کد خبر: 1424802
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۰
اختصاصی ایکنا/

ترجمه روان قرآن با دریافتن پیام آیات میسر می‌شود/ بررسی تطبیقی چند ترجمه

گروه اندیشه: در ترجمه روان قرآن کریم به هر زبانی باید واژه و تعبیری انتخاب کنیم که اولاً همگان بفهمند و ثانیاً آن کلمه یا تعبیر را مردم در گفت‌وگوی عادی خود به کار گیرند؛ این کار وقتی امکان دارد که ما پیام آیه‌ را به درستی دریافته باشیم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، چندی پیش سیدیحیی یثربی، از قصد خود برای عرضه ترجمه‌ای روان و بدون پرانتز از قرآن کریم خبر داد که با این هدف در اختیار مردم قرار خواهد گرفت که مردم از قرآن دور نیفتند.
به همین مناسبت، این مفسر قرآن، نکاتی درباره ترجمه قرآن و مقایسه تطبیقی ترجمه‌های قرآن را در قالب یادداشت در اختیار ایکنا قرار داده است که پیش از این سه بخش آن از نظر خوانندگان گذشت. بخش نخست این یادداشت به تبیین عقلانی بودن و پیام‌محور بودن قرآن پرداخته بود، بخش دوم به ارائه دلایل کلی عقلانی بودن قرآن و بیان‌پذیری آن اختصاص داشت و بخش سوم به دلیل ویژه پیام‌محور بودن قرآن و یادآور شدن برخی نکات بود. یثربی در ادامه این سلسله یادداشت‌ها به بررسی تطبیقی ترجمه‌ها پرداخته است که نخستین بخش آن ارائه می‌شود.

مقایسه ترجمه‌های قرآن به زبان فارسی، در فرازی از آیه 268 سوره بقره
چنان که در مقدمه توضیح دادیم، ما باید ترجمه روشنی از قرآن داشته باشیم و منظور از روشن، همه فهم بودن آن است؛ یعنی ترجمه ما از نظر فهم همگان، دشوار و پیچیده نباشد و با الفاظ خوشایند ادا شود. اینک چند مورد از این ترجمه‌ها را مقایسه می‌کنیم. در آیه‌ی 268 سوره بقره می‌خوانیم: الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ ...(268) معنای این آیه بسیار روشن است؛ زیرا ریشه وعد را در دو مورد به کار می‌برند؛ به یکی وعده می‌گویند و به دیگری وعید. وعده در مورد چیزهای خوب به کار می‌رود همانند: وعده احسان، وعده یاری؛ اما وعید در مورد چیزهای ترسناک و آزار دهنده به کار می‌رود، یعنی در وعید انسان را تهدید می‌کنند و از چیزی می‌ترسانند مانند: ترساندن گناهکاران از دوزخ.
در این آیه خداوند می‌فرماید: «شیطان شما را از تنگدستی می‌ترساند...»؛ امّا در ترجمه‌ها چنین می‌خوانیم: «شیطان شما را وعده فقر و تهیدستی می‌دهد»(مکارم)، «شیطان شما را وعده فقر و بی‌چیزی دهد»(الهی قمشه‌ای)، «شیطان شما را وعده نیازمندی می‌دهد»(رضایی)، «شیطان به شما وعده تنگدستی می‌دهد»(پاینده).
چنان که گفتیم در عربی ریشه وعد هم در موارد خوشایند به کار می‌رود و هم در موارد ناخوشایند. بنابراین ترجمه درست آن است که فهم فارسی‌زبانان را در نظر بگیرد. ما وعده در خوشایندها به کار می‌بریم؛ اما در تهدیدها و ناخوشایندها غالباً به کار نمی‌بریم بلکه از واژه دیگر بهره می‌گیریم؛ همانند ترساندن، بیم دادن.
برخی آن را چنین ترجمه کرده‌اند: «شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند»(موسوی)، هراسانیدن از نظر مفهوم با ترساندن، فاصله‌ای ندارد، اما لفظ آن آشنای فارسی‌زبانان نیست. اما ترساندن هم راحت تلفظ می‌شود و هم در عرف، مردم آن را به کار می‌برند مثلاً می‌گویند: "او مرا از سرانجام کار می‌ترساند اما نمی‌گویند، می‌هراساند."

شروط ترجمه روان قرآن
نتیجه آن‌که در ترجمه روان قرآن کریم به هر زبانی از جمله به زبان فارسی باید واژه و تعبیری انتخاب کنیم که اولاً همگان آن را بفهمند و ثانیاً آن کلمه و یا تعبیر را مردم در گفتگوی عادی خود به کار گیرند.
این کار وقتی  امکان دارد که ما پیام آیه‌ای را که ترجمه می‌کنیم به درستی دریافته باشیم. برای نمونه آیه 53 سوره نساء را مورد بحث قرار می‌دهیم.

مقایسه ترجمه‌های قرآن به زبان فارسی، در آیه 53 سوره نساء
پیام این آیه، مفهوم شناخته شده‌ای دارد. مردم همیشه می‌گویند: "اگر فلان کس به قدرت برسد، به هیچ کس چیزی نخواهد داد یا رحم نخواهد کرد" همین مضمون را در این آیه درباره گروهی از سرکشان می‌خوانیم با این بیان که: «اگر آنان از قدرت بهره‌ای داشتند، هیچ چیز به مردم نمی‌دادند».
اکنون ترجمه‌ی این آیه‌ی روشن را با قلم دیگران می‌خوانیم؛ مثلاً: «آیا مر ایشان را بهره‌ایست از پادشاهى پس آن هنگام نمی‌دهند مردمان را نقیرى؟»(شعرانی) یا «ایشان را است بهره‏‌اى از فرمانروایى که در آن هنگام ندهند به مردم پشیزى را»(معزی)، «آیا آنها [یهود] سهمى در حکومت دارند (که بخواهند چنین داورى کنند)؟ در حالى که اگر چنین بود، (همه چیز را در انحصار خود می‌گرفتند،) و کمترین حق را به مردم نمی‌دادند.»(مکارم)، «آیا آنان نصیبى از حکومت دارند؟ [اگر هم داشتند،] به قدر نقطه پشت هسته خرمایى [چیزى‏] به مردم نمى‏‌دادند.»(فولادوند) یا «از پادشاهى نصیبى برده‏‌اند؟ که در این صورت به قدر آن گودى که بر پشت هسته خرماست به مردم سودى نمی‌رسانند»(آیتی) «مگر آنان را از فرمانروایى بهره‏‌اى است که در این حال به مردم به اندازه گودى پشت هسته خرما- یعنى اندکى- ندهند؟!»(مجتبوی)
این ترجمه‌ها در رساندن پیام قرآن برای عده‌ای که زبان عربی می‌دانند و با تعبیرات عربی آشنا هستند، شاید مفهوم باشند؛ اما مردم عادی چه می‌دانند که پوست هسته خرما یعنی چه؟ در هیچ یک از ادوار ادبیات ما چنین تعبیری به کار نرفته است. سرِ سوزنی می‌گویند یا ذرّه‌ای می‌گویند مثلاً فلان کس از دارایی خود سرِ سوزنی به کس نمی‌دهد یا نم پس نمی‌دهد؛ اما هرگز نمی‌گویند: "به قدر نقطه پشت هسته‌ی خرما به کسی چیزی نمی‌دهند".
همین است که مردم با ترجمه‌ها انس نمی‌گیرند و ترجمه‌ها در دل مردم نمی‌نشینند. و اما بعضی از مترجمان اصلاً پیام این آیه را درنیافتند، همانند: «مگر آنان که از احسان به خلق به هسته خرمایى بخل مى‏‌ورزند بهره‌‏اى از مُلک خدا خواهند یافت؟»(الهی قمشه‌ای) و «آیا آنان که از بذل پوسته هسته خرما به مردم دریغ ورزند از ملک بهره‏‌اى دارند؟»(پورجوادی)
بدیهی است که فارسی‌زبانان با خواندن ترجمه‌ی الهی و پورجوادی چاره‌ای ندارند جز این‌که گیج و مبهوت بمانند و خطا را از نفهمیدن خودشان بدانند نه از قرآن کریم؛ اما هرگز ندانند که این خطا به ترجمه مربوط است. وقتی مترجم پیام را درست نگیرد، نمی‌تواند درست ترجمه کند.
به خاطر همین ترجمه‌های نارسا و نادرست است که در زبان مردم ما برای هر مطلبی، شاهدی از سعدی و مولوی و حافظ هست؛ اما نمی‌بینیم که کسی آیه‌ای از قرآن را به زبان فارسی، شاهد سخن خود بیاورد.
بار دیگر یادآور می‌شوم که باید در فهم قرآن و ترجمه‌ی آن به زبان‌های دیگر، به این دو ویژگی توجه داشته باشیم که عبارتند از: عقلانی بودن و پیام‌محور بودن.
از آن‌جا که قرآن کریم برای راهنمایی همه‌ی انسان‌ها نازل شده است، باید متنی عقلانی و پیام‌محور باشد. همگان باید به قرآن مراجعه کنند و از قرآن بیاموزند و به آن ایمان آورند نه این که هر کتاب و مجله و روزنامه‌ای را برای کسب اطلاعات بخوانند؛ اما قرآن را با این هدف نخوانند بلکه برای ثواب تلاوت یا خاصیت سوره‌ها! و امثال آن بخوانند!

captcha