محمد خوشچهره، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بحث درباره مشکلات مدیریتی کنونی و دلایل محقق نشدن حماسه اقتصادی در سال 92 پرداخت و اظهار کرد: برخی به اشتباه، مدیریت جهادی را نیازمند تغییر در ساختارهای مدیریتی میدانند، درحالیکه وقتی از ساختار سخن میگوئیم، یعنی نگاه بلندمدت داریم؛ چون ساختار در کوتاهمدت تغییر پیدا نمیکند. بسیاری ریشه مشکلات را تحولات ساختاری میدانند؛ این دیدگاه ضمن اینکه درست است درعین حال غلط هم هست.
مدیریت جهادی معطوف به تغییر ساختارهای مدیریتی نیست
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران تاکید کرد: اگر اینگونه به مقوله ساختاری نگاه کنیم، عدهای سوءاستفاده میکنند و اقدامات کوتاهمدت، تاثیرات روشی و نگاه مدیریتی که به ساختار برمیگردد را اعمال نمیکنند و آن را به یک تغییرات بنیادی معطوف میکنند که زمانبر است و باید نگاه بلندمدت به آن داشت؛ بنابراین بنده اعتقاد ندارم که تحقق مدیریت جهادی نیازمند تغیرات ساختاری و مبنایی باشد.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی ادامه داد: بنابراین نباید مدیریت جهادی را با تحولات ساختاری مترادف دانست؛ چون ما بعد از انقلاب اسلامی توانستیم ساختار سیاسی، دفاعی، نظامی و بسیاری از حوزههای دیگر را به برکت اندیشههای حضرت امام(ره) و تدابیر مقام معظم رهبری، تغییر دهیم؛ بنابراین اکنون که موضوع مدیریت جهادی مطرح شده است، نباید آن را به تغیرات ساختاری تعبیر کرد.
موانع تحقق حماسه اقتصادی
خوشچهره در پاسخ به پرسشی درباره دلایل محقق نشدن حماسه اقتصادی در سال 92 اظهار کرد: بسیاری از از افراد، محقق نشدن برخی از شعارها را در یک تحلیل ناقص متوجه این موضوع میکنند که نباید این نامگذاریها انجام شود و به نظر بنده چنین تعبیری اشتباه است؛ به این دلیل که جایگاه مقام معظم رهبری به عنوان یک استراتژیست و در ادبیات ما ولی فقیه و کسی است که اولویتهای اصلی را تعیین میکند و این 50 درصد کار است و 50 درصد بعدی به نظام تصمیمگیری، قانونی و اجرایی مربوط است که میتواند زمینههای عملیاتی شدن چنین تصمیماتی را فراهم کند.
نبود درک صحیح از حماسه اقتصادی
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران تاکید کرد: به نظر بنده اگر برخی از مدیران اجرایی که باید زمینههای تحقق چنین تصمیماتی را فراهم کنند، تعلل کنند، قطعاً تصمیماتی که برای توسعه کشور گرفته میشود، میتواند دچار اختلال شود؛ بنابراین بنده محقق نشدن حماسه اقتصادی و تصمیماتی همانند این امر را ناشی از دو علت میدانم که یکی از این عوامل، نبود درک صحیح در مسئولین است.
نماینده اسبق تهران در خانه ملت به عدم درک صحیح از جهاد اقتصادی اشاره کرد و گفت: در سالی که از جانب مقام معظم رهبری با عنوان جهاد اقتصادی نامگذاری شد، نبود درک مناسب از جهاد اقتصادی از جانب بسیاری از مسئولین باعث شد که در آن سال به جای توجه به اقتصاد و تولید، سوداگری، دلالی و خروج ارز در اقتصاد ما به وجود بیاید و کشور به جای پیشرفت دچار یک افت جدی اقتصادی شود.
عدم باور مسولین به تحقق حماسه اقتصادی
خوشچهره دومین مانع تحقق حماسه اقتصادی را عدم باور به حماسه اقتصادی در سطوح تصمیمگیر دانست و عنوان کرد: عدم باور به حماسه اقتصادی در سطوح تصمیمگیر، عامل دومی است که باعث عدم تحقق حماسه اقتصادی شد. ممکن است بسیاری از مسئولین در ظاهر این را نگویند، اما چون به این مسئله باور ندارند، آن را عملیاتی نمیکنند.
وی ادامه داد: متاسفانه بعد از جنگ تحمیلی و در پانزده ساله اخیر شاهد چنین عدم باورهایی در میان بسیاری از مسئولین بودهایم. در این سالها موارد بسیاری قابل مشاهده بوده است که برخی از مسئولین و مدیران اعلام نمیکردند که ما این مسائل را نمیدانیم تا متعاقبا در یک بحث عالمانه جهت مجاب شدن قرار بگیرند که اگر توانایی ندارند، کنار بروند تا افراد توانمند جایگزین آنها شوند. بنابراین مشکل عدم باور مسئولین نیز عامل و مانعی اساسی برای تحقق حماسه اقتصادی است.
ضعف نظارت و کنترل، فرصت را برای مفاسد کلان فراهم کرده است
وی افزود: دلایل دیگری هم میتواند وجود داشته باشد؛ مثلا کسانی که در اجراء و تصمیمگیریهای مهم تاثیرگذار هستند، اصلا توان و ظرفیت انجام چنین کاری را ندارند؛ بنابراین این موضوع هم میتواند دلیل باشد؛ مثلا بیش از یک دهه از قانون مبارزه با فساد میگذرد، اما مشاهده میکنیم که نه تنها وضعیت بهتر نشده، بلکه مفاسد اقتصادی بیشتر و کلانتر شده است. البته این سخن به این معنا نیست که حرفی که زده شده، حرف درستی نبوده، بلکه برعکس نشان داده که چقدر حرف مهمی بوده که در حدود یک دهه در مورد آن فرمان و دستور صادر شده است.
خوشچهره در پایان اظهار کرد: اشکال از عدم باور و عدم درک صحیح است یا خدای ناکرده ممکن است در نظام مبارزه با مفاسد اقتصادی کسانی قرار گرفته باشند که خودشان وامدار جریانات فساد و به نحوی منحرفین اقتصادی باشند. بنابراین مجموعهای از این مسائل باعث شده که این معضلات در سیاستهای اقتصادی به وجود بیاید، به طوری که ضعف نظارت و کنترل، عدم درک صحیح و ... فرصت را برای فرصتطلبان ایجاد کرده که بتوانند از شرایط به نفع خودشان و به ضرر اقتصاد کشور استفاده کنند.