در روزگار کنونی، سینما و تلویزیون به عنوان مهمترین ابزارهای فرهنگی و رسانهای نقشی تعیینکننده در شکلدهی به ارزشها و الگوهای اجتماعی ایفا میکنند. این رسانهها تنها وظیفه سرگرمی ندارند، بلکه بستری برای آموزش غیرمستقیم و انتقال مفاهیم بنیادین انسانی به شمار میروند. یکی از عرصههای حیاتی که میتواند در تولیدات نمایشی مورد توجه قرار گیرد، بازتاب و تبیین اخلاق نبوی است؛ اخلاقی که ریشه در سنتهای اصیل اسلامی دارد و ظرفیت آن را دارد که همزمان پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی باشد.
اخلاق نبوی بیش از هر چیز بر کرامت انسان، صداقت، مهرورزی و عدالت تأکید دارد. این اصول اگر به درستی در آثار نمایشی بازآفرینی شوند، میتوانند مسیر تربیتی نوینی را در برابر نسلهای جوان بگشایند. امروز که مخاطب ایرانی با حجم انبوهی از تولیدات داخلی و خارجی روبهروست، ضرورت دارد تولیدکنندگان هنری با نگاهی ژرف و خلاقانه، اخلاق پیامبر اسلام(ص) را به شکلی هنرمندانه و غیرمستقیم در آثار خود جاری سازند. چنین رویکردی هم جنبه معنوی آثار را تقویت میکند و هم جذابیت آنها را برای مخاطب بالا میبرد.
با وجود اهمیت این موضوع، نباید از چالشهای پیش رو غافل شد. خطر سطحینگری، کلیشهسازی، و ارائه مستقیم و شعاری از مفاهیم اخلاقی، همواره آثاری را که با نیت دینی و ارزشی ساخته میشوند تهدید میکند. اگر اثر نمایشی نتواند ارتباط طبیعی و واقعی میان زندگی روزمره مردم و ارزشهای اخلاقی برقرار کند، نه تنها موفق نخواهد شد، بلکه مخاطب را از این مفاهیم نیز دور خواهد کرد. بنابراین نیازمند نگاه نقادانه و آسیبشناسانه برای ورود درست به این عرصه هستیم.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که بازنمایی اخلاق نبوی تنها محدود به دیالوگ یا شعارهای شخصیتها نیست، بلکه همه اجزای اثر اعم از روایت، طراحی صحنه، نورپردازی، موسیقی و حتی انتخاب بازیگران در این فرایند نقش دارند. هماهنگی این عناصر میتواند فضایی بیافریند که پیام اخلاقی به صورت عمیق و ناخودآگاه در ذهن مخاطب نهادینه شود. اگر این هماهنگی وجود نداشته باشد، حتی زیباترین دیالوگها نیز کارکرد خود را از دست خواهند داد. بر همین اساس، توجه به این مسئله در رسانههای تصویری یک ضرورت جدی است. اخلاق نبوی میتواند چراغ راهی برای بازسازی فرهنگی و معنوی جامعه باشد، به شرط آنکه هنرمندان و تهیهکنندگان با نگاهی دقیق، نقادانه و واقعگرایانه به آن بپردازند. در همین راستا و برای بررسی بیشتر این موضوع، خبرگزاری ایکنا با امیرحسین شریفی، تهیهکننده تلویزیون گفتوگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا - بسیاری معتقدند که یکی از رسالتهای اصلی هنر، بهویژه سینما و تلویزیون، انتقال ارزشهای اخلاقی و انسانی است. به نظر شما چرا اخلاق نبوی میتواند الهامبخشترین منبع برای تولیدات هنری باشد و چه ضرورتی دارد که در شرایط امروز جامعه بر آن تأکید شود؟
اخلاق نبوی بهعنوان یکی از غنیترین منابع معنوی و انسانی، جایگاهی بیبدیل در هدایت جامعه دارد. پیامبر اکرم(ص) نهتنها در عرصه عبادی و فردی بلکه در عرصه اجتماعی و تمدنی الگویی کامل ارائه دادهاند. هنر به دلیل تواناییاش در تأثیرگذاری عاطفی و فکری، ظرفیت دارد که این الگو را در قالبهای نو و امروزی به جامعه منتقل کند. در شرایطی که انسان معاصر با بحران معنا و هویت مواجه است، رجوع به اخلاق نبوی ضرورتی انکارناپذیر است.
جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف ارزشهایی چون صداقت، مهربانی و عدالت است. رسانههای تصویری میتوانند با استفاده از زبان هنری، این مفاهیم را از قالب نصیحت صرف بیرون آورند و در قالبی زیبا و داستانمحور بازنمایی کنند. این شیوه باعث میشود پیامها نهتنها شنیده بلکه عمیقاً درک شوند. از این رو اخلاق نبوی میتواند بهعنوان راهحلی برای بحران اخلاقی و اجتماعی مطرح شود.
یکی از راهکارهای مؤثر، استفاده از ژانرهایی چون درام خانوادگی، تاریخی یا حتی کمدی است که ظرفیت بالایی برای انتقال ارزشها دارند. در ژانر کمدی، اخلاق نبوی میتواند در قالب لطافت و مهربانی جلوه یابد. درام خانوادگی نیز بستری مناسب برای نشان دادن صبر، گذشت و ایثار است
سینما و تلویزیون در دنیای امروز مهمترین ابزار شکلدهی به افکار عمومی هستند. اگر این ابزار در خدمت اخلاق نبوی قرار گیرد، امکان ایجاد تحول فرهنگی و تربیتی گسترده فراهم خواهد شد. ضرورت این امر در جامعه جوان ایران بیش از پیش احساس میشود، زیرا نسل جدید نیازمند الگوهای ملموس و قابل درک است. هنر میتواند این الگوها را به بهترین شکل ارائه دهد.
تأکید بر اخلاق نبوی همچنین پاسخی به جریانهای فرهنگی وارداتی است که تلاش میکنند سبک زندگی غربی را بهعنوان الگو معرفی کنند. در چنین شرایطی، بازنمایی ارزشهای اسلامی و نبوی نهتنها یک وظیفه دینی، بلکه یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی است. این نگاه میتواند هویت ملی و دینی را تقویت کرده و مسیر پیشرفت جامعه را هموار سازد.
ایکنا - اخلاق پیامبر(ص) همواره بر مهربانی، صبر، صداقت و گذشت استوار بوده است. به عنوان یک تهیهکننده، شما فکر میکنید چگونه میتوان این مفاهیم لطیف و عمیق را به زبان تصویر ترجمه کرد تا برای مخاطب جذابیت دراماتیک داشته باشد و صرفاً شعاری به نظر نرسد؟
برای انتقال مفاهیم اخلاقی، نخستین شرط آن است که این مفاهیم در قالب داستانی جذاب و شخصیتپردازی عمیق قرار گیرند. اگر داستان و شخصیتها بهخوبی طراحی شوند، اخلاقیات نه بهصورت مستقیم بلکه از مسیر رفتار و انتخاب شخصیتها منتقل میشود. این شیوه از بیان غیرمستقیم به مخاطب فرصت میدهد تا خود به کشف معنا برسد. چنین فرایندی هم اثرگذارتر و هم ماندگارتر است. از سوی دیگر، استفاده از جزئیات تصویری و نمادهای بصری نقش مهمی در ترجمه اخلاق به زبان هنر دارد. صبر میتواند در نماهای طولانی و کششهای زمانی به نمایش درآید، مهربانی در جزئیات رفتاری و نگاه شخصیتها بازتاب یابد و گذشت در نقطه اوج داستان نمود یابد. این بهرهگیری از زبان تصویر سبب میشود پیام اخلاقی به شکلی ظریف و هنری منتقل گردد. همچنین باید توجه داشت که مخاطب امروز حساسیت بالایی نسبت به شعارزدگی دارد. هرگاه مفاهیم اخلاقی بهطور مستقیم و خطابی بیان شوند، واکنش دفاعی مخاطب برانگیخته میشود؛ اما زمانی که این مفاهیم در بستر داستانی درگیرکننده و پرکشش روایت شوند، مخاطب ناخودآگاه خود را درگیر آن ارزشها میکند. به این ترتیب، تأثیرگذاری پایدار حاصل میشود.
هنرمند باید درونیترین لایههای اخلاق نبوی را در شخصیتهای انسانی و واقعی بازتاب دهد. انسانهایی که ضعف و قوت دارند، شکست میخورند و دوباره برمیخیزند و در این فرایند فضیلت اخلاقی را کشف میکنند. چنین رویکردی باعث میشود مخاطب با شخصیتها همذاتپنداری کند و ارزشهای نبوی را نه بهعنوان مفاهیمی دور، بلکه بهعنوان بخشی از زندگی واقعی خود بپذیرد.
ایکنا - برخی بر این باور هستند که سینما و تلویزیون برای جذب مخاطب باید سرگرمکننده باشد، اما سرگرمی گاهی با جدیت ارزشهای اخلاقی در تعارض قرار میگیرد. شما چگونه تلفیق «سرگرمی» با «اخلاق نبوی» را امکانپذیر میدانید و چه راهکارهایی برای این پیوند پیشنهاد میکنید؟
سرگرمی و اخلاق در ذات خود متعارض نیستند، بلکه نوع روایت و انتخاب زاویه نگاه میتواند این دو را به هم پیوند دهد یا از یکدیگر جدا سازد. پیامبر(ص) خود در سیره خویش با مردم بهگونهای رفتار میکردند که نشاط، امید و آرامش را در دلها زنده میساختند. اگر فیلم یا سریال بتواند چنین احساسی را در مخاطب ایجاد کند، سرگرمی و اخلاق در یک مسیر قرار میگیرند. بنابراین، تعریف صحیح از سرگرمی اهمیت بنیادین دارد.
سرگرمی میتواند بر پایه ماجراهای پرکشش، تعلیقهای داستانی و شخصیتهای چندوجهی بنا شود. اگر این عناصر بهگونهای طراحی شوند که مسیر حرکت شخصیتها به سمت فضیلت و اخلاق نبوی باشد، در حقیقت جذابیت داستانی به خدمت اخلاق درمیآید. در این حالت مخاطب هم لذت تماشای داستان را میبرد و هم ناخودآگاه با ارزشهای اخلاقی همراه میشود.
یکی از راهکارهای مؤثر، استفاده از ژانرهایی چون درام خانوادگی، تاریخی یا حتی کمدی است که ظرفیت بالایی برای انتقال ارزشها دارند. در ژانر کمدی، اخلاق نبوی میتواند در قالب لطافت و مهربانی جلوه یابد. درام خانوادگی نیز بستری مناسب برای نشان دادن صبر، گذشت و ایثار است. به این ترتیب، سرگرمی در خدمت اخلاق قرار میگیرد و نه در برابر آن.
نکته مهم دیگر آن است که هنرمندان باید از سطحینگری پرهیز کنند. اگر اخلاق نبوی صرفاً در سطح شعار و دیالوگ باقی بماند، تعارض با سرگرمی اجتنابناپذیر است؛ اما اگر این اخلاق در بطن روایت و تحولات شخصیتها تنیده شود، مخاطب حتی بدون آنکه خود متوجه باشد، هم سرگرم میشود و هم درس اخلاق میآموزد. این همان نقطهای است که هنر به رسالت اصلی خود نزدیک میشود.
ایکنا - در سالهای اخیر شاهد تولید آثاری بودهایم که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به زندگی پیامبر(ص) یا اصحاب ایشان پرداختهاند، اما اغلب این آثار با چالشهایی از جمله ضعف در فیلمنامه یا عدم ارتباط با مخاطب امروز مواجه شدهاند. از نگاه شما مشکل اصلی در مسیر تولید چنین آثار چیست و چگونه میتوان این موانع را برطرف کرد؟
مشکل اصلی در وهله نخست به ضعف پژوهش و شناخت عمیق از سیره نبوی بازمیگردد. بسیاری از آثار صرفاً به سطحی از روایت تاریخی بسنده کردهاند و نتوانستهاند لایههای معنوی و اخلاقی را به زبان هنر ترجمه کنند. در نتیجه، مخاطب معاصر ارتباطی زنده با این آثار برقرار نمیکند. این ضعف پژوهشی باید با حضور متخصصان تاریخ اسلام و اخلاق جبران شود.
چالش دیگر، ناتوانی در تطبیق مفاهیم دینی با نیازها و دغدغههای مخاطب امروز است. تماشاگر قرن بیستویکم به دنبال داستانهایی است که با زندگی روزمره او پیوند داشته باشد. اگر اثری صرفاً روایتگر گذشته باشد، بدون آنکه پیوندی با حال برقرار کند، نمیتواند اثرگذاری مطلوب داشته باشد. بنابراین، باید زبان مشترک میان تاریخ و امروز پیدا شود.
فیلمنامهنویسان در این میان نقشی اساسی دارند. آنان باید از قالبهای خشک و خطی خارج شوند و روایتهایی چندلایه و شخصیتمحور طراحی کنند. شخصیتهای تاریخی نیز باید بهصورت انسانهای واقعی با احساسات، تردیدها و تصمیمهای سخت تصویر شوند. تنها در این صورت است که مخاطب با آنان همذاتپنداری میکند و پیام اخلاقی را میپذیرد.
راهحل نهایی، تشکیل گروههای خلاق متشکل از پژوهشگران، فیلمنامهنویسان، کارگردانان و هنرمندان است. این همکاری میان تخصصهای مختلف میتواند محصولی خلق کند که هم از نظر تاریخی دقیق باشد و هم از نظر هنری جذاب. به این ترتیب، موانع برطرف میشود و آثار دینی جایگاه شایسته خود را در سینما و تلویزیون پیدا میکنند.
ایکنا - یکی از چالشهای جدی در سینما و تلویزیون، کلیشهسازی از مفاهیم اخلاقی است که باعث دلزدگی مخاطب میشود. چه راهکارهایی برای جلوگیری از تکرار و کلیشه در بازنمایی اخلاق نبوی سراغ دارید تا پیامها همچنان تازه و اثرگذار باقی بمانند؟
کلیشهسازی عمدتاً نتیجه تکرار بیخلاقیت و ناتوانی در کشف لایههای جدید از مفاهیم اخلاقی است. اخلاق نبوی آنقدر گسترده و عمیق است که میتوان از هر زاویهای به آن نگریست. اگر هنرمند تنها به بازنمایی ظاهری و تکراری بسنده کند، طبیعی است که اثرش کلیشهای شود. بنابراین، نخستین راهکار جستوجوی زوایای نو و ناشناخته در اخلاق نبوی است. همه بر مهربانی پیامبر(ص) تأکید میکنند، اما کمتر کسی به ظرافتهای رفتاری ایشان در مدیریت بحران یا تعامل با مخالفان پرداخته است. این موضوعات میتوانند دستمایههای تازهای برای داستانپردازی باشند. وقتی این ابعاد کمتر شناختهشده وارد روایت شوند، مخاطب با تصویری جدید و متفاوت مواجه میشود. این نوآوری مانع از کلیشه شدن خواهد شد.
دیگر راهکار، استفاده از ژانرها و فرمهای متنوع است. اخلاق نبوی میتواند در قالب درام اجتماعی، داستانهای پلیسی، آثار تاریخی یا حتی علمی-تخیلی بازآفرینی شود. این تنوع فرمی نهتنها جذابیت اثر را افزایش میدهد بلکه امکان انتقال پیامهای اخلاقی در بسترهای متفاوت را فراهم میآورد. به این ترتیب، تکرار و کلیشه جای خود را به خلاقیت میدهد. در ضمن باید به زبان نسلهای جدید توجه داشت. اگر روایتها همچنان در قالبهای سنتی و خطابی ارائه شود، نسل جوان بهسرعت از آن فاصله میگیرد. استفاده از زبان تصویری مدرن، تکنیکهای تازه فیلمسازی و پرداختن به مسائل روز، میتواند اخلاق نبوی را با زبانی امروزی و غیرتکراری به مخاطب معرفی کند.
ایکنا - به نظر شما نقش نویسندگان و کارگردانان در ترویج اخلاق نبوی بیشتر است یا تهیهکنندگان و سیاستگذاران فرهنگی؟ در مقام تهیهکننده چه وظیفهای برای خود در این مسیر قائل هستید؟
نقش همه عوامل تولید یک اثر هنری در انتقال اخلاق نبوی اهمیت دارد، اما تفاوت در نوع مسئولیتهاست. نویسندگان و کارگردانان وظیفه دارند که پیام اخلاقی را در ساختار داستان و تصویر بگنجانند. آنان با خلاقیت هنری، ارزشها را به زبان سینما ترجمه میکنند. در مقابل، تهیهکنندگان و سیاستگذاران فرهنگی وظیفه دارند زمینه و بستر این تولید را فراهم آورند.
تهیهکننده در واقع پلی میان ایده و اجراست. اگر تهیهکننده دغدغه اخلاق نبوی نداشته باشد، احتمالاً انتخابهای او در فیلمنامه، کارگردان یا حتی بازیگران، اثر را به سمت اهداف دیگری سوق میدهد. بنابراین، نقش تهیهکننده در هدایت کلی پروژه بسیار حیاتی است. او میتواند با انتخابهای درست، مسیر اثر را به سمت انتقال پیامهای اخلاقی هدایت کند. سیاستگذاران فرهنگی نیز باید با حمایتهای مادی و معنوی، فضا را برای تولید آثار اخلاقی فراهم سازند. بدون حمایت نهادی، بسیاری از پروژههای ارزشمند امکان تولید نمییابند. در عین حال، اگر سیاستگذاری به شکل دستوری و غیرخلاقانه اعمال شود، نتیجه معکوس خواهد داشت. بنابراین، تعادل میان حمایت و آزادی خلاقیت ضروری است.
بهعنوان یک تهیهکننده، خود را موظف میدانم که در هر مرحله از تولید، از انتخاب متن تا انتخاب عوامل، دغدغه اخلاق نبوی را در نظر بگیرم. این نگاه نهتنها یک مسئولیت دینی بلکه یک وظیفه اجتماعی است. زیرا هر اثری که تولید میشود، بر ذهن و دل هزاران مخاطب اثر میگذارد و این مسئولیت بسیار سنگین است.
ایکنا - امروزه رسانههای تصویری رقیب جدی در فضای مجازی پیدا کردهاند. با توجه به این شرایط، سینما و تلویزیون چگونه میتوانند با بهرهگیری از زبان هنر، الگویی بهروز و جذاب از اخلاق نبوی ارائه دهند که در میان انبوه پیامهای متضاد فضای مجازی دیده و پذیرفته شود؟
فضای مجازی با سرعت و گستره بالای پیامرسانی خود، عرصه رقابت را برای سینما و تلویزیون دشوار کرده است. با این حال، ویژگیهای هنری و کیفیت بالای تولید میتواند مزیت نسبی سینما و تلویزیون باشد. اگر آثار تصویری با دقت و ظرافت ساخته شوند، همچنان قدرت ماندگاری بیشتری نسبت به پیامهای زودگذر فضای مجازی خواهند داشت. این مزیت باید بهدرستی استفاده شود.
برای موفقیت، آثار باید از زبان بصری و روایتهای کوتاه و پرکشش بهره ببرند. نسل امروز کمتر حوصله روایتهای طولانی و شعاری دارد. اگر اخلاق نبوی در قالب داستانهای جذاب، شخصیتهای باورپذیر و صحنههای پرقدرت بیان شود، در رقابت با پیامهای ساده و سطحی فضای مجازی برتری خواهد داشت. در این حالت، اخلاق نبوی نه بهعنوان موضوعی سنگین بلکه بهعنوان تجربهای شیرین دیده میشود.
اخلاق نبوی میتواند در قالب درام اجتماعی، داستانهای پلیسی، آثار تاریخی یا حتی علمی-تخیلی بازآفرینی شود. این تنوع فرمی نهتنها جذابیت اثر را افزایش میدهد بلکه امکان انتقال پیامهای اخلاقی در بسترهای متفاوت را فراهم میآورد
باید در نظر داشت، پیوند میان رسانههای سنتی و فضای مجازی است. آثار تلویزیونی و سینمایی باید قابلیت امتداد یافتن در شبکههای اجتماعی را داشته باشند. تولید محتوای جانبی، پشت صحنهها، گفتوگوهای بازیگران و تحلیلهای اخلاقی میتواند در فضای مجازی بازنشر شود و پیام اثر را تقویت کند. این همافزایی موجب میشود پیام اخلاقی در ذهن مخاطب ماندگارتر شود. در نهایت، باید به نیازهای نسل جدید توجه ویژه داشت. اخلاق نبوی در ذات خود سرشار از امید، نشاط و انسانیت است. اگر این ارزشها با زبان بصری مدرن، موسیقی بهروز و روایتهای هیجانانگیز همراه شوند، سینما و تلویزیون قادر خواهند بود جایگاهی متمایز در میان انبوه پیامهای فضای مجازی بیابند و الگوی تازهای از اخلاق ارائه دهند.
ایکنا - در جهان امروز، مفاهیمی چون صلح، عدالت، همزیستی و احترام به کرامت انسان بسیار مورد توجهاند. شما چه نسبتی میان این مفاهیم جهانی و اخلاق نبوی میبینید و سینمای ایران چگونه میتواند با بهرهگیری از این ظرفیتها در سطح بینالمللی اثرگذار باشد؟
اخلاق نبوی در بنیاد خود مبتنی بر همان ارزشهای جهانی است که امروز نیز بهعنوان نیازهای مشترک بشریت شناخته میشوند. پیامبر اکرم(ص) مظهر صلح، عدالت و کرامت انسانی بودند و همین ویژگیها باعث گسترش اسلام در میان ملتهای گوناگون شد. بنابراین، اخلاق نبوی نهتنها متعلق به مسلمانان بلکه متعلق به همه انسانهاست. این ویژگی امکان جهانیسازی پیامهای آن را فراهم میکند.
سینمای ایران میتواند از این ظرفیت برای معرفی اسلام حقیقی و اخلاق نبوی به جهان بهرهبرداری کند. در شرایطی که رسانههای غربی گاه تصویری نادرست از اسلام ارائه میدهند، هنر سینما میتواند تصویر واقعی و انسانی پیامبر(ص) را به نمایش بگذارد. چنین آثاری میتوانند در جشنوارههای جهانی نیز مورد توجه قرار گیرند و مخاطبان بینالمللی را تحت تأثیر قرار دهند. از سوی دیگر، مفاهیمی چون عدالت و کرامت انسانی مرزهای فرهنگی را درمینوردند. وقتی داستانی با محوریت اخلاق نبوی تولید شود که بر این ارزشهای مشترک تأکید دارد، مخاطب غیرایرانی و غیرمسلمان نیز میتواند با آن همذاتپنداری کند. این همپوشانی ارزشهای نبوی با دغدغههای جهانی، راه را برای اثرگذاری سینمای ایران باز میکند.
راهبرد اصلی باید پرهیز از روایتهای صرفاً داخلی و محدود و حرکت به سمت زبان جهانی باشد. استفاده از روایتهای انسانی، شخصیتهای چندملیتی و مضامین فراملی میتواند پیام اخلاق نبوی را به سطح بینالمللی ارتقا دهد. این مسیری است که سینمای ایران باید برای حضور پررنگ در عرصه جهانی در پیش گیرد.
ایکنا - یکی از دغدغههای مهم، تربیت نسل جدید هنرمندان است. چه اقداماتی باید برای پرورش فیلمسازانی انجام شود که در کنار مهارتهای فنی، با اخلاق نبوی آشنا باشند و بتوانند آن را در آثار خود متجلی سازند؟
پرورش نسل جدید هنرمندان نیازمند برنامهریزی دقیق آموزشی است. دانشگاهها و مراکز آموزش سینما باید علاوه بر آموزشهای فنی و هنری، واحدهای درسی در زمینه اخلاق اسلامی و سیره نبوی ارائه دهند. این آموزشها باید بهگونهای طراحی شود که نه بهصورت نظری خشک، بلکه در پیوند با نیازهای هنری دانشجویان باشد. در این صورت، هنرمندان جوان بهطور طبیعی با این مفاهیم آشنا خواهند شد. همچنین، الگوگیری از هنرمندان متعهد و موفق میتواند تأثیر فراوانی بر نسل جدید داشته باشد. برگزاری کارگاهها، نشستها و پروژههای مشترک میان نسل جوان و هنرمندان پیشکسوت متعهد، زمینه انتقال تجربه و روحیه اخلاقی را فراهم میسازد. این ارتباط نزدیک میتواند نقش مهمی در شکلگیری نگاه اخلاقی نسل آینده ایفا کند.
باید فضایی برای تجربهورزی جوانان ایجاد شود. تولید فیلمهای کوتاه، مستندهای دانشجویی و آثار آزمایشی با محوریت موضوعات اخلاقی، فرصتی فراهم میآورد تا دانشجویان و هنرمندان تازهکار تواناییهای خود را بیازمایند. حمایت از این تجربهها موجب میشود نسل جوان اعتمادبهنفس بیشتری در پرداختن به اخلاق نبوی بیابد.
ضروری است که سیاستگذاران فرهنگی نیز مشوقهای مادی و معنوی برای آثار اخلاقمحور در نظر بگیرند. اعطای جوایز، حمایتهای مالی و فرصتهای نمایش گسترده برای چنین آثاری، نسل جوان را به سمت تولید آثار متعهد سوق خواهد داد. این مجموعه اقدامات میتواند تضمینکننده آیندهای روشن برای سینمای اخلاقمحور ایران باشد.
ایکنا - اگر بخواهید یک نمونه ایدهآل از اثر سینمایی یا تلویزیونی را توصیف کنید که اخلاق نبوی را به بهترین شکل در خود بازتاب داده باشد، آن اثر چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
یک اثر ایدهآل در وهله نخست باید داستانی پرکشش و شخصیتهایی عمیق داشته باشد. شخصیتهای اصلی باید در روند داستان با چالشها و بحرانهای اخلاقی روبهرو شوند و در نهایت از مسیر انتخابهای دشوار به فضیلتهای نبوی دست یابند. چنین روایتی هم جذابیت دراماتیک دارد و هم پیام اخلاقی را به شکلی ملموس منتقل میکند.
اخلاق نبوی در بنیاد خود مبتنی بر همان ارزشهای جهانی است که امروز نیز بهعنوان نیازهای مشترک بشریت شناخته میشوند
این اثر باید از نظر هنری نیز در سطحی بالا قرار داشته باشد. کارگردانی خلاق، طراحی صحنه و لباس دقیق، موسیقی متناسب و جلوههای بصری حرفهای همه عواملی هستند که به تقویت پیام کمک میکنند. مخاطب وقتی با اثری زیبا و هنرمندانه مواجه شود، آمادگی بیشتری برای پذیرش مفاهیم اخلاقی خواهد داشت. همچنین، اثر ایدهآل باید از شعارزدگی پرهیز کند. اخلاق نبوی باید در بطن داستان و از طریق کنش شخصیتها منتقل شود، نه از راه دیالوگهای مستقیم و خطابی. زمانی که مخاطب بدون احساس تحمیل با ارزشها روبهرو شود، پذیرش آن آسانتر و عمیقتر خواهد بود. این نکته از مهمترین ویژگیهای یک اثر موفق اخلاقی است.
در انتها، چنین اثری باید هم برای مخاطب داخلی معنا داشته باشد و هم قابلیت ارائه در سطح بینالمللی را داشته باشد. پرداختن به ارزشهای مشترک انسانی در کنار حفظ هویت دینی و فرهنگی میتواند اثری جهانی خلق کند. این ویژگیها باعث میشود اخلاق نبوی در قالبی زیبا، هنری و ماندگار به نسلهای مختلف معرفی شود.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام