طرح شد و وزارت کشور مسئولیت تشکیل سازمان و ساماندهی اتباع افغانستان را برعهده گرفت که به‌دلایل مختلف و عدم‌‎هماهنگی و همکاری دستگاه‌های مسئول این مهم به نتیجه نرسید و در دولت جدید اقداماتی آغاز که هنوز نهایی نشده است تا اینکه طی چندماه گذشته و به‌صورت کاملاً مشکوک یک موج افغان‌ستیزی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفت و متأسفانه برخی از نهادها و سازمان‌ها نیز در راستای این موج حرکت کردند و نهایتاً در جنگ 12 روزه حضور برخی از اتباع در اقدامات جنایتکارانه در کنار خائنین وطن‌فروش،  بهانه و موجبی برای  تشدید نگاه افغان‌ستیزی در جامعه و اخراج اتباع افغانستان شد و نیز به یک مطالبه اجتماعی و عمومی تبدیل شد.

متعاقب آن نیروی انتظامی به‌شکل بسیار فعال موضوع جمع‌آوری و اخراج اتباع را در دستورکار خود قرار داد و شاهد موج شدید جمع‌آوری و اخراج مهاجرین بوده و هستیم، نکته اساسی و جدی در این خصوص بی‌توجهی دست‌اندرکاران امر به پیوست فرهنگی و نرم در این خصوص می‌باشد، جمهوری اسلامی ایران در طی این چهل و اندی سال با توجه به رأفت اسلامی و برادری و پیوندهای فرهنگی و تاریخی و در حمایت از اتباع افغانستان اقدامات و خدمات بی‌شمار و هزینه‌های بسیار سنگینی را متحمل شده است و متأسفانه کشورها و بلوک‌های استکباری که عامل اصلی این وضعیت بودند.

 همچنین سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی و کشورهای غربی کمک‌های بسیار ناچیزی در این زمینه داشتند و بار اصلی بر دوش جمهوری اسلامی ایران بوده و عموم مهاجرین افغانستان قدردان این خدمات بوده و هستند و در برهه‌های حساس مانند جنگ تحمیلی و دفاع از حرم بخشی از این جامعه در کنار هموطنان ایرانی به ایفای نقش مؤثر پرداختند و بسیاری از نخبگان و کارآفرینان و برجستگان و فرهیختگان افغانستانی در کنار هموطنان ایرانی به از رهگذر تسهیلات و خدمات ایران به پیشرفت‌های علمی و فرهنگی و اقتصادی رسیدند و در توسعه ملی ایران نقش‌آفرین بودند.

قطعاً بخش عمده این عزیزان به این موضوع اذعان دارند اما در حال حاضر با تشدید اقدامات نهادهای مسئول بدون  برنامه‌ریزی همه‌جانبه و چندوجهی و بدون تدوین و اجرای پیوست فرهنگی و بی‌توجه به اطلاع‌رسانی بایسته و بدون هماهنگی کامل و لازم و از قبل پیش‌بینی‌شده با حاکمیت افغانستان و سازمان‌های بین‌المللی و تمهید مقدمات لازم سخت‌افزاری و نرم‌افزاری صرفاً به تشدید اقدامات نیروی انتظامی در جمع‌آوری و اخراج ایشان بسنده کرده و این نگاه تک‌وجهی و بی‌توجهی به نگاه چند و همه‌جانبه نتیجه‌ای جز از دست دادن سرمایه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی نزد مهاجرین نخواهد داشت و در آینده نزدیک نیز با تبعات بی‌شمار آن مواجه خواهیم شد لذا ضروری است تا فرصت داریم ضمن بازمهندسی و بازبینی اقدامات، موضوع را با نگاه چندبعدی  اصلاح کنیم (گرچه آبی که رفت بعید است برگردد).

در ذیل به برخی از آثار اخراج بی‌رویه و بدون توجه به تدوین و اجرای پیوست‌های فرهنگی، اجتماعی اشاره می‌کنیم:  

۱. آثار فرهنگی و دینی

الف) تضعیف همبستگی اسلامی و برادری دینی

- یکی از نکات مهم در مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران پیوندهای دینی و مذهبی است و رفتارهای تحقیرآمیز یا اخراج‌های خشونت‌آمیز، احساس طردشدگی و تحقیر را در آنها تقویت می‌کند و می‌تواند به تبلیغات ضدایرانی در فضای مجازی و رسانه‌های افغانستانی دامن بزند و افکار عمومی افغانستان را نسبت به ایران مشوش نماید و موجب کاهش نفوذ فرهنگی و دینی ایران در افغانستان، حتی بین علمای دینی شده و جایگاه ایران را به عنوان حامی مسلمانان را تضعیف کند.  

 ب) گسست فرهنگی و زبانی

- نسل دوم و سوم مهاجران افغانستانی  فارسی‌زبان و اغلب ایرانیزه‌شده هستند اگر این افراد با احساس بی‌عدالتی و تحقیر و خشونت از سوی ایران مواجه شوند هنگامی‌که به افغانستان بازمی‌گردند، ممکن است تبلیغات ضدایرانی را گسترش داده و حتی در آینده، روابط فرهنگی و سیاسی دو کشور را تحت تأثیر قرار دهند.  

۲. آثار اجتماعی

الف) افزایش تنش‌های قومی و نژادپرستی

-  رفتارهای خشن با مهاجران افغانستانی می‌تواند شکاف‌های اجتماعی بین ایرانیان و افغانستانی‌ها را عمیق‌تر کند و به تقویت کلیشه‌های منفی (مانند افغانی = جرم و ایرانی= ظلم) دامن بزند و فضای اجتماعی در ایران و افغانستان را  ملتهب کند.  

ب) از دست دادن سرمایه‌های انسانی   

- بسیاری از اتباع افغانستان در مشاغل سخت و کم‌درآمد (ساختمان، کشاورزی، خدمات شهری و ...)  کار می‌کنند که ایرانیان کمتر تمایل به انجام آن دارند. اخراج ناگهانی آنها شوک اقتصادی به بخش‌هایی از بازار کار و خدمات وارد کرده است و موجب نابسامانی و مشکلات تولید و نیروی کار و بالا رفتن هزینه‌ها شده است و بعضاً به توقف کارها و تولید انجامیده است.  

- نخبگان افغانستانی (دانشجویان، پژوهشگران، هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر و کارآفرینان) که  پل ارتباطی فرهنگی و علمی و اجتماعی بین دو کشور می‌باشند، اگر با احساس تحقیر از ایران بروند ممکن است در آینده علیه ایران موضع بگیرند و تمام هزینه‌های انجام‌گرفته برای ایشان به‌راحتی بر باد خواهد رفت و مهمتر اینکه ممکن است طوفانی شود و به سوی ما برگردد. 

۳. آثار سیاسی و امنیتی

الف) تضعیف روابط ایران و افغانستان

- تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی بین جمهوری اسلامی ایران و افغانستان خصوصاً با توجه به حساسیت بالایی که  حاکمیت طالبان به مسائل مهاجرین دارد، به‌ویژه اگر همراه با برخی بی‌توجهی‌ها به ابعاد انسانی و بشردوستانه شود، موجب خواهد شد طالبان خصوصاً جناح تندروی حاکمیت و گروه‌های معارض افغانی، از آن به عنوان ابزار تبلیغاتی علیه ایران استفاده نمایند و روابط تجاری و امنیتی بین دو کشور را تحت تأثیر قرار دهد.  

ب) تبدیل مهاجران به تهدید امنیتی

- اگر مهاجران اخراج‌شده احساس کینه و بی‌عدالتی داشته باشند، ممکن است به گروه‌های ضدایرانی (مانند داعش، طالبان تندرو) بپیوندند.

- در رسانه‌های افغانستانی و بین‌المللی ایران را به نقض حقوق بشر متهم کنند.  

- در مرزها دخالت‌های امنیتی ایجاد کنند (قاچاق، نفوذ تروریستی).  

ج) تشدید مشکلات اقتصادی کشور

- اتباع افغانستان به‌عنوان نیروی کار ارزان و در برخی مشاغل مثل ساختمان در بدنه تولید و خدمات و صنعت خصوصاً در بخش خصوصی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند و شوک اخراج بدون برنامه‌ریزی و زمان‌بندی و بدون اعطای فرصت لازم و تمهیدات برای مدیریت و کنترل خلاء ناشی از فقدان نیروی کار افغانستانی ، قطعاً به حوزه اقتصادی کشور لطمه وارد کرده و نتایج آن در حوزه عمومی و اجتماعی قابل مشاهده خواهد بود.

- اخراج بی‌رویه اتباع افغانستان ممکن است فرار سرمایه‌گذاری تجار و کارآفرینان افغانستانی فراهم کند.    

 د) بهره‌برداری دشمنان خارجی

- آمریکا و غرب از هرگونه رفتار نامناسب با مهاجران افغانستانی به‌عنوان ابزاری برای فشار به ایران استفاده خواهند کرد. 

- ممکن است  تحریم‌های جدیدی  با عنوان «نقض حقوق پناهندگان» علیه ایران وضع شود.  

ه) ضمن اذعان به ضرورت ساماندهی و سازمان‌دهی حضور مهاجرین بر اساس قوانین و ضرورت اخراج اتباع غیرقانونی، می‌بایست به این نکته نیز اشاره کرد که توسعه افغان‌ستیزی و تمرکز بیش از حد به حضور عناصر نفوذی و خرابکار در اتباع، نهادهای امنیتی و انتظامی و فضای افکار عمومی را از جریان اصلی نفوذ و نفاق و دشمن اصلی (رژیم ددمنش صهیونیستی) به سوی اتباع منحرف نماید، دقت و توجه به ابعاد این موضوع ضرورتی انکارناپذیر است.

راهکارهای پیشنهادی برای ساماندهی و سازماندهی اخراج مهاجرین غیرقانونی

۱. ضرورت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری دقیق  

الف) تدوین پیوست فرهنگی و اجتماعی: هرگونه سیاست اخراج یا ساماندهی مهاجرین باید پژوهش‌محور و همراه با ارزیابی آثار فرهنگی و اجتماعی و پیوست فرهنگی باشد.  

- پیش‌بینی تأثیرات اخراج بر بازار کار، روابط خانوادگی و همبستگی اجتماعی.  

- جلوگیری از شکاف‌های قومی و مذهبی که ممکن است در آینده به تنش‌های داخلی یا بین‌المللی دامن بزند.  

ب) سیاست‌های تدریجی به جای شوک‌درمانی

- اخراج‌های ناگهانی و گسترده باعث هرج‌ومرج اقتصادی و اجتماعی می‌شود بهتر است به‌جای فشار یک‌باره، برنامه‌های مرحله‌ای با فرصت‌های منطقی طراحی و اجرا شود.  

۲. سیاست‌های تشویقی به جای اجبار محض

الف) مشوق‌های مالی و حمایتی برای بازگشت داوطلبانه

- پرداخت کمک‌هزینه بازگشت به خانواده‌هایی که داوطلبانه به افغانستان بازمی‌گردند.  

- در صورت امکان و با هماهنگی حاکمیت افغانستان و یا سازمان ملل و سازمان‌های بین‌المللی و برخی کشورها ارائه تسهیلات شغلی.

ب) حمایت از مهاجرین دارای شرایط خاص

- معافیت دانشجویان، نخبگان، هنرمندان و نیروهای متخصص از اخراج‌های دسته‌جمعی.  

- صدور ویزای اقامت موقت برای کسانی که در مشاغل حیاتی (پزشکی، مهندسی، صنایع استراتژیک) فعالیت می‌کنند.  

۳. تبیین و توجیه سیاست‌ها برای مهاجرین

الف) اطلاع‌رسانی شفاف و گفت‌وگوی مستقیم

- برگزاری جلسات توجیهی با رهبران جامعه افغانستانی در ایران برای کاهش تنش‌ها.  

- استفاده از رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی در ایران و افغانستان برای توضیح دلایل و روش‌های اجرای سیاست‌ها با تولید و انتشار کلیپ‌های جذاب فنی و هنری و مطابق با قوانین داخلی و بین‌المللی.  

ب) استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی و دینی

- بهره‌گیری از علما و شخصیت‌های مذهبی برای توجیه سیاست‌ها بر اساس اصول اسلامی و انسانی.  

- تأکید بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و افغانستان و تبیین دلایل اقتصادی، امنیتی توجیه‌پذیر برای کاهش احساس بی‌عدالتی.  

4. استفاده از ظرفیت‌های خود مهاجرین  

-  مشارکت دادن رهبران و گروه‌های مرجع جامعه افغانستانی

- تشکیل شوراهای مشورتی متشکل از بزرگان ونخبگان افغانستانی برای ارائه راهکارها.  

- استفاده از آنان به عنوان سفیران حسن‌نیت برای کاهش مقاومت در برابر سیاست‌های بازگشت.  

۵. پیوست فرهنگی و دیپلماسی عمومی

الف) هماهنگی بایسته و همه جانبه با دولت افغانستان

- مذاکره با مقامات افغان برای بازگشت سازمان‌یافته  مهاجرین و جلوگیری از تبلیغات ضدایرانی.  

- ایجاد مراکز حمایتی مشترک در مرزها برای اسکان موقت و جلوگیری از بحران‌های انسانی.  

ب) دیپلماسی رسانه‌ای برای کاهش تصویر منفی

- پوشش رسانه‌ای منصفانه از روند بازگشت مهاجرین در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی  برای جلوگیری از سوءاستفاده گروه‌های معارض.  

- مستندسازی کمک‌های ایران به مهاجرین افغانستانی در طول چهار دهه گذشته.  

اگر ایران بتواند از ظرفیت‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مهاجرین افغانستانی استفاده کند، به‌جای آنکه آنان را به دشمن تبدیل کند، می‌تواند متحدانی وفادار در افغانستان داشته باشد. این امر نیازمند عزم سیاسی، برنامه‌ریزی کارشناسی و دیپلماسی هوشمندانه است تا هم مشکلات داخلی حل شود و هم منافع بلندمدت ایران تأمین گردد.

انتهای پیام
captcha