جرعه‌ای و لمعه‌ای به یاد مرحوم شیخ‌الاسلامی
کد خبر: 3971560
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۹
یادداشت/

جرعه‌ای و لمعه‌ای به یاد مرحوم شیخ‌الاسلامی

سیدعلی کاشفی خوانساری با اشاره به ابعاد شخصیتی علی شیخ‌الاسلامی بیان کرد: وی درباره نوگرایی دینی و عرفان‌های نوظهور و مکاتب سلوک شرق و غرب مطالعه و تحلیل داشت و نکات و ریشه‌های مشترک را برمی‌شمرد و با گلایه از برخی قشری‌گری‌ها می‌گفت در نگاه بعضی عارف خوب فقط عارف و صوفی متوفی و مربوط به قرون گذشته است.

سیدعلی کاشفی خوانساری

به گزارش ایکنا، سیدعلی کاشفی خوانساری، نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار، به مناسبت درگذشت علی شیخ‌الاسلامی یادداشتی را با موضوع «جرعه‌ای و لمعه‌ای به یاد مرحوم شیخ‌الاسلامی» به رشته تحریر درآورده که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

آیت‌الله دکتر علی شیخ‌الاسلامی، صبح روز عید فطر در سن ۸۵ سالگی درگذشت. درباره سوابق حوزوی، دانشگاهی، خدمات و آثار ایشان دیگران نوشته‌اند و خواهند نوشت؛ درباره سال‌ها تدریس و خدمت در دانشگاه‌های تهران، خوارزمی و علامه، جلسات تفسیر قرآن، تدریس عرفان نظری و اخلاق، نگارش و ترجمه کتاب‌هایی چون خیال، مثال و جمال در عرفان اسلامی و ده‌ها مقاله علمی و معنوی.

من اما در دانشگاه و کلاس‌های خصوصی توفیق بهره‌وری از ایشان را نداشتم اما به رسم ادب و ادای حق شاگردی دو سه نکته علمی و اخلاقی را که از ایشان به یاد دارم نقل می‌کنم. در دهه ۷۰ زمانی که روزنامه‌نگار جوانی بودم به واسطه دوستی با فرزند فرهیخته ایشان حسین، با دکتر شیخ‌الاسلامی آشنا شدم و در دیدارها و گفتگوهای تلفنی از ایشان بهره بردم.

آن سال‌ها یکی از دغدغه‌های ذهنی من نسبت شریعت و طریقت بود. از کسانی می‌شنیدم که سالک پس از ورود به طریقت دیگر نیازی به شریعت ندارد و از آن مرحله عبور و آن را رها می‌کند. از آن سو عارفانی را می‌دیدم که با وسواس و اسرار و احتیاط بسیار به جزئیات احکام فقهی تمرکز و توجه دارند و شاگردان را به دقت و ریزبینی و مداومت در شریعت، حکم و توصیه می‌کنند و تنها شرط توفیق سالک را پایبندی به احکام می‌دانند

مثال ساده‌ای که دکتر شیخ‌الاسلامی برایم زد را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. گفت کودکان در دبستان حروف الفبا، املای لغات و ساختن جملات را می‌آموزند و همه توجه و تمرین و امتحانات ایشان بر این امر متمرکز است. اما در دبیرستان و دانشگاه از امور دیگری صحبت می‌شود و امتحانات و مباحثات درباره مسائل دیگری است. با این حال دانشجویان به هیچ وجه از حروف تهجی و املا و دستور زبان بی‌نیاز نمی‌شوند بلکه هر چه که بخواهند بنویسند و بخوانند و بیاموزند، وابسته به همان الفبا و لغات و درک کلمات و جملات است. دانشجویان بیش از دبستانی‌ها بر اهمیت و کاربرد و ضرورت کلمات و الفبا و ترکیبات آنها واقفند و بر استفاده از آن پایبندی و دلبستگی دارند اما درس و بحث و آزمون آنها مقولاتی متفاوت است. اگر دانشجویی دستور زبان و نگارش را نداند و یا از یاد ببرد به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید و اگر دانش‌آموزی هم پس از سال‌ها همچنان درگیر آموختن خواندن و نوشتن پایه باشد، همین‌طور.

یک بار دیگر درباره مراجع تقلید و رساله‌های عملیه ایشان صحبت شد و من گفتم رساله آقای فلان دوبرابر رساله آقای دیگر حجم دارد و مشخص است که اعلم و افقه هست. ایشان اما گفت رساله برای استفاده عموم مردم است. هنر فقیه ساده کردن احکام و آداب دین و مختصر کردن آن برای سالکان است. اینکه مردم یاد بگیرند چگونه روح کلی و هدف اصلی احکام را درک کنند و بدون ترس و وسواس به عبادت و بندگی بپردازند و در مسیر عبد شدن و کسب فضائل اخلاقی و معنوی گام بردارند.

خاطره دیگر توجه ایشان به جریان‌های عرفانی معاصر بود. ایشان برخلاف بسیاری از اساتید عرفان نظری که تمام علاقه و اهتمام‌شان به عارفان قرون ماضیه و متون سده‌های ۴ و ۵ است، از فضای عرفانی معاصر هم غافل نبود. درباره مجالس و محافل عرفانی سوال می‌کرد و مراوده داشت. درباره کسی می‌گفت که بازیگری است با چنته خالی و دیگری را عاشقی خالص اما ساده ارزیابی می‌کرد و دیگری را نادره‌ای می‌نامید که مریدان و اطرافیانش هم به درستی و کمال نسبت به او معرفت ندارند. درباره نوگرایی دینی و عرفان‌های نوظهور و مکاتب سلوک شرق و غرب مطالعه و تحلیل داشت و نکات و ریشه‌های مشترک را برمی‌شمرد و با گلایه از برخی قشری‌گری‌ها می‌گفت در نگاه بعضی عارف خوب فقط عارف و صوفی متوفی و مربوط به قرون گذشته است.

جرعه‌ای و لمعه‌ای به یاد مرحوم شیخ‌الاسلامی

در مراسم اختتامیه جشنواره قصه‌های مذهبی کودک و نوجوان که با نام جشن آسمان در سال ۱۳۷۹ برگزار کردیم، ایشان سخنران مراسم اختتامیه بود و برندگان جوایز خود را از دست او گرفتند. صحبت‌های او درباره هدفی که کتاب‌های داستانی دینی باید دنبال کنند، هنوز هم تخصصی و شنیدنی است.

خدا این عارف و سالک گوشه‌نشین را غریق رحمت خود گرداند. مردی که متخلق به صفات پسندیده و حمیده و عاشق یادگیری و یاددهی بود.

انتهای پیام
captcha