ذات تئاتر با اخلاق‌گرایی پیوند خورده است
کد خبر: 3878695
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۴
داوود فتحعلی‌بیگی:

ذات تئاتر با اخلاق‌گرایی پیوند خورده است

یک کارگردان و پژوهشگر تئاتر گفت: ذات تئاتر با اخلاق‌گرایی پیوند خورده است، اما وقتی این شاخصه از هنر نمایش رخت برمی‌بندد، نباید انتظار داشت که مبلغ ارزش‌های دینی و ملی باشد.

داوود فتحعلی‌بیگی، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و مدرس تئاتر، در گفت‌و‌گو با ایکنا، درباره جایگاه سرگرم‌کنندگی در هنر تئاتر اظهار کرد: اگر قرار باشد درباره الزام سرگرم‎کنندگی در هنر سخن بگوییم، در ابتدا باید منظورمان را از سرگرمی مشخص کنیم. اگر مقصود ما لذت‌بخش بودن هنر است، مسلماً این یک اصل بدیهی است و آن هنگام به ذات زندگی پرداخته‌ایم، زیرا در زندگی واقعی اگر آدم‌ها نتوانند از زندگیشان لذت ببرند دیگر ادامه حیات برای آن‌ها مفهومی ندارد. 

وی افزود: لذت بخش بودن تئاتر ربطی به ژانر ندارد، زیرا هم یک اثر کمدی باید این ویژگی را داشته باشد و هم یک اثر مذهبی، مثلاً در گذشته نقالی‌هایی که در کشورمان اجرا می‌شد تنها روایت یک حکایت نبود، بلکه تماشاگر از دیدن آن لذت می‌برد و همین امر دلیل ماندگاری این هنر‌ بود. نمونه دیگری از آثار لذت‌بخش قصه‌های هزار و یک شب است، زیرا در این قصه‌ها پیام به زیبا‌ترین شکل به مخاطب منتقل می‌شود. تمامی این مثال‌ها بیانگر آن‌اند که سرگرمی وجه مهم هر اثری است. 

این پژوهشگر تئاتر آیینی تصریح کرد: برخی تصور می‌کنند بیان دیالوگ‌های پیچیده و نامفهوم  به معنی ارائه تئاتر فاخر است. مثلاً عده‌ای نمایش‌هایی را روی صحنه می‌برند که سرشار از موضوعات فلسفی است. فلسفه دانشی فاخر است، اما جای آن در تئاتر نیست، چون اگر فردی بخواهد به این علم دست یابد باید در کتاب‌ها به دنبال آن باشد نه این‌که در تئاتر آن را بجوید.

مهم‌ترین وجه تمایز تئاتر
 
فتحعلی‌بیگی درباره امتیازات تئاتر در مقایسه با دیگر اشکال هنر به ویژه سینما گفت: مهمترین وجه تمایز تئاتر با دیگر اشکال هنر ارتباط زنده‌ای است که این هنر با مخاطب برقرار می‌کند. در سینما کارگردان مجبور است برای شخصیت‌پردازی، لوکیشن فراهم کند، اما در تئاتر به این امر نیازی نیست و در یک صحنه به راحتی می‌توان با مخاطب ارتباط برقرار کرد.

کارگردان نمایش «کسی که سر دهد (حر)» در پاسخ به این سؤال که آیا از تئاتر می‌توان انتظار داشت، مبلغ تفکرات ایرانی ـ اسلامی باشد، چنین توضیح داد: تئاتر از دیدگاه من اگر اخلاقگرا نباشد، اساساً کارکردی ندارد. این اتفاق فقط منوط به نمایشنامه‌های ایرانی نیست، بلکه در آثار چخوف یا شکسپیر هم می‌توان این موارد را مشاهده کرد، اما نکته‌ای در این میان وجود دارد، اگر آموزه‌های دینی بخواهد به شکل شعاری یا سیاسی روایت شود، مطمئن باشد یا مخاطب آن محدود خواهد بود یا این‌که نمی‌تواند کارکردی داشته باشد.

مؤلف کتاب «آشنایی با مبانی شبیه‌خوانی» اضافه کرد: برای مثال نمایشنامه‌های بلوک شرق در دورانی بیشتر جنبه ایدئولوژیک داشتند و شاید در آن زمان اثر خاصی در جامعه داشتند، اما اثر آن‌ها ماندگار نبود و اگر قرار باشد تئاتر جنبه کاربردی داشته باشد باید به نکات ظریفی در آن توجه کرد. 

فتحعلی‌بیگی در پاسخ به این سؤال که معضل امروز تئاتر چیست، گفت: در این باره می‌توان موارد مختلفی را بیان کرد. در ابتدا نیز به بحث سخت افزار در تئاتر اشاره می‌کنم. متأسفانه نوع سالن سازی در تئاتر اصولی نیست، زیرا در هنگام ساخت نه موقعیت مکانی و فرهنگی در این ساخت و ساز‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد و به لحاظ معماری بسیاری از این سالن‌هایی که ساخته می‌شوند برای روی صحنه بردن آثار مناسب نیست. همچنین در بحث سخت افزار شاهد ساخت‌و‌ساز‌هایی هستیم که از طریق بخش خصوصی انجام می‌شود و اغلب در راستای کسب درآمد است و کمتر به منفعت تئاتر توجه می‌شود. 
 
ضعف بارز در هنر نمایش

این کارگردان تئاتر ادامه داد: ضعف دیگر که در تئاتر وجود دارد به امر آموزش بر می‌گردد. در بین مسئولان هنر نمایش اراده‌ای وجود ندارد تا از دانش بزرگان این حوزه برای آموزش استفاده شود. آموزش تئاتر هنوز بر پایه دانش بسیاری قدیمی استوار است که از غرب به ایران آمده است و سال‌هاست این هنر بر همین مبنا پیش رفته‌ است، اما تا چه زمانی باید تنها این موضوعات تدریس شود؟ چون تا زمانی که این‌گونه باشد از دانشگاه‌های هنر، کمتر هنرمند بیرون می‌آید.

وی متذکر شد: متأسفانه نقش‌های حمایتی دولت از این هنر هر روز کاهش می‌یابد و در این میان متأسفانه عده‌ای هم بر طبل تئاتر خصوصی می‌کوبند، درصورتی‌که نمی‌دانند با آوردن چند هنرپیشه سینما نمی‌توان هزینه‌های تئاتر را تأمین کرد و البته نکته مهم دیگر عدم نظارت بر ورود افراد به این هنر است.

این پژوهشگر تئاتر در جواب به سؤالی مبنی بر اینکه تئاتر امروز غرب‌زده است، گفت: اجرای گسترده نمایشنامه‌های خارجی به نظرم چندان شایسته نیست، اگرچه حتماً باید شاهکار‌های ادبی جهان روی صحنه بروند، اما این آثار باید به تعداد محدود اجرا شوند. در این میان عده‌ای باور دارند، نمی‌توان در تئاتر مرز‌بندی کرد. این نکته فقط شعار است، چون انتخاب نمایشنامه‌های غربی به نوعی مرز‌بندی است و خلاف شعار‌هایی است که در این زمینه مطرح می‌شود، زیرا بسیاری از نمایشنامه‌های فاخر داخلی هنوز روی صحنه نرفته‌اند، اما به راحتی بودجه تئاتر صرف نمایشنامه‌های خارجی می‌شود. تا زمانی که نمایشنامه‌های داخلی مورد توجه قرار نگیرند و عمده آثار فرنگی باشند، همچنان تئاتر هنری متأثر از غرب است.
 
گفت‌و‌گو از داوود کنشلو
انتهای پیام
captcha