کد خبر: 1373888
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۵
یادداشت روز/

تحلیل انقلاب اسلامی از منظر سنت‌های الهی

گروه سیاسی: تحلیل انقلاب اسلامی از منظر قرآن‌ و توجه به انقلاب به عنوان یکی از سنن الهی در عین اینکه نگاهی جامع‌نگرانه از انقلاب اسلامی ارئه می‌کند، از طرفی دیگر می‌تواند سایر نظریات و تحلیل‌ها از انقلاب را در دل خود قرار دهد.

22 بهمن 57 چرا رقم خورد؟ آیا براساس تئوری‌های مختلف انقلاب که از ابعاد سیاسی، اقتصادی یا نگاه ساختار- کارگزاری این پدیده را تحلیل کرده‌اند، می‌توان انقلاب اسلامی را تحلیل کرد  و آن در این قالب‌ها گنجاند؟ در پاسخ می‌توان گفت آری ولی نهایتا تحلیل‌هایی تقلیل‌گرایانه از این رخداد  بزرگ قرن بیستم حاصل می‌شود که نمی‌توانند عظمت وقوع یک رخداد تاریخی را به تصویر بکشند و بیانی جامع و همه‌جانبه از وقوع آن به دست دهند.
اما تحلیل انقلاب اسلامی از منظر قرآن‌ و توجه به انقلاب به عنوان یکی از سنن الهی در عین اینکه نگاهی جامع‌نگرانه از انقلاب اسلامی ارئه می‌کند، از طرفی دیگر می‌تواند سایر نظریات و تحلیلها از انقلاب را در دل خود قرار دهد.
براین اساس یکی از مهم‌ترین سنت‌های الهی سنت مبارزه و برخورد اهل حق و باطل است که آیه «و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» مصداق بارز آن است که باطل را رفتنی و نابودشدنی دانسته است یا آیه «... ویمح الله الباطل ویحق الحق بکلماته» که خواست خداوند را نیز نابودی باطل بیان می‌دارد.
در این راستا انقلاب اسلامی و میدان مبارزه با نظام شاهنشاهی نیز به واقع میدان مبارزه اهل حق و باطل بود که یک طرف خواستار استقلال، آزادی، محور قرار گرفتن دین و ارزش‌های اسلامی بودند و طرف دیگر خواستار وابستگی، خفقان و استبداد و خارج شدن دین از مدار زندگی سیاسی و اجتماعی جامعه ایران بودند.

اما این خواسته‌های اهل حق شرط لازم نابودی باطل بود نه شرط کافی، لذا سنت‌های دیگر الهی لازم بود تا انقلاب اسلامی به ثمر می‌رسید که می‌توان از میان مجموعه سنت‌های الهی براساس آیات قرآن به مسئله ایمان، صبر واستقامت، وحدت و خواست تغییر اشاره کرد.
آیه «وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛ سست مشوید و نگران نباشید که شما اگر واقعا ایمان داشته باشید، برترید» بیانگر سنت الهی ایمان و نقش آن در تحولات اجتماعی است. یکی از عوامل شکل‌دهنده انقلاب اسلامی به واقع ایمان و باور مردم به راهی بود که انتخاب کرده بودند که اگر این باور نبود نمی‌توانست پیش‌برنده و تداوم‌بخش راهپیمایی‌ها، تظاهرات، مبارزات و تحمل شکنجه‌های مبارزان انقلابی باشد.
آیه «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ»؛ پس همان گونه که فرمان یافته‌‏اى پایدارى کن و نیز هر که با تو رو به سوى خدا آورده است». این آیه مصداق سنت استقامت و صبر در راه خدا است.

در انقلاب اسلامی نیز رهبری انقلاب، امام خمینی(ره) 15 سال تبعید و دوری و سختی‌های گوناگون را تحمل کرد و استقامت ورزید اما در مسیر حق ثابت قدم ماند و توده‌های مردم را نیز به این مسیر دعوت کرد و مردم نیز از تمام گروه‌ها در این مسیرهمراه امام شدند لذا همراه با ایمان استقامت و پایداری بر اعتقاد نیز لازم است.
سنت وحدت را می توان با آیه «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» نشان داد که انقلاب اسلامی مصداق کامل وحدت امام و مردم تحت پرچمی به نام اسلام و ارزش‌های اسلامی بود.

در واقع اگر انقلاب اسلامی بدون خشونت و تندوری به پیروزی رسید حاصل گردهم آمدن عموم ملت حول محور یک رهبر و یک هدف و تحت یک شعار و آرمان واحد بود که از تشتت و تفرقه در مسیر پیروزی انقلاب جلوگیری کرد و انقلاب اسلامی را در زمانی که از نظر تحلیل‌گران و نظریه‌پردازان سیاسی رژیم شاهنشاهی در ثبات و ‌قدرت به سر می‌برد در اوج ناباوری به شکست و سقوط کشاند.

به جرئت می‌توان گفت انقلاب اسلامی حاصل معجزه وحدت ملی بود.اینجا بود که ایمان و استقامت همراه اتحاد و گذشتن از منافع و علایق شخصی شد و گرنه بدون وحدت ملی، ایمان و استقامت به تنهایی انقلاب اسلامی را به ثمر نمی‌رساند.

اما همه این عوامل و سنت‌ها اگر با خواست و میل تغییرعملی در میان توده‌ها همراه نبود انقلابی نیز رخ نمی‌داد و تنها به یک سری مبارزات گروهی هر چند با نیت‌های پاک منجر می‌شد و اینجاست که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند وضع هیچ ملتی را عوض‏ نمی‏کند تا که خودشان تغییری در خود ایجاد کنند».
به عبارتی سنت ثابت برخورد اهل حق و باطل همیشه تاریخ وجود داشته است اما باید خود یک ملت خواستار تغییر و حرکت از وضعیت نامطلوب به مطلوب وحرکت از حضیض به اوج شوند تا این سنت الهی به منصه ظهور برسد و از قوه به فعل درآید.
در این راستا انقلاب اسلامی برگرفته از خواست عمومی ملت برای تغییر و حرکت از وابستگی به استقلال، از خفقان به آزادی، از مادی گرایی به معنویت‌خواهی، از سلطه‌پذیری به آزادگی، از نگاه به بیرون به درون نگری، از بی‌نقش بودن مردم در حکومت و به عبارتی نگاه رعیت‌گونه به مردم به تعیین‌کنندگی مردم در سرنوشت خویش نگاه به مردم براساس کرامت‌ انسانی و در کل از هر چه غیر خدا به خدامحوری و در معنای کامل، اسلا‌م‌گرایی بود.
این‌گونه بود که جمع ایمان، صبر و استقامت، وحدت و خواست تغییر به آفرینش انقلاب اسلامی منجر شد و اهل حق بر اهل باطل پیروز شدند و تداوم همین خواست‌ها و حرکت در همین مسیر نیز ضامن بقا و تداوم انقلاب است.

captcha