
به گزارش خبرنگار ایکنا، طاهره کمالیزاده عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و مطالعات فرهنگی در نشست «فلسفه و زندگی» که به مناسبت روز جهانی فلسفه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، با اشاره به بحران بیکاری و بهرهوری پایین فارغالتحصیلان فلسفه گفت: علوم انسانی و فلسفه رشتههایی هویتساز و تمدنسازند، اما آموزش ما به نحوی بوده که دانشآموختگان این حوزه برای حضور فعال و اثرگذار در جامعه مهارت لازم را کسب نکردهاند؛ فلسفه هنوز در زندگی ایرانیان نهادینه نشده است.
کمالیزاده با اشاره به اینکه فلسفه صرفاً یک رشته دانشگاهی نیست، بلکه سرمایهای معنوی برای تکامل فرد و جامعه است، گفت: در این نشست، موضوع سخنرانی خود را «مهارت کارآفرینی در حوزه علوم انسانی بهویژه رشته فلسفه» انتخاب کردم و با ارجاع به آثار پژوهشی پیشین خود، به بررسی مواجهه تاریخی فلسفه اسلامی با فلسفه غرب پرداختم؛ مواجههای که در برهههای حساس تاریخ معاصر ـ بهویژه در عصر قاجار ـ آغاز شده، اما هرگز به گفتوگویی مستمر و نهادینه منجر نشد.
کمالیزاده با نقد وضعیت دانشگاهها، یادآور شد: در جهان، بیش از یک قرن است که دانشگاههای «نسل سوم» با رویکرد مهارتمحور فعالیت میکنند، اما دانشگاههای ایران ـ از سال تأسیس رسمی در ۱۳۱۲ تاکنون ـ همچنان آموزشمحور مانده و حتی به مرحله پژوهشمحوری نیز نرسیدهاند. این وضعیت موجب شده فلسفه در فرهنگ روزمره و حیات اجتماعی ما جایگاه عمیق و پایدار پیدا نکند.
وی با معرفی نتایج یک تحقیق میدانی، افزود: مهارتهای مورد نیاز فارغالتحصیلان فلسفه را میتوان در پنج مقوله اصلی دستهبندی کرده است: ۱. مهارتهای شناختی: تفکر انتقادی، حل مسائل پیچیده، جامعهنگری ۲. مهارتهای انسانی - اجتماعی: ارتباط مؤثر، کار تیمی، مصالحه ۳. مهارتهای مدیریتی: برنامهریزی، سازماندهی، مدیریت ریسک ۴. مهارتهای کارآفرینی فرهنگی و اجتماعی: شناسایی فرصت، نوآوری، بازاریابی فرهنگی، شبکهسازی ۵. مهارتهای فنی و تخصصی فلسفه اسلامی: بهروزرسانی دانش، تدوین طرح درس نوین، نگارش متون آموزشی روزآمد و گفتگو با جهان معاصر.
وی در ادامه بیان کرد: تحلیلهای آماری نشان داده که در میان کارآفرینان فلسفه، «تفکر انتقادی» بالاترین امتیاز را کسب کرده است، اما مهارت «تدریس و مدیریت کلاس» در رتبههای پایینتر قرار دارد؛ همانگونه که در میان غیرکارآفرینان فلسفه نیز ضعف تدریس و ارائه ساختاریافته مباحث مشهود است. این امر بیانگر آن است که بدون تقویت زیرساختهای آموزشی و مهارتی، حتی سرمایه فکری فلسفه نیز به نهادینهسازی فرهنگی منجر نخواهد شد.
کمالیزاده در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مقایسه برنامه آموزشی فلسفه در ایران و دانشگاه بغداد افزود: دانشگاه بغداد در فاصله پنج سال، برنامه آموزشی فلسفه را بهروز کرده است، اما برنامه فلسفه در ایران تفاوت محسوسی با برنامه هشتاد یا حتی صد سال پیش ندارد؛ سرفصلهای سنتی، منابع قدیمی و فقدان واحدهای پژوهشی موجب شده که نه در محتوای آموزشی و نه در روشها، تحول جدی شکل نگیرد.
وی سخنان خود را با این هشدار پایان داد که اگر علوم انسانی بهویژه فلسفه از مسیر آموزش صرف به مسیر مهارتمحوری و کارآفرینی فرهنگی ـ اجتماعی حرکت نکند، بحران اشتغال و بهرهوری همچنان گریبانگیر این رشته خواهد بود؛ در حالی که فلسفه، خود قادر است منش، فرهنگ و تمدن را در جامعه بازآفرینی کند، به شرط آنکه با جهان امروز به زبان امروز سخن بگوید.
انتهای پیام