چرخه پرهیجان زندگی انسان بر مدار خوف و رجا
کد خبر: 3921757
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۷:۱۷

چرخه پرهیجان زندگی انسان بر مدار خوف و رجا

سیدمجتبی حسینی ضمن تبیین فرازی از حدیث لوح، تصریح کرد: انسان‌ها در حال حرکت در مدارهای مختلفی هستند که نقطه اول و آخر هر مدار، خوف و رجا است و تعادل میان خوف و رجا، زندگی را در یک چرخه پرهیجان قرار می‌دهد.

به گزارش ایکنا؛ مراسم سوگواری سیدالشهدا(ع) با سخنرانی سیدمجتبی حسینی با محوریت حدیث لوح برگزار و فایل صوتی آن امروز 18 شهریورماه در فضای مجازی منتشر شد. حدیث لوحِ حضرت فاطمه زهرا(س)، از احادیث منقول از پیامبر اسلام(ص) برای اثبات امامت ائمه دوازده‌گانه شیعه است. این حدیث با توجه به مقبولیت سند و فراوانی نقل آن در منابع مختلف، جایگاه ویژه‌ای در اثبات امامت و خلافت ائمه شیعه دارد. ویژگی این حدیث، ذکر نام همه جانشینان رسول خدا(ص)، از امام اول امام علی(ع) تا امام دوازدهم امام مهدی(ع) است.

حسینی در این رابطه توضیح داد: در قسمتی از این حدیث می‌خوانیم: «إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا قَاصِمُ الْجَبَّارِینَ وَ مُدِیلُ الْمَظْلُومِینَ وَ دَیانُ الدِّینِ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَمَنْ رَجَا غَیرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیرَ عَدْلِی عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ»، ابتدای صحبت بحث جبارین و ستمگران است. بعد می‌فرماید «فَمَنْ رَجَا غَیرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیرَ عَدْلِی عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ». انسان‌ها با امید و خوف زندگی می‌کنند، تردید در این نیست. ما خوف‌های همدیگر را نمی‌دانیم و اصلاً برای ما قابل تصور نیست. به هر حال خوف و رجا برای هشت میلیارد جمعیت کره زمین وجود دارد و مخصوص مذهبی‌ها نیست. همین‌که شما می‌خواهید از خیابان رد بشوید، همین‌قدر خوف دارید.

وی افزود: اتفاقاً کسی که خوف ندارد، کمبود دارد؛ لذا یک کودک بدون نگاه کردن به چپ و راست از خیابان رد می‌شود. البته یک زمان می‌شود که انسان خوف نداشته باشد، ولی یکسری ترس‌ها ریشه‌اش جهل است، یکسری ترس‌ها ریشه‌اش علم است. هرچه انسان فاقد ترس‌هایی باشد که ریشه‌اش جهل است، نشان‌دهنده جایگاه بالاتر او است، هرچه انسان ترس‌هایی را داشته باشد که ریشه‌ در علم دارد، نشان‌دهنده این است که انسان عمیق و درست است.

مولف کتاب «مقامات اولیا» ادامه داد: بنابراین برخی ترس‌ها از روی جهل است که گاهی ریشه‌های روان‌شناختی دارد. مثلاً اگر برق قطع شود، ممکن است کسی بترسد که این ترس از روی ناآگاهی است. خوف چیزی ضعیف‌تر از ترس است. یک نوع نگرانی است، مثلاً شما نسبت به امری در آینده نگرانی دارید. آیه قرآن می‌فرماید: «‌وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»، خوف نسبت به آینده است، حزن نسبت به گذشته است. بنابراین وقتی انسان در دنیا زندگی می‌کند، مجموعه‌ای از خوف‌ها و مجموعه‌ای از امیدها را دارد. همه آدم‌ها با نوعی رجا زندگی می‌کنند و زندگی را دوست دارند. وقتی خواهران لاله و لادن را برای مداوا فرستادند، قبل از عمل با آنها مصاحبه کردند، گفتند دوست داریم زنده باشیم، در صورتی که زندگی کردن مانند آنها برای ما حتی قابل تصور هم نیست.

خوف و رجا؛ هیجان‌بخش زندگی

وی ادامه داد: بنابراین همه یک خوف و یک رجایی دارند. تعادل بین خوف و رجا، زندگی را بین یک چرخه پرهیجان قرار می‌دهد و اگر فقط خوف باشد یا فقط رجا باشد، خوب نیست. خوف و رجا دو روی یک سکه‌اند، اگر خوف نباشد رجایی هم نیست، اگر رجا نباشد، خوفی هم نیست. آدم‌ها با این خوف و رجا زندگی می‌کنند و اگر خوف و رجا را از آنها بگیری، زندگی‌شان بی‌معنا می‌شود. اینکه یک نفر خودکشی می‌کند، اسمش خوف نیست، بریدن است؛ چنانچه رجا، بی‌گدار به آب زدن نیست. تعادل خوف و رجا همه را در یک زندگی گرم و معنی‌دار نگه می‌دارد. این آفرینشی است که خداوند برای ما قرار داده است و نهاد ماست و باید مابازای بیرونی داشته باشد. اگر شما به خوف و رجا یک مابازای بیرونی بدهی، در یک مدار بالاتری قرار می‌گیری؛ یعنی رده خوف و رجا، مدار حرکت شما را معین می‌کند.

وی افزود: باید توجه کنیم خوفمان از چیست و رجائمان به چیست. این مطلب را با توجه به حدیث لوح عرض می‌کنم. آیا شما تاکنون فکر کردید خوف و رجایت از چیست و تعادل بین خوف و رجا داری یا نداری؟ خوب دقت کنید! باید دقت کنید خوف و رجا دارید یا ندارید و درجه خوف و رجایتان به چیست. مثلاً ممکن است خوف و رجایت این باشد که بورس بریزد یا بورس رشد کند. اگر خوف و رجای شما این باشد، مدارت پایین است. انسان‌ها دارند در یک مدارهای مختلف حرکت می‌کنند و نقطه اول و آخر هر سیکلی خوف و رجا است که آدم‌ها در آن حرکت می‌کنند.

پیامد امید داشتن به غیر خدا

وی ادامه داد: همه یک خوف و رجایی دارند، اما از چه رنج می‌کشند؟ جوابش اینجاست: «فَمَنْ رَجَا غَیرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیرَ عَدْلِی عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ»، رجای ما به غیر خداست و خوفمان هم از غیر خداست. خوف ما زیاد است، ولی از عدل خدا نیست؛ همچنانکه رجا داریم، ولی امیدمان به خدا نیست. امید برخی به آسمان است، اما امید برخی به زمین است. اگر خوف و رجایمان به غیر خدا باشد، همه زندگی‌مان رنج می‌کشیم، ولی کسی که خوف و رجایش با خداست، خیلی قشنگ زندگی می‌کند.

انتهای پیام
captcha