حجیت سنت، ذاتی است/ تبیین رابطه قابلی پیامبر (ص) در وحی قرآنی
کد خبر: 3694696
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۴
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه:

حجیت سنت، ذاتی است/ تبیین رابطه قابلی پیامبر (ص) در وحی قرآنی

گروه حوزه‌های علمیه ــ حجت‌الاسلام قاسم ترخان ضمن رد رابطه فاعلی قرآن و پیامبر(ص) و تاکید بر رابطه قابلی گفت: رابطه پیامبر با قرآن بر اساس اعتقاد ما فاعلی نیست بلکه قابلی است؛ اما این قابلیت مانند طوطی نیست که هر چه به او بگویند تکرار کند بلکه حکایت از سعه وجودی دارد که پیامبر در مرتبه‌ای از حیث هستی‌شناسی قرار گرفته که توان تحمل وحی را دارد.

حجیت سنت،ذاتی است/ تبیین رابطه قابلی پیامبر(ص) در وحی قرآنی

حجت‌الاسلام والمسلمین قاسم ترخان، مدیر گروه کلام پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌وگو با ایکنا؛ با اشاره به حجیت ذاتی سنت و ارائه تقریری جدید از عصمت گفت: نوعا وقتی که افراد با این سؤال یعنی مبنای حجیت سنت مواجه می‌شوند پاسخشان این است که اهل‌بیت (ع) از آن جایی که معصوم هستند گفتار و تقریر و فعل آنان نیز حجت است؛ اگرچه این حرف، حرف درستی است، اما باید به این بحث با عمق بیشتری توجه شود.

این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: نگاهی که به عصمت وجود دارد گاهی اوقات به این صورت است که پیامبر و اهل بیت در برابر حق‌تعالی استقلالی ندارند و هر چه خدا به آنان وحی می‌کند و می‌فرماید منتقل می‌کنند و به تعبیری مانند بلندگو هستند؛ همان بحثی که امثال سروش مطرح و به قائلان آن ایراد گرفته‌اند.

وی افزود: وی نقشی برای پیامبر در قرآن قائل بود و می‌گوید پیامبر در وحی قرآن، علت فاعلی است و نه قابلی و ایراد می‌کرد که شما نقشی برای پیامبر قائل نیستید و تنها می‌گوئید که نقش پیامبر همانند بلندگواست.

ترخان بیان کرد: وی شواهدی را هم ارائه کرده و تاکید می‌کند که نقش پیامبر فاعلی است؛ از جمله به آیه مرتبط به وحی به زنبور عسل استشهاد و استناد کرده، اما او از این نکته غفلت دارد که حتی ما اگر برای پیامبر نقش قابلی قائل شویم به لحاظ هستی‌شناختی، وجودشناختی و مرتبه وجودی، انسان کامل به جایی می‌رسد که سعه وجودی می‌یابد و عین حقیقت می‌شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: با این نگاه انسان کامل عین علم و گاهی خواهد شد؛ لذا اگر ما عصمت را این طور تقریر کنیم که سعه وجودی انسان معصوم به حدی بالا رفته که عین علم و آگاهی و حقیقت شده باشد؛ بحث متقن‌تری خواهد بود، زیرا مگر کاشفیت علم، ذاتی نیست. ما در مورد خدا می‌گوئیم علم خدا عین ذات اوست؛ بنابراین به همان دلیلی که ما قرآن را حق و علم مطلق می‌دانیم و برای آن به علت اینکه کلام الله است حجیت قائل هستیم، معصوم نیز کلام الله است.

ترخان بیان کرد: خود قرآن فرموده که عیسی، کلمة‌الله بود؛ بنابراین قرآن و سنت نیز مکمل هم نیستند بلکه مفسر یکدیگر هستند؛ مگر قرآن ناقص است که سنت آن را تکمیل کند؛ بنابراین اگر قرآن در دست انسان کامل باشد برای فهم دین همین قرآن کافی است و عقل و فطرت نیز اگر عقل و فطرت معصوم باشد حجت است.

 

نگاهی عمیق‌تر به عصمت

وی افزود: عقلی که مشوب و آلوده به خیال و وهم و فطرتی که آلوده است و پاک نیست نمی‌تواند حجت باشد؛ ولی قرآن به تنهایی در دست معصوم حجت است؛ از این رو قرآن و سنت مفسر همدیگر و نه مکمل هم هستند پس نوع نگاه ما به عصمت باید یک مرحله بالاتر باشد و صرفا به عصمت اکتسابی اکتفا نکنیم، زیرا اگر این ملاک باشد نمی‌تواند مبنای حجیت قرار گیرد.

ترخان عنوان کرد: نقل شده است که در محضر آیت‌الله بروجردی گفتند سیدبحرالعلوم در تمام زندگی خود گناه نکرده است، آیت الله بروجردی نیز فرمودند: من هم از اول زندگی یادم نمی‌آید که فکر گناه کرده باشم؛ ولی آیا عصمت از گناه به صورت اکتسابی، مبنای حجیت می‌تواند باشد یا چیزی فراتر از این لازم دارد و آن عصمت موهبه و لطف الهی است؟.

استاد و پژوهشگر حوزه علمیه اظهار کرد: برای اینکه ما خاطرجمع شویم و به انسان معصوم اعتماد کنیم که هیچ‌گاه در طول عمر خود مرتکب خطا و گناه نشده است باید عصمت را به سعه وجودی باز گردانیم؛ یعنی معصوم به گونه‌ای سعه وجودی او توسعه یافته است که عدل قرآن شده است. این‌ها از هم جدایی ندارند که در مفاد حدیث ثقلین نیز به اشاره شده است؛ به بیان دیگر ما سنت و قرآن را به عنوان یک متکلم می‌دانیم؛ لذا چیزی را که معصوم گفته و قرآن می‌گوید یکی است.

وی تاکید کرد: اگر به بحث عصمت این طور نگاه کنیم وجود معصوم عین حقیقت و با علم یکی خواهد شد و حجیت علم نیز ذاتی است و طوری نیست که علم بر معصوم عارض شده باشد که امکان خطا در آن باشد و همین مسئله، مبنای حجیت سنت است.

ترخان عنوان کرد: اهل‌بیت معصوم هستند و این درست است، اما عصمت به گونه‌ای تقریر می‌شود که حجیت سنت، حجیت اصولی صرف نیست بلکه ذاتی و کاشف است و با این نگاه باید پلی به سعه وجودی انسان کامل بزنیم؛ زیرا انسان کامل مظهر و آئینه تمام نمای خداوند شده و چون این طور است کلمه الهی شده و چون خود معصوم حجیت ذاتی دارد قول و فعل و تقریر او نیز معصوم است.

رابطه قرآن و پیامبر(ص)

ترخان تصریح کرد: رابطه پیامبر با قرآن بر اساس اعتقاد ما فاعلی نیست بلکه قابلی است؛ اما این قابلیت مانند طوطی نیست که هر چه به او بگویند تکرار کند (زیرا اگر نقش پیامبر را مانند طوطی بدانیم اشکال امثال سروش درست است) بلکه حکایت از سعه وجودی دارد که پیامبر در مرتبه‌ای از حیث هستی‌شناسی قرار گرفته که توان تحمل وحی را دارد و چون به این حد رسیده در دریافت و ابلاغ و سایر مراحل نیز دچار خطا نخواهد شد.

وی تاکید کرد: این عصمت، عصمت مطلق و جمع میان عصمت مکتسبه و موهبه است نه عصمت نسبی که ما برای برخی مانند حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت معصومه (س) قائل هستیم یا مراتبی از همین عصمت نسبی را برای برخی مانند آیت الله بروجردی و ... هم قائل هستیم؛ لذا همه چهارده معصوم از جمله حضرت زهرا (س) دارای عصمت مطلقه هستند و استناد و استشهاد بارز آن نیز آیه شریفه تطهیر است.

 انتهای پیام/

captcha