کد خبر: 1421735
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۳۹۳ - ۲۳:۳۳
عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه:

تعاونی‌های ورشکسته با رانت‌خواری ادامه حیات می‌دهند/ اقتصاد دولتی؛ مانع توسعه تعاون

گروه اقتصاد: حجت‌الاسلام نظری، اقتصاد دولتی را بزرگ‌ترین مانع توسعه تعاونی دانست و اظهار کرد: همین وضعیت باعث شده است بسیاری از تعاونی‌ها ورشکست شده و برای ادامه فعالیت‌ خود به رانت‌خواری اقدام کنند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، در حالیکه در سیاست‏‌های کلی اصل 44 قانون اساسی، بخش تعاون به عنوان یکی از سه رکن اصلی اقتصاد کشور در کنار اقتصاد دولتی و خصوصی معرفی شده و باید زمینه‏‌های دستیابی این بخش به سهم 25 درصد در اقتصاد ملی فراهم شده تا زمینه برای توسعه اقتصادی کشور فراهم شود اما به گفته اکثر صاحب‌نظران، اکنون این سهم کمتر از 10 درصد است.
برای بررسی دلایل این وضعیت و اینکه چرا تعاونی‏‌ها تاکنون به صورت جدی در اقتصاد ایران نقش‌آفرینی نکرده‌‏اند؟ با حجت‌الاسلام والمسلمین حسن‌آقا نظری، مدیرگروه اقتصاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و عضو کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن این مصاحبه در ادامه می‌آید:
ایکنا: به عنوان سؤال اول بفرمائید به نظر شما چرا با وجود اسناد بالادستی در زمینه رسیدن سهم تعاون به 25 درصد از اقتصاد ملی تا پایان برنامه پنجم توسعه، این سهم محقق نشد و اکنون این سهم به گفته بسیاری از صاحب‌نظران و از جمله خود آقای ربیعی کمتر از شش درصد است؟
مهم‌ترین دلیل این امر این است که اقتصاد ما دولتی است و اگر خصوصی شود یک بخشش خصوصی غیرتعاونی و بخشی دیگر به صورت تعاونی اداره خواهد شد.
ایکنا: یعنی دلیل ناکامی بخش تعاون صرفا به خاطر دولتی بودن اقتصاد است؟
بله. مثلا در هشت سالی که گذشت، آن مقدار از اقتصاد را که خصوصی کردند به بخش عمومی منتقل شد که این بخش همانند بخش دولتی است؛ در نتیجه سهمی به تعاونی نرسید، چون تعاون قسمتی از بخش خصوصی است. بخش خصوصی بر دو قسم است که یک قسم آن همانند شرکت‌های خصوصی و کارآفرینی و بخشی دیگر تعاونی است. اکنون بخشی از اقتصاد ما که از دولت جدا شده، وارد بخش عمومی شده است و تا زمانیکه اقتصاد کشور خصوصی نشود توسعه تعاون هم امکان‌پذیر نیست.
ایکنا: برخی معتقدند ساختار مدیریتی کشور سنخیتی با تعاون ندارد.
نه بنده با چنین نظری موافق نیستم و همانگونه که گفتم منشا مشکل این است که اقتصاد ما دولتی است و اگر بخواهیم این را خصوص کنیم باید تدبیری باشد تا برای توسعه اقتصاد تعاونی، سرمایه‌گذاری‌های لازم انجام شود.
ایکنا: آیا در اسلام نوعی نهی نسبت به کار مشارکتی وجود ندارد و در کل بفرمائید نگاه اسلام به قضیه چگونه است؟
تعاونی یک نوع شرکت است و افراد با تخصص خود یک شرکت را راه می‌اندازند و اگر منعی داشت که در قانون اساسی به توسعه آن اشاره‌ای نمی‌شد و من تاکنون مشاهده نکرده‌ام که اسلام، اقتصاد تعاونی را نهی کرده باشد.
ایکنا: ولی بسیاری از مسائل دیگر در قانون اساسی آمده است ولی اجرایی نمی‌شود.
این مسئله به سیاست‌های اقتصادی مربوط می‌شود؛ چون ما خصوصی‌سازی را انجام ندادیم که زمینه برای بخش تعاونی فراهم شود. من معتقدم اگر اقتصاد بخواهد توسعه پیدا کند باید به تعاون بها داده شود و لازمه این امر تلاش برای توسعه سرمایه‌گذاری است.
ایکنا: اگر اقتصاد خصوصی شود؛ مثلا دولت یازدهم، عزم خود را جزم کرده تا اقتصاد را خصوصی کند، به نظر شما اگر این اراده در میان مسئولین برای توسعه تعاونی نباشد آیا به سمت توسعه اقتصاد خصوصی غیرتعاونی نخواهند رفت؟
این مربوط به این است که تعاونی‌ها باید اقتصادی باشد نه اینکه با رانت‌خواری فعالیت خود را ادامه دهند؛ چون این وضعیت با منطق اقتصادی سازگاری ندارد. آن چیزی که در اقتصاد حرف آخر را می‌زند این است که باید چه به صورت فردی و چه تعاونی، کارآمدی وجود داشته باشید و مشاهده می‌کنیم که اکنون کارآمدی اقتصاد دولتی تا چه اندازه ضعیف است.
ایکنا: چه مثالی برای این قضیه می‌توانید ذکر کنید؟
نمونه‌های بارزش همین ایران‌خودرو یا سایپا هستند است که کالاهای بی کیفیت تولید می‌کنند و افراد، به اجبار از آن‌ها استفاده کنند؛ درحالیکه اگر رقابتی باشد چنین کالاهایی اصلا نمی‌توانند بازار پیدا کنند. ما سال 44 پیکان تولید کرده و صادر هم می‌کردیم اما الان چه چیزی داریم که بازار مصرف خودمان را بهبود بخشیم و به خارج هم صادر کنیم؟ آیا می‌توانیم محصولات سایپا را با همان قیمتی که برای ما تمام شده و با دلار بالای سه هزار تومان به ترکیه صادر کنیم؟ وضعیت بقیه حوزه‌های اقتصادی هم همینطور است اما اگر برعکس، آنها با هزینه و کیفیتی که برای محصولات خود انجام داده‌اند محصولاتشان را به ایران بیاورند، یک روزه تولید ما را تعطیل می‌کنند. اکنون به دلیل هزینه گمرکی توانایی چنین کاری ندارند و بنگاه‌های تولید خودروی ما ادامه حیات می‌دهند. از سال 44 تا سال 93 ما می‌توانستیم بسیار پیشرفت کنیم اما این اتفاق نیفتاد. ما کمبود نیروی انسانی یا سرمایه نداریم کمبود ما از ناحیه دیگری است.
ایکنا: چه کمبودی داریم؟
کمبود مدیریت و کارآمدی.
ایکنا: پس به همان که  گفتم باز می‌گردیم به این مسئله که ساختار مدیریتی کشور تمایلی به توسعه تعاون ندارد؟
ببینید، مدیران این عرصه، چون سمت دولتی دارند و این بنگاه متعلق به خود آنان نیست به فکر توسعه آن نیستند و مثلا کیفیت تولیدات را چنان بالا نمی‌برند که حداقل بازارهای عراق را تصرف کنند؛ پس چون مدیریت در اختیار و انحصار دولت است این مشکلات پیش می‌آید؛ البته ما مدیر کم نداریم بلکه ساختار اقتصادی کشور چنین مشکلی را  پیش می‌آورد.
ایکنا: شما معتقدید تعاونی‌های کنونی در کشور با منطق اقتصادی سازگاری ندارند؟
برخی از تعاونی‌ها کارآمدی بالایی دارند اما آنهایی که اطلاعات فنی لازم را ندارند، مدام ورشکست شده و این شکست خود را به گردن دولت یا وزارتخانه‌ها می‌اندازند.
ایکنا: پس چگونه ادامه حیات می‌دهند؟
از رانت‌ استفاده می‌کنند؛ چون اگر اینگونه نبود، تعاونی‌های کارآمد باقی می‌مانند و بقیه مجبور بودند تجدید‌ساختار کنند و هزینه‌های خود را کم کرده، تولید خود را بهبود بخشند و بازاریابی کنند.
ایکنا: اندکی بیشتر درباره این رانت‌خواری تعاونی‌های ورشکسته توضیح دهید. نحوه این کار به چه شکلی است؟
گاهی اوقات وزارتخانه‌ها، بانک‌ها و موسسات مالی برایشان وام ارزان قیمت می‌گیرند و این وام ارزان قیمت، نه تنها کارایی آنها را افزایش نمی‌دهد بلکه خیالشان از بازپرداخت این تسهیلات هم راحت است یا مثلا یک وضعیت انحصاری و روابطی با برخی اشخاص یا نهادها  دارند و از این روابط برای رانت‌خواری استفاده می‌کنند.
ایکنا: آیا نمونه‌های عینی از تعاونی‌های موفق وجود دارد؟
بله. به عنوان مثال در انگلستان و اسپانیا، تعاونی‌ها بسیار توسعه پیدا کرده و موفق هم بوده‌اند.
ایکنا: اقتصاد تعاونی در کشورهای اسلامی چه وضعیتی دارد؟
کشورهای اسلامی متفاوتند؛ مثلا عربستان  سعودی به تعاونی‌ها میدان نداد و فضا برای کارشان فراهم نیست و دلیلش هم این است که بخش خصوصی، صرفا  در دهک‌های بالا فعال است که آنها هم تمایلی به توسعه تعاونی ندارند بلکه به فکر گسترش اقتصاد آزاد هستند اما  در برخی کشورهای اسلامی همانند ترکیه، اندونزی و مالزی که کمی توسعه یافته‌ترند تعاونی‌ها هم گسترش قابل توجهی پیدا کرده‌اند اما در کشورهای غیرتوسعه یافته، وضعیتی مشابه وضعیت ایران دارند.
ایکنا: همین ترکیه که مثال زدید الان اقتصاد خصوصی را پذیرفته است، آیا وضعیت توسعه اقتصاد تعاونی در این کشور در حد مطلوب است؟
تا حدی توسعه پیدا کرده‌اند و در واقع وضعیت‌شان از ایران بهتر است اما باید دانست چون در ترکیه سرمایه‌های خارجی بسیار فعال شده است، وضعیت متفاوت است و در نتیجه به سوی توسعه اقتصاد خصوصی غیرتعاونی تمایل بیشتری وجود دارد.
ایکنا: یعنی این سرمایه خارجی مانع توسعه اقتصاد تعاونی می‌شود؟
بله. در شرایط کنونی با منافع ملی و با استقلال اقتصادی چندان سازگاری ندارد؛ چون استفاده از سرمایه‌های خارجی دارای شرایطی است که گاهی به ناچار باید شرایط تحمیلی را پذیرفت اما چون ترکیه بخش خصوصی کارآمدی دارد که در جریان اقتصاد رقابتی قرار گرفته است، در نتیجه، تعاونی‌ها هم پابه‌پای دیگر حوزه‌های خصوصی توسعه پیدا کردند و این تفاوت ترکیه با ماست. البته این را هم باید گفت که چون ترکیه نفت ندارد باید از طریق تولید و توسعه صادرات، اقتصاد خود را اداره کند ولی ما وابسته به درآمد نفتی هستیم.
ایکنا: یعنی این که درآمدهای نفتی با گسترش اقتصاد تعاونی در تضاد است؟
بله و به همین دلیل است که صندوق توسعه ملی تاسیس شده که ما پول نفت را، نه درآمد، بلکه آن را سرمایه‌ای حساب کنیم که باید با آن کار کنیم و فلسفه صندوق توسعه ملی هم همین است که از طریق ذخیره بخشی از درآمد نفت به توسعه اقتصاد خصوصی و تعاونی کمک کنیم.
ایکنا: اسلام چه دیدگاهی نسبت به اقتصاد مشارکتی دارد؟ و آیا می‌توانید درباره تاکید اسلام درباره تلاش برای توسعه اقتصاد تعاونی دلایلی بیاورید؟
بزرگ‌ترین دلیل، همین است که در اسلام نسبت به اقتصاد مشارکتی هیچ نهی‌ای وجود ندارد. اسلام و فقه می‌گوید عقد مشارکت ببندید و اگر توانایی فعالیت شخصی را ندارید با چند نفر دیگر همکاری کنید و این مشارکت  فرقی نمی‌کند که مشارکت دولت با مردم باشد یا مردم با مردم.
ایکنا: به عنوان پرسش پایانی بفرمائید با توجه به اینکه عمده نظریات مربوط به توسعه اقتصادی، عمدتا بر اقتصاد خصوصی غیرمشارکتی تاکید می‌کنند آیا اقتصاد تعاونی ظرفیت تحقق توسعه کشور را دارد؟ یا اینکه می‌تواند نقش موثری ایفا کند؟
بله و به نظرم این مسئله به آن نیروهایی که جمع شده و تعاونی‌ها را تشکیل می‌دهند مربوط است و آنان حرف آخر را می‌زنند؛ به عنوان مثال اگر چند پزشک گرد آمده و سرمایه‌های خود را جمع کنند بهتر می‌توانند یک بیمارستان را تاسیس و اداره کنند. البته باید تقسیم کار صورت گیرد تا جمع شدن سرمایه‌ها بتواند یک توان صادراتی ایجاد کند. با گسترش اقتصاد تعاونی، علاوه بر تولید ثروت، گسترش عدالت اقتصادی و اجتماعی و تجمیع سرمایه‏‌های کوچک برای گسترش زیرساخت‏‌های کشور، از انباشت سرمایه در دست عده‏‌ای خاص جلوگیری شده و زمینه‌های ایجاد اشتغال هم فراهم می‏‌شود.

captcha