به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام و المسلمین احمد احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در آئین رونمایی از کتاب رسالة الولایة اثر علامه طباطبایی با تحریر آیتالله العظمی جوادی آملی که شب گذشته 23 تیرماه در محل کتابخانه و مرکز اسناد ملی برگزار شد به بیان نکاتی درباره این کتاب، علامه طباطبایی و آیتاللهالعظمی جوادی آملی پرداخت.
استادان آیتالله جوادی آملی
بنا بر این گزارش، احمدی در ابتدا با تأکید بر تأثیری که استادان بر شاگردان دارند، به معرفی استادان آیتاللهالعظمی جوادی آملی پرداخت و گفت: آیت الله جوادی شاگرد مرحوم آقای داماد بود. آقای داماد عبارات را غلط می خواند اما از همین عبارات عمیقترین مطلب را بیرون می آورد. ایشان واقعاً محقق بود و سر تا پا اخلاص و ولایت و ارادت به اهل بیت(ع) بود؛ و آیت الله جوادی درس های ایشان را تقریر کرد.
وی ادامه داد: یک استاد ایشان مرحوم شعرانی بود که شخصیتی بود که وقتی به چهره او نگاه می کردی شیفته سادگی او می شدی. یک درویش به تمام معنا بود که با سادگی و تقوا و مراعات بیت المال بود.
عمق پیوند آیتالله جوادی با علامه
احمدی با اشاره به علامه طباطبایی به عنوان یکی دیگر از شاگردان آیتالله جوادی آملی گفت: ایشان عاشق علامه بود. من از سال 1336 خدمت ایشان در درس مرحوم طباطبایی رسیدم. اصلاً گوئی بین این دو یک پیوند شدید و عمیقی بود و ایشان از علامه دریافت می کرد.
وی افزود: اواخری که علامه درس اسفار را تعطیل کرد و میخواست بیشتر به تفسیر بپردازد، شاگردان اصرار داشتند که این درس را تعطیل نکنند و علامه فرمود که آقای جوادی می تواند اسفار را تدریس کند و از ایشان خواستند که این درس را ادامه بدهد.
احمدی: من بعد از سالها هنوز با مرحوم علامه زندگی میکنم
احمدی با بیان این که من بعد از سالها هنوز با مرحوم علامه زندگی میکنم، گفت: این مرد یکپارچه علم و ایمان و تقوا و ادب بود. باید گفت که علامه چه نکرد؟ ایشان در همین حوزههایی که فلسفه گفته نمیشد آمد و با همان اخلاق و با همان تعبد درس فلسفه را شروع کرد. اول اخلاق می گفت. خودش هم متخلق به اخلاق الهی بود و عارف و مفسر.
آیتالله جوادی از امام(ره) همه چیز آموخت
رئیس سازمان سمت در مورد دیگر استاد آیتالله جوادی آملی، یعنی امام(ره) نیز بیان کرد: آیتالله جوادی از امام همه چیز آموخت، عرفان، فقه عمیق، روحیه انقلابی... . ما کسانی را داریم که کنار ایستادند تا وقتی انقلاب پیروز شد، اما ایشان از امام انقلابی بودن حقیقی فرا گرفت.
وی با بیان این که از همان زمان نیز در قم به آیت الله جوادی آملی به عنوان یک چهره تابناک علم و تقوا نگاه می کردند، گفت: خدا به ایشان توفیق داد که از محضر این اساتید استفاده کند؛ «مدتی گشتند با هم متصل/ این به آن و آن به این از راه دل». دل کاری می کند که از طباطبایی به جوادی منتقل می شود و جوادی این می شود که می بینیم.
احمدی با بیان این که اگر نام علامه بر آیت الله جوادی بگذارید حق دارید، اظهار کرد: تفسیر تسنیم را که ملاحظه کنید می بینید که در هر واژه تا عمق معانی آن پیش می رود و از آن جا شروع می کند به تفسیر، در حدیث هم به هر واژه ای می رسد همین طور است. این حرف ها هم به خاطر احاطهای است که به ادبیات عربی دارد.
راز توفیق آیتالله جوادی آملی
وی افزود: در حقیقت ایشان و آیت الله حسن زاده هم دوره بودند و آیت الله حسن زاده یک بار می گفت که ما قرارمان این نبود که تند و تند بالا برویم بلکه تا مقدمات فقه و اصول و همه این ها را تا خرده خرده و ریز ریز هضم نکردیم پیش نرفتیم؛ برخلاف برخی که می آمدند و پای درس خارج می نشستند و مقدمات را نداشتند.
احمدی ادامه داد: او بر ادبیات و اشعار فارسی هم مسلط است؛ چنان که در زبان و بیانش تعابیر و اشعار دواوین فارسی مانند آب روان جاری است و این برای ما یک درس است. در حدیث هم جوادی دریایی از احادیث است و گویی که همه این احادیث در سینه او حاضر است و موج میزند. در تفسیر هم آقای جوادی راه طباطبایی را پیش گرفت.
غلبه المیزان بر موانعی که در حوزهها بر سر راه تفسیر بود/ تسنیم؛ دنباله المیزان
وی درباره تفسیر با اشاره به متروک بودن آن در حوزههای علمیه، گفت: وقتی مرحوم آقای خوئی البیان را نوشت، فضلا میدانند که چه کار بزرگی کرد، اما آقایان گفتند که تفسیر که هنری نیست! شما باید در فقه و اصول ... و به خصوص این اصول که دیگر عمر اشخاص را گرفته است، باید در آن جا کار کنید، شما میخواهید مرجع بشوید و میخواهند بگویند فلانی اعلم است، با آنها فقیه اعلم محسوب میشوید... . این البیان که مقدمه دلنشینی بر تفسیر قرآن است جلوی آن را گرفتند.
وی افزود: ولی علامه طباطبایی به قم آمد و بساطش را پهن کرد و تفسیر را شروع کرد. خیلی طول نکشید تا سوره انعام رسیده بود که دیگر تفسیر را تعطیل کردند، اما این سنتی شد و المیزان بعد از آن چاپ شد.
احمدی با بیان این که آیتالله جوادی دنباله این کار را گرفت، عنوان کرد: در حوزه و با این اثر عظیم، شاگردانی تربیت شدند و آقای جوادی این تفسیر تسنیم را نوشت که امیدواریم خدا به ایشان عمر طولانی و سلامت بدهد که این کار را به سرانجام برساند. ایشان در همه جا از علامه طباطبایی به عنوان «سیدنا الاستاد» نقل میکند. گوئی که علامه طباطبایی در روح اوست و نمیتواند بدون تکریم از او نام ببرد. در عین حال گاهی هم انتقاد میکند و از تفاسیر مختلف نقل میشود و بعد هم یک نظر اجتهادی بیان میکند.
رحیق مختوم کاری عظیم در فلسفه است
وی با اشاره به فعالیتهای آیتالله جوادی در فلسفه، گفت: ایشان سالها، از همان زمان مرحوم آقای طباطبایی، اسفار تدریس کرده است و این رحیق مختوم را نوشته است. شرحی که ایشان در رحیق مختوم بر اسفار کردهاند یک کار عظیم در فلسفه است. این جا هم که نگاه میکنی گویی همه کتابها دم دست ایشان بوده است و از همه نقل میکند. این یک نعمت عظماست که خدا عنایت کرده است که یک انسان این گونه کار میکند.
سابقه پژوهشها و نوشتارهای عرفانی آیتالله جوادی آملی
احمدی با اشاره به آثار عرفانی آیتالله جوادی نیز بیان کرد: در عرفان هم سال 42 بوده است که تحریر تمهید القواعد را بعد از چند دوره تدریس نوشتهاند. بیان رسا و روشن و یک مقدمه و یک مؤخره جامع دارد که من آن مؤخره را چند بار خواندم. از آن زمان آقای جوادی چنین کارهایی داشت.
درسآموزی شیوه آیتالله جوادی در پاسخ به شبهات
وی با اشاره به آثار دیگر ایشان در باب مسائل مختلف از جمله مسائلی که سالها راجع به وحی و هرمنوتیک و امثال اینها مطرح بوده است، عنوان کرد: ایشان با آن مناعت، با آن بزرگواری، با شرف یک روحانی والامقام پاسخ اینها را داد، بی آنکه توهین کند و حمله کند. خود این شیوه، تدریس و تعلیم است که نه به طرف فحش بدهی و نه تند بشوی، حرفت را بزنی و بعد این حرف هم جای خود را باز میکند.
آیتالله جوادی آملی مرجع به معنای واقعی است
وی با اشاره به دیگر کارهای آیتالله جوادی آملی در حوزههای قرآن و کثرت این کارها، در باب فقه عنوان کرد: در فقه هم که ایشان صاحب رساله است و یک فقیه محقق است. البته کارهای گوناگونی دارد اما از بساط مرجعیت خود را کنار کشیده است؛ اما مرجع است دیگر. خدای نعمتی به او داده است، این مرکز وحیانی إسراء که هر پنجشنبه اگر بروید میبینید که از سراسر این بلاد یک جمع انبوهی آمدهاند و پشت سر ایشان نماز میخوانند و سؤال میکنند. این مرجع به معنای واقعی است.
احمدی با اشاره به جنبههای اخلاقی آیتالله جوادی آملی بیان کرد: بنده از سال 36 تا کنون یک خطای رفتار یا گفتار از این مرد ندیدهام. اهل اخلاص است و کسی است که اخلاص برای او همه چیز است. آدمی است که به شرایط عرفان عمل میکند. کسی که اهل ذکر باشد، حتی اهل چله باشد ... من زبانم الکن است که بتوانم حق آیتالله جوادی را بیان کنم.
وی افزود: این عرایض برای این است که همه بدانید آدمی با این آثار اهل عرفان است و آمده رسالة الولایه را تحریر کرده است.
محتوای رسالة الولایة
رئیس سازمان سمت در ادامه به محتوای این رساله پرداخت و گفت: این رساله در حقیقت یک دوره عرفان است. من پیش از این که آن را بخوانم فکر میکردم که راجع به ولایت اهل بیت(ع) است، اما بعد معلوم شد که عرفانی است در سطح بالا؛ یعنی ولایت را این گونه معنا میکند که شما به نحوی عمل کنید در علم و عمل و حق را آن چنان بشناسید که تحت ولایت خدا قرار بگیرید.
وی ادامه داد: مقصود این است که خودتان را نبینید، خودتان را مستقل احساس نکنید، خودبینی نداشته باشید، خودبینی بلای جان آدمی است. این رساله میخواهد بگوید که جوری عمل کنید که خودبین نباشید هر چه میبینید از خدا ببینید و خدا را ولی خودتان بدانید. ولایت بدین معنی است. میگوید ولایت یعنی انسان به جایی برسد که عالم و آدم را منحصراً تحت تدبیر خدای سبحان ببیند.
عرفانی که از خود اهل بیت(ع) سرچشمه بگیرد، نوشته شود
احمدی با اشاره به این مطلب که چند سالی است در پی آن است که یک اثر در عرفان اهل بیت(ع) نوشته شود، ضمن دعوت از کسانی که احیاناً در این زمینه کار کردهاند، گفت: حالا ما یک عرفان نظری فلسفی و محیالدینی داریم که آن یک راه است که مرحوم علامه طباطبایی و خود امام(ره) هم در آن قلم زدهاند. آن در جای خودش اما خوب است که یک عرفانی هم باشد که اساساً از خود اهل بیت(ع) سرچشمه بگیرد.
وی ادامه داد: برای مثال امیرالمؤمنین(ع) میفرماید شما در ذات خدا تفکر نکنید، یک جاهایی باید بایستید. شما میبینید که در عرفان نظری این روایات آمده است و با مباحث فلسفی و حکمت متعالیه پیوند خورده است. در کتاب منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری صد منزل برای سلوک بیان شده است، اما ما در تفکر شیعی چنین منزلگذاری برای سلوک ندیدهام؛ هر چند مرحوم آقای طباطبایی در نوشتهای که سیدمحمدحسین تهرانی دارد 25 مورد را ذکر کرده است، مرحوم فیض کاشانی هم چیزهایی فرموده است.
تبیین نسبت حقیقت و شریعت در رسالة الولایة
وی با اشاره به یکی از مطالبی که علامه طباطبایی در رسالة الولایة بر آن تأکید کرده است، گفت: در همه جا در این رساله گفته شده است که جز از راه شریعت نمیشود به جایی رسید. من خودم از ایشان پرسیدم که نسبت شریعت و طریقت و حقیقت چیست و ایشان گفتند که هر چه هست زیر این شریعت است و دراین جا هم سخن بر سر این است که نباید به ظاهر شریعت اکتفا کرد. آن چیزی که بالا میبرد باطن شریعت است.
احمدی ادامه داد: در این کتاب در حقیقت تبیین شده است که اگر کسی بخواهد به آن مراحل بالای انسان کامل برسد باید از راه شریعت وارد شود. این جا دارد این را خوب تبیین میکند که از راه شریعت و باطن شریعت است که شما میتوانید به حقیقت نائل شوید و البته باز تأکید کنم که منظور از حقیقت این نیست که به ذات پاک حق نائل شویم و هر چه هست در مرحله اسماء و صفات ذات پاک خداوند است.
وی در پایان افزود: این کار کار بسیار عظیمی است و انشاءالله که همه موفق بشویم که آن را خوب بخوانیم و خوب دریابیم و خوب به آن عمل کنیم.