تحولات سریع فناوری و شرایط پیشبینیناپذیری مانند همهگیری کرونا، باب آموزش مجازی را در ایران باز کرد و اکنون به بخشی جداییناپذیر از نظام آموزشی کشورمان تبدیل شده است. پیشتر که دانشآموزان با سردی و یا آلودگی هوا و ... تعطیل میشدند، آموزش نیز تعطیل میشد، اما آموزش مجازی این مسئله را حل کرد. این شکل از آموزش اگرچه مزایای خود را دارد، اما بدون تردید چالشهای متعددی نیز برای دانشآموزان، والدین و معلمان ایجاد کرده است. در این بستر، نقش والدین به عنوان تسهیلگران آموزش در خانه، پررنگتر و در عین حال پیچیدهتر شده است. آنها اکنون باید علاوه بر وظایف همیشگی، فضایی را فراهم کنند که از نظر فیزیکی، روانی و فناورانه بستر یادگیری مؤثر برای فرزندشان نیز باشد.
در این راستا با زهرا افضلی، دکترای روانشناسی و مشاور خانواده به گفتوگو نشستهایم تا پاسخ سؤالهای خود را در رابطه با دغدغههای آموزشهای مجازی دانشآموزان دریافت کنیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم.
آموزش مجازی برای دانشآموزان دارای مزایا و معایبی است و توجه دادن آنها به مزایای این روش آموزشی، میتواند به ایجاد آرامش روانی در فرزندان کمک کند. در شرایطی که ناگزیر به ادامه آموزش فرزندان از طریق فضای مجازی هستیم، مهمترین اقدام، تأمین آرامش روانی آنهاست. از این رو، شایسته است والدینی که این مسئولیت را برعهده دارند، از گلایههای مکرر و اعتراضات بیثمر خودداری کنند؛ زیرا همین رفتارها میتواند سبب ایجاد اضطراب و نگرانی در دانشآموز شود.
بر پایه تجربه، دانشآموزانی که مادران سازشپذیر و بردبار دارند، یعنی در مواجهه با مشکلات به سرزنش و شکایت متوسل نمیشوند، غالباً موفقتر هستند. باید در نظر داشت که در دوران بحران، فرزندان حتی بیشتر از والدین در معرض اضطراب قرار میگیرند و واکنش ما نزد آنها از تأثیر چشمگیری برخوردار است.
از منظر فیزیکی نیز مناسب است، شرایطی فراهم شود تا حد ممکن فضایی مشابه کلاس درس ایجاد شود. در دوران همهگیری کرونا مشهود بود که دانشآموز یا دانشجویی که از بستر گرم و نرم خود در کلاس مجازی حاضر میشد، به مراتب افت عملکرد بیشتری نسبت به افرادی داشت که با آمادگی و ظاهری مناسب در کلاس حاضر میشدند؛ بنابراین بهتر است با برنامهریزی متناسب و حسابشده، متناسب با مقاطع سنی مختلف، فرزند خود را به سمت ایجاد فضای آموزشی مناسب سوق دهیم؛ هرچند که این کار ممکن است دشوار و تا حدی بیفایده به نظر برسد. بیتردید، شیوه تدریس آموزگاران، معلمان و دبیران نیز در ایجاد انگیزه در شاگردان نقشی بسزا و مؤثر دارد.
برای رفع شکاف دیجیتالی میان معلمان، والدین و دانشآموزان، توجه همزمان به دو حوزه زیرساختها و فرهنگ استفاده از فناوری ضروری است. این شکاف عموماً ناشی از تفاوت در سطح دسترسی، مهارتهای دیجیتال و نگرش نسبت به فناوری است.
به منظور کاهش یا رفع این چالش، برگزاری کارگاههای آموزشی برای معلمان و دبیران توصیه میشود. حتی دورههای کوتاه مدت، مثلاً به مدت ۳۰ دقیقه پیش از آغاز فعالیتهای روزانه در فضای مجازی، میتواند مفید واقع شود. تجارب نشان میدهد برخی از معلمان با کار در فضای مجازی آشنایی کامل ندارند، فاقد توانایی لازم برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان و برقراری رقابت سازنده در کلاسهای مجازی هستند و حتی در مدیریت مؤثر کلاسهای آنلاین با مشکل مواجهند.
همچنین مناسب است برای والدین جلسات ساده و کاربردی جهت آشنایی با سامانههای آموزشی و شیوههای پشتیبانی از فرزندان ترتیب داده شود تا آنها بتوانند همکاری لازم را با معلمان داشته باشند. در مورد دانشآموزان نیز مسلماً باید آموزش مهارتهای پایهای مانند جستوجوی اینترنتی، رعایت امنیت آنلاین و استفاده صحیح از فناوری در دستور کار قرار گیرد.
لازم به تأکید است که برقراری نظم در کلاسهای آنلاین و ارتباط مستقیم والدین با معلمان برای پیگیری وضعیت تحصیلی، قطعاً در بهبود بهرهوری آموزشی مؤثر خواهد بود. بسیار مهم است که والدین خود را بخشی از فرآیند آموزشی بدانند، نه صرفاً ناظرانی که ممکن است به وابسته کردن فرزندان یا دخالت در شیوه تدریس منجر شوند.
رفع شکاف دیجیتالی نیازمند تلفیقی از آموزش مهارتهای دیجیتال، تضمین دسترسی برابر به ابزارها، برقراری ارتباط مؤثر و تحول در نگرش فرهنگی است. در صورت پیشرفت همزمان این چهار محور، معلمان، والدین و دانشآموزان قادر خواهند بود در یک اکوسیستم آموزشی دیجیتال هماهنگ و اثربخش مشارکت داشته باشند.
راه حل مؤثر، اتخاذ رویکرد میانه و متعادل است؛ یعنی ترکیبی از نظارت و استقلال. والدین میتوانند از طریق نظارتی غیرمستقیم و نامحسوس این تعادل را برقرار کنند، به این صورت که بدون دخالت آشکار، از طریق ارتباط با معلم یا بررسی غیرمستقیم نحوه انجام تکالیف، بر روند آموزش نظارت داشته باشند.
همچنین تعیین خطوط قرمز و ایجاد مرزهایی مشخص برای استفاده از اینترنت و تلفن همراه شامل تعیین ساعات و محدودههای استفاده ضروری است. افزون بر این، والدین میتوانند با گفتوگویی دوسویه و سازنده درباره موضوع استقلال با فرزند خود، به حد متعارف و توافقی هماهنگی با او دست یابند. در نهایت، ارائه تشویق و پاداش برای عملکرد مناسب نیز میتواند بسیار اثربخش باشد.
در مورد عوامل هشداردهنده مانند انزواطلبی، کاهش تعامل اجتماعی، بیقراری، وابستگی به فضای مجازی، مخفیکاری، افت تحصیلی ناگهانی، بینظمی، کاهش خواب و استراحت، بیحوصلگی و پرخاشگری، لازم است والدین برای حل این چالشها، بدون قضاوت و موضعگیری با فرزند خود گفتوگو کنند.
در کلاسهای آنلاین، نقش والدین بهطور قطع پررنگتر و مهمتر میشود. پیگیری وضعیت درسی از طریق ارتباط منظم با معلم و شناسایی نقاط ضعف و قوت دانشآموز، میتواند رویکردی مؤثر و مفید باشد. همچنین این پیگیری به والدین کمک میکند تا همکاری لازم را با معلمان داشته باشند.
ارتباط منظم با مدرسه در واقع بر بهبود شیوههای تدریس تأثیرگذار بوده و چالشهای آموزش مجازی را کاهش میدهد. علاوه بر این، ارتباط مستمر کیفیت آموزش را ارتقا داده و موفقیت تحصیلی دانشآموز را در فضای مجازی تسهیل میکند.
آموزش مجازی به طور طبیعی موجب کاهش تعاملات حضوری و ارتباطات فیزیکی میان دانشآموزان میشود. برای جبران این کمبود، بهتر است از ترکیبی از راهکارهای آموزشی، اجتماعی و فناورانه استفاده کنیم.
طراحی تکالیف گروهی که نیازمند همکاری و تقسیم وظایف باشد؛ اجرای مناظرهها، نمایشهای کوتاه یا مسابقات علمی در فضای آنلاین؛ تشکیل گروههای علاقهمندی(مانند باشگاه کتاب، هنر یا رباتیک) برای تعامل غیررسمی؛ برگزاری رویدادهای آنلاین همچون جشنها، مسابقات و برنامههای فرهنگی در محیط مجازی؛ تشویق خانوادهها به ایجاد فرصتهای حضوری محدود و ایمن برای تعامل دانشآموزان(مانند اردوهای کوچک یا دیدارهای کنترلشده)؛ استفاده از بازیهای آموزشی چندنفره و طراحی بازیهایی که نیازمند همکاری و تعامل باشند؛ آموزش مهارتهایی مانند گفتوگوی مؤثر، گوش دادن فعال و کار تیمی در فضای آنلاین و فراهم کردن جلسات مشاوره گروهی برای کاهش احساس انزوا از جمله این موارد است.
آموزش مجازی به طور کامل جایگزین ارتباط فیزیکی نمیشود، اما با طراحی هوشمندانه فعالیتها، بهرهگیری از فناوریهای نوین و ایجاد فرصتهای اجتماعی، میتوان بخش بزرگی از این خلأ را جبران کرد.
انتهای پیام