کد خبر: 1426093
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۹
آیت‌الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی:

تعلیم الهی در قرآن: خدا را با «ربّ» بخوان

گروه جامعه: مرحوم آیت‌الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی در تشریح جایگاه واژه رب در دعا و به ویژه دعاهای مطرح در قرآن و نقل شده از انبیاء(ع) مطرح می‌کنند: این یک تعلیم الهی است. یعنی وقتی خواستی دعا کنی، خدا را با آن صفت ربوبیّتش خطاب کن.

با محوریت موضوع دعا، مرحوم آیت‌الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی طی ماه رمضان سال 1390 مجموعه سخنرانی‌هایی ویژه ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند که بیان و مرور دوباره این مطالب ارزشمند خالی از لطف نیست. ایشان در بخش اول جلسه چهارم این مجموعه سخنرانی‌ها عنوان کرده‌اند:

اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم؛ بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.

بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ اللّهم صَلِّ عَلَی محَمّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ و اسمَع نِدائی إذا نادَیتُک و اسمَع دُعائی إذا دَعَوتُک و أقبِل عَلَیَّ إذا ناجَیتُک فَقَد هَرَبتُ إلیکَ وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک.

مروری بر مباحث گذشته
بحث ما راجع به دعا بود. عرض کردم ماه مبارک رمضان، ماه نزول کلام الهی از مصدر وحی است و از این طرف هم ماه صعود کلام عبد به سوی ربّ است که از آن به دعا تعبیر می‎شود. در اینجا ما تقسیم‎بندی‎هایی راجع به دعا مطرح کردیم و به اینجا رسیدیم که دعای مأثور یعنی دعایی که از معصومین رسیده است و انسان باید آنها را در یک قالب خاص انجام ‎دهد.
عرض کردم که در ادعیه مأثوره، دو کلمه زیاد به کار رفته است؛ یکی اسم اعظم و «الله» تعالی که برای ذاتِ مستجمعِ جمیعِ صفات است؛ مثل «اللهم»، یا «الهی». دیگری هم صفتِ خاصّ ربوبیّت است. من جلسه گذشته به دلیل این مطلب اشاره کردم. حالا می‎خواهم در باب خصوص «ربّ» بحث کنم.
تعلیم الهی در قرآن: خدا را با «ربّ» بخوان!
ما این وصف را در دعاها می‎بینیم و حتّی این یک تعلیم الهی است. یعنی وقتی خواستی دعا کنی، خدا را با آن صفت ربوبیّتش خطاب کن. من به عنوان نمونه چند آیه را عرض می‎کنم، اگر چه در جلسه گذشته آیه «وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنیباً إِلَیْه»[1] را گفتم؛ ولی حالا من به این مطلب تکیه می‎کنم، چون می‎خواهم آن را توضیح دهم.
در سوره مؤمنون می‏فرماید: «وَ قُلْ ربّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمین».[2] یعنی وقتی می‎خواهی دعا کنی، این‎طور بگو. باز در همان سوره مؤمنون دارد: «وَ قُلْ ربّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطین».[3] یا در سوره طه می‎فرماید: «وَ قُلْ ربّ زِدْنی‏ عِلْماً».[4] خطاب به پیغمبراکرم است و می ‏فرماید وقتی می‎خواهی دعا کنی و از خدا چیزی می‎خواهی، این‎طور بگو. نمی‎گوید: «قل اللهم زدنی علما»؛ بلکه بر «ربّ» تکیه می‏ کند.
آیات زیادی داریم و اینها فقط چند نمونه بود. این خطاب‎ها جنبه فردی داشت. در آیات دیگری می‎بینیم که جنبه عمومی مطرح است و دیگر جنبه فردی نیست. مثلاً می‏فرماید: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»؛[5] یا در آیه دیگر دارد: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب».[6] در همه اینها، چه فردی و چه جمعی، کلمه «ربّ» مطرح شده است.
«ربّ» در دعاهای انبیا
حالا می‎رویم سراغ انبیا و دعاهایی که آنها کرده‏‏ اند. آنجا هم می‎بینیم که ایشان در دعاهایشان خطابی که به خدا می‎کنند، تحت همین وصف است. «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیم»،[7] بعد هم می‏ فرماید: «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَک».[8] باز در آیه بعد می‏ فرماید: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِک».[9] در همه این دعاها، خدا را با «ربّ» مورد خطاب قرار داده ‏اند.
وقتی حضرت ابراهیم مأمور بود همسر و فرزندش را در مکه بگذارد و برود، هنگام رفتن از آن بیابان بی آب و علف می‎گوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ»؛ اینجا خبر است، امّا در ادامه دارد: «رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُون».[10] اینجا دیگر شروع به دعا کردن می‎کند. باز با همان خطاب «ربّنا» شروع می‎کند. «رَبَّنا إِنَّکَ تَعْلَمُ ما نُخْفی‏ وَ ما نُعْلِن»[11] بعد هم در آخر می‏فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی وَهَبَ لی‏ عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمیعُ الدُّعاء».[12] دوباره دارد: «ربّ اجْعَلْنی‏ مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ».[13]
رابطه حقیقت دعا با خطاب «ربّنا»
اگر کسی اندکی اهل تحقیق باشد و سراغ قرآن و آموزش‎هایی که قرآن درباره دعا و نسبت به خطاب‎های بنده نسبت به پروردگارش، تحت عنوان ربوبیّت خدا می‎دهد برود، به مطلب مهمّی دست پیدا می‏کند. ما می‎بینیم که انبیای ما هم همین وصف و همین لغت را به کار می‎برند و اسم جلاله «الله» را نمی‎آورند. جهت چیست؟ جهت این است که دعا «درخواست» است.
جلسه گذشته گفتم که دعا «پناه ‏بردن» است؛ حالا می‎خواهم مطلب را در قالب اصطلاحی بریزم. دعا درخواست است، درخواستِ فاقد از واجد، درخواستِ فقیر از غنی و درخواستِ نادار از دارا است. ما باید این معنا را در نظر بگیریم که نسبت عبد با پروردگارش چه نسبتی‎ است؛ نسبت را در نظر بگیرید. در آیه شریفه دارد: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید».[14] ای مردم، همه بدانید! رابطه‎تان با خدا رابطه ندار با دارا است، رابطه فاقد با واجد است، رابطه تهی‏دست با غنی است. این خطاب به همه است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید».
حقیقت دعا؛ درخواست فقر محض از غنیّ مطلق
البته چه بسا این کلام ‏که می‏گویند مخلوق فقیر است، مسامحه باشد؛ چرا که مخلوق «فقر محض» است. سراپای من و تو هیچ است! هرچه هست از او است! سراپای من و تو فقر است؛ نه این‏که من خودم یک چیزی هستم و خدا یک چیزی است و من فقیرم و او غنی؛ نخیر! همین که گفتی من کسی هستم، همین‏جا اشتباه کردی! تو کسی نیستی! اصلاً هستی تو برای او است. به تعبیر معروف، قرآن خیلی به ما احترام گذاشته است که فرموده است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ»! ما فقیر نیستیم، بلکه ما عینِ فقریم. رابطه یک چنین رابط ه‏ای است؛ لذا تعبیر فقیر و غنی یک تعبیر مسامحه‎ای است.

captcha