به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، خطه آذربایجان با پیروزی انقلاب اسلامی، وارد نبرد علیه ضد انقلابیون شد؛ از همان ابتدا شهرهایی مانند ارومیه و تبریز روزهای آشفتهای را به خود دید؛ ضد انقلاب داخلی با تروریستهای خارجی دست به کار شدند تا ملت غیور آذبایجان را به زانو در بیاورند.
آذربایجان؛ مهد ایستادگی در برابر دشمن
روزی نبود که آذربایجان شهیدی را تقدیم اسلام نکند، اما فرزندان رشید آذربایجان از همان ابتدا دست به اسلحه برده و در مقابل یاغیهایی که چشم به این خطه همیشه سرسبز دوخته بودند، ایستادند. باکریها، امینیها و شفیعزادهها که از ارومیه و تبریز سربرآوردند تا پای جان برسر آرمانهای خود ایستادند.
شهید حسن شفیعزاده در مردادماه سال ۱۳۳۶ در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد شده و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن، متدین و مقلد امام(ره) پرورش یافت؛ از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامههای سوگواری امام حسین(ع) حضور داشت و عشق خدمتگذاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید.
به مسجد که میرفت چون بزرگترها عمل میکرد و از جمله کسانی بود که در پذیرایی عزاداران حسینی نقش فعالی داشت؛ با جدیت تمام و احساس مسئولیت بیشتر از گذشته هم درس میخواند و هم به مادرش در اداره امور منزل کمک میکرد و از مساعدت به خواهر و برادرانش نیز دریغ نداشت. ضمن اینکه به ورزش خصوصا وزنهبرداری علاقمند بود. در دوران تحصیل دانشآموزی با وقار و محبوب، مؤدب و کوشا بوده و همواره سعی میکرد تکالیف دینی خود را انجام دهد.
ارتباط با روحانیت مبارز
پس از اخذ دیپلم به سربازی اعزام شد و همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی، در سایه رهنمودهای حضرت امامخمینی(ره) با روحانیون معظم در تبعید، همچون شهید آیتالله مدنی و شهید آیتالله دستغیب در تماس بود و در داخل پادگان، فعالیتهای زیادی جهت راهنمایی نظامیان و خنثی کردن تبلیغات حکومت نظامی انجام میداد؛ در همان زمان به پخش پیامها و اعلامیههای رهبر عظیمالشان انقلاب در داخل و خارج پادگان نیز میپرداخت.
شهید شفیعزاده، بعدها به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به همراه دیگر برادران، اولین هستههای مسلح سپاه را پیریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف خلق مسلمان نقشی فعال داشت. با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپارهانداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره میشد، به جبهههای جنوب شتافت.
رئیس ستاد تیپ کربلا
بعدها با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر شکست حصر آبادان، نقش تاریخی خود در شکستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا کرد. شهید شفیعزاده پس از عملیات «طریقالقدس» به عنوان رئیس ستاد تیپ کربلا - که تازه تشکیل شده بود - انجام وظیفه کرد و در شکلگیری، انسجام و سازماندهی آن نقش اساسی داشت.
در عملیات پیروزمندانه فتحالمبین معاون تیپالمهدی(عج) بود که خاطره رشادتها و جانفشانیهای او در اذهان مسئولان جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمیرود. با همفکری تنی چند از فرماندهان، ضمن پیریزی و سازماندهی اولین آتشبارهای توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات بیتالمقدس را به عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد.
در نبردهای «خیبر، والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای 5»، که سپاه پاسداران به لحاظ عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش کل منطقه عملیات، با رهبری و هدایت وی انجام گرفت. اوج هنرنمایی و شکوفایی خلاقیت وی در عملیات «والفجر ۸» تجلی یافت.
فرماندهی توپخانه و طرحریزی و هدایت آتش
شهید شفیعزاده ضمن شرکت در تمامی صحنههای عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرحریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاههای مختلف بر عهده داشت و آخرین مسئولیت ایشان فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) بود.
خودروی شهید شفیعزاده در هشتم اردیبشهتماه سال 66 در منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در شمالغرب (منطقه عمومی ماووت) در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و این شهید بزرگوار به آرزوی دیرینه خود نائل شد و با بدنی قطعه قطعه و غرق به خون به دیدار معشوق شتافت.