کد خبر: 1426615
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۶

حقیقت دعا از دیدگاه آیت‌الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی

گروه جامعه: مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی ضمن تشریح حقیقت دعا به مفهوم ربوبیت، عنوان کردند: «خلوص در دعا» غیر از «خلوص در عبادت» است.

با محوریت موضوع دعا، مرحوم آیت‌الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی طی ماه رمضان سال 1390 مجموعه سخنرانی‌هایی ویژه ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند که بیان و مرور دوباره این مطالب ارزشمند خالی از لطف نیست. ایشان در بخش دوم جلسه چهارم این مجموعه سخنرانی‌ها عنوان کرده‌اند:
حقیقت دعا چیست؟
حالا حقیقت دعا چیست؟ این است که من چیزی را ندارم، می‎خواهم از دیگری بگیرم، لذا از او درخواست می‏‌کنم. حالا از چه کسی می‎خواهی بگیری؟ از کسی که خودش ندارد یا از کسی که دارد؟ روشن است که از آن کسی که دارد می‎خواهی بگیری.
لذا آیات قرآن چه در بُعد فردی و چه در بُعد اجتماعی «ربوبیّت» را مطرح می‎کند. چرا؟ چون در مفهوم ربوبیّت چند چیز نهفته است؛ «پرورش‏‌دهنده»، «پرورش‏‌شونده» و «پرورش». اینکه پرورش‌‏دهنده قادر است هم در معنای ربوبیّت نهفته است، وقتی گفتی «ربّ»، همه اینها در آن هست. معنای دعا هم همین است؛ دعا یعنی من ندارم و تو داری، لذا من از تو می‎خواهم، تو به من بده!
این است که آیات قرآن حتّی راجع به علم هم «ربّ» را به کار می‎برد؛ «وَ قُلْ ربّ زِدْنی‏ عِلْما». خطاب به پیغمبر است؛ می‎گوید: «بگو ای پروردگار من، به علم من بیفزای»! حتّی در دعاهایی که انبیای مرسَل ما دارند، این صفت ربوبیّت را تصریح می‎کنند و آن اسمی را که برای آن ذاتِ مستجمعِ جمیعِ صفات است به کار نمی‎برند؛ چرا؟ چون آنچه که متناسب با حقیقت دعا است، مفهوم ربوبیّت است.
توجه به صفت ربوبیّت پدر و مادر در دعا برای ایشان
در سوره اِسراء در آیه شریفه‎ای که نسبت به ابَوین دارد، با ظرافت همین معنا را مطرح می‎فرماید: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»؛ می‎خواهی برای پدر و مادرت دعا کنی؟ «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی‏ صَغیرا».[15] بگو خدایا رحمتت را به پدر و مادرم فرو فرست، چون آنها نسبت به من یک نوع ربوبیّت به خرج دادند. آن موقعی که من عاجز بودم و آنها قادر بودند، دست من را گرفتند. لذا می‎خواستم این را عرض کنم که در ادعیه مأثوره ما هم اسم جلاله و هم «ربّ» به کار می‎رود.
اخلاص در دعا یعنی «انقطاع اِلی‏‌الله»
دعا این است که به خدا بگویی تو غنیّ بالذّات هستی و من فقیر بالذّات هستم.  به همین جهت، من جز تو کسی را ندارم و از تو درخواست می‎کنم. لذا «خلوص در دعا» غیر از «خلوص در عبادت» است. اینها با هم فرق می‎کنند. اگر ما واقعاً به اینجا برسیم و باورمان شود که او غنیّ بالذّات است و غیر از او هیچ است، ثمره آن «انقطاع اِلی‏‌الله» می‌‏شود؛ و انقطاع اِلی‌‏الله، همان خلوص در دعا است. انقطاع اِلی‏‌الله یعنی کسی جز تو ندارم! این خلوص در دعا است و همین موجب می‎شود که دعا به اجابت برسد.
دعا در شب‎های ماه مبارک رمضان / آیا درخواست کننده‎ای هست؟
حالا دو روایت بخوانم و دو تذکر بدهم و بعد آن آیه‎ای که زبان حال همه ما در دعا است را بگویم. امشب، شب جمعه اوّل ماه مبارک رمضان است. در روایت داشتیم که خودِ شب‎های ماه مبارک رمضان، از نظر اجابت دعا خصوصیّت دارد.  حالا به این مناسبت روایتی را از پیغمبر اکرم می‎خوانم. حضرت فرمودند: «یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»؛ خداوند در هر شب از شب‎های ماه مبارک رمضان سه بار می‎فرماید: «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ سُؤْلَهُ»؛ آیا درخواست کننده‎ای هست که از من چیزی را درخواست کند و من آن را به او بدهم؟! «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ»؛ آیا کسی هست که امشب توبه کند و من توبه او را بپذیرم؟! «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَه».[16] آیا کسی هست که از من پوزش بطلبد و من پوزش او را بپذیرم؟!
دعا در شب جمعه/ آیا بنده مومنی است که مرا صدا بزند؟
روایتی از امام باقر(علیه‎السلام) است که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَیُنَادِی کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ»؛ خداوند هر شب جمعه از فوق عرشش ندا می‎کند؛ «مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ إِلَى آخِرِهِ»؛ از اوّل شب تا آخر شب! «أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَدْعُونِی لِدِینِهِ أَوْ دُنْیَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِیبَه»؛ آیا بنده مؤمنی هست که تا قبل از طلوع فجر من را صدا بزند، دعا کند و حاجات معنوی و مادّی‎اش را از من درخواست کند، تا من جواب او را بدهم؟! «أَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَتُوبُ إِلَیَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَیْه»؛ آیا بنده مؤمنی هست که رو به سوی من بیاورد، توبه کند، تا من توبه‎اش را بپذیرم؟! «فَمَا یَزَالُ یُنَادِی بِهَذَا إِلَى أَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ».[17] خدا همین‎طور تا طلوع فجر شب جمعه ماه مبارک رمضان ندا می‎کند!
خوشا به حال آنهایی که گوش ملکوتی‎شان کار می‎کند
خوشا به حال آنهایی که گوش ملکوتی‎شان کار می‎کند و این نداها را می‎شنوند! آن‏وقت در جواب این آیه را می‎گویند که زبان حال همه ما هست: «رَبَّنَا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرین».[18] خدایا ما به خودمان بد کردیم، اگر تو ما را مورد مغفرت و رحمتت قرار ندهی، از زیان‏کاران خواهیم بود...
بیایید ما نیز همچون حرّ توبه کنیم!
حالا سراغ تائبی برویم که عجب توبه‎ای کرد! من گاهی می‎گویم ما هیچ‎وقت گناه او را مرتکب نشدیم؛ البته آن ضمیر پاکی که او داشت هم قابل انکار نیست. روز عاشورا حسین(ع) با اصحابش و جوان‎هایش ایستاده بودند، آن طرف هم لشگر عمرسعد(لعنه‎الله‎علیه) بودند. حسین(ع) با ابوالفضل(سلام‎الله‎علیه) آمدند که بر عمرسعد اتمام حجّت کنند. سردارهای عمر سعد و از جمله حُرّ هم بودند.
حسین(ع) با او صحبت کرد و به او چند پیشنهاد داد، امّا او قبول نکرد. حسین(ع) برگشت. حُرّ به عمرسعد گفت آیا هیچ‏کدام از این پیشنهادها را قبول نمی‎کنی؟! او گفت نه. حرّ گفت می‎خواهی چه کار کنی؟! عمرسعد گفت می‎خواهم با حسین جنگی کنم که آسان‎ترینِ آن، جدا شدن دست‎ها از پیکرها و سرها از بدن‎ها باشد. اینجا بود که حُرّ از او فاصله گرفت و سوار مرکبش شد.
مهاجر بن اوس می‎گوید دیدم بدن حُرّ می‎لرزد؛ تعجب کردم! گفتم ای حُرّ، اگر از من در مورد سرداران کوفه سؤال می‎کردند، من از تو تجاوز نمی‎کردم؛ این چه حالی است که در تو می‌‏بینم؟! حرّ گفت ای مهاجر، خودم را بین بهشت و جهنم می‎بینم؛ به خدا قسم چیزی را جز بهشت اختیار نمی‎کنم. بیایید ما نیز حُروار به سوی حسین(ع) برویم...
یا حسین آیا می‎شود امشب به ما هم بگویی: «ارفعوا رؤوسکم»؟!
حُرّ به سوی حسین(ع) رفت، امّا این جملات را زیر لب می‎گفت: «اللَّهُمَّ إِلَیْکَ أُنِیبُ فَتُبْ عَلَیَّ»؛ خدایا من رو به سوی تو آوردم، توبه‎ام را قبول کن! «وَ إنّی فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِیَائِکَ وَ أَوْلَادَ نَبِیِّکَ» خدایا من دل دوستان تو را لرزاندم، من فرزندان دوستان تو را ترساندم... نزدیک خیام حسین(علیه‎السلام) که رسید، نمی‎دانم سرش را پایین انداخته بود یا از مرکب پیاده شده بود به روی خاک افتاده بود، نمی‎دانم؛ امّا این را می‎نویسند که حضرت به او فرمود: «ارفع رأسک»؛ یعنی سرت را بلند کن! یا حسین آیا می‎شود امشب به ما هم بگویی: «ارفعوا رؤوسکم»؟! حرّ گفت: «یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ لِی مِنْ تَوْبَة».[19] آقا! آیا توبه من قبول است؟ حسین(ع) فرمود: بلی، خداوند توبه‏‌پذیر است.‎..

[1]. سوره الزمر، آیه 8
[2]. سوره المؤمنون، آیه 118
[3]. سوره المؤمنون، آیه 97
[4]. سوره طه، آیه 114
[5]. سوره البقره، آیه 201
[6]. سوره آل عمران، آیه 8
[7]. سوره البقره، آیه 127
[8]. سوره البقره، آیه 128
[9]. سوره البقره، آیه 129
[10]. سوره ابراهیم، آیه 37
[11]. سوره ابراهیم، آیه 38
[12]. سوره ابراهیم، آیه 39
[13]. سوره ابراهیم، آیه 40
[14]. سوره فاطر، آیه 15
[15]. سوره الإسراء، آیه 24
[16]. بحارالأنوار، ج93، ص337
[17]. بحارالأنوار، ج84، ص166
[18]. سوره الاعراف، آیه 23
[19]. بحارالأنوار، ج44، ص319

captcha