مجید ابراهیمیان کپورچال، مدرس دانشگاه آزاد و جزو نفرات برگزیده در سیزدهمین جشنواره ملی پایاننامههای قرآنی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) با بیان اینکه فعالیتهای قرآنی خود را از سال 1375 شروع کردم، گفت: از همان سال که فعالیتهای قرآنیام را شروع کردم، در همان روستای محلهمان جلسات قرآنی در مسجد برگزار و از اساتیدی استفاده میکردیم و این شروع کاری برای ما بود که در این عرصه ورود پیدا کنیم.
سردرگمی در زمینه حدود صوت و لحن میان قاریان
وی عنوان کرد: در این سالها در بسیاری از مسابقات در مرحله شهرستانی، استانی و کشوری شرکت میکردم و مقامات متعددی میآوردم و با قاریان بینالمللی جمهوری اسلامی و حتی قاریان کشور مصر گفتوگو و رابطهای داشتیم. در جلسات تلاوت آنها شرکت میکردم و میدیدم که در جامعه قاریان و حافظان قرآن کریم یک فضایی ایجاد شده بود و در واقع در زمینه صوت و لحن و الحان قرائت قرآن یک سر درگمی وجود داشت. مثلا با توجه به بعضی روایات، آیات و سیره معصومین(ع) میگفتند که ما میتوانیم با هر لحن و آهنگی قرآن را بخوانیم. در مورد بعضی از قاریان بینالمللی که تلاوت آنها از شبکههای ما پخش میشد و حتی بعضی از مصریها میدیدیم که بعضی از اساتید ما و کسانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند، ایراد میگرفتند و میگفتند این تلاوت در شأن قرآن نیست؛ اما این تلاوت در شأن قرآن هست اما مرز، حدود و ضوابط مشخصکننده وجود ندارد. این دغدغهای بود که هم برای خودم بود و هم برای جامعه قرآنی.
وی با بیان اینکه چنین فضای سردرگمی ایجاد شده بود و اکثر کارگاههای آموزشی هم که برگزار میکردند در هالهای از ابهام بود، گفت: برای خود جامعه قاری قرآن این قضیه مشخص شده نبود و نه تنها در ایران، بلکه در کشور مصر نیز چنین فضایی ایجاد شده بود.
وی افزود: نزدیک 5 سال پیش به مدد الهی و عنایت چهارده معصوم(ع) درصدد رفع این سردرگمیها برآمدم. شروع این کار در سال 1391 بود که به مکه و مدینه منوره مشرف شده بودم. در مدینه با پیامبر(ص) عهد بستم که در این قضیه من را کمک کند تا بتوانم در رفع حالت سردرگمی و ابهام چنین فضایی که در جامعه قاریان قرآن ایجاد شده و روز به روز هم زیادتر میشود کمک کنم و اثر قابل توجهی داشته باشم. در آن زمان دانشجوی ترم یک کارشناسی ارشد در دانشگاه اصولالدین بودم. نزدیک به دو سال پیش فضایی برای من ایجاد شد و از همان مقطع شروع چنین کاری را شروع کردم.
وی با بیان اینکه در مرحله طرح موضوع، این موضوع چندین بار به شورای دانشکده میرفت و برگشت میخورد، گفت: موضوع سنگینی بود و حتی درباره استاد راهنما مشقت بسیاری کشیدیم؛ چرا که باید شخصی را پیدا میکردیم که پیرامون پایاننامه قرائت قرآن از نظر ضوابط موسیقایی در صوت و لحن هم یک شخصیت آکادمیک و علمی در سطح دکتری و استاد کامل باشد و از آن سمت هم باید شخصیتی میبود که در زمینه تلاوت قرآن در بحث صوت و لحن، خودش خواننده و قاری قرآن باشد. چندین مورد این فضا تغییر کرد و در نهایت به استاد محمدعلی لسانی فشارکی رسیدیم که یک فضای علمی وسیعی را برای من باز کرد. از ایشان و همچنین از مشاور پایاننامهام ملیحه سادات سیدرضا و لطفینیا که از قراء بینالمللی جمهوری اسلامی ایران هستند تقدیر و تشکر میکنم که در این زمینه من را خیلی کمک کردند. این بود که در واقع کار را در اواسط سال 91 شروع کردیم.
وی ادامه داد: کار بزرگ و نویی بود و چنین فضایی از قرن دوم هجری تا الان در جهان اسلام بیسابقه بود و در این زمینه که یک حدود و ضوابطی مشخص شود کار نشده بود، اگر بوده به شکل جزئی بوده است. از بزرگان قرائت کتابهای بسیاری داریم که از قرون گذشته باقی مانده است مثل ابن جزری که شخصیت بسیار بزرگی است که کتابهای قرائت، تجوید، النشر قرائت عشر از آثار این بزرگوار است. در مورد چنین مطلبی که من روی آن کار کردم چیزی در حدود سه، چهار، پنج صفحه بهصورت کلی کار شده است، افرادی مثل شیخ حسنی عثمان معاصر هستند اینها بهصورت کلی و بهصورت چندین صفحه روی آن بحث کردهاند گذرا از آن گذشتهاند اما من آمدم ورود کردم به این قسمت که ما این را گسترش و بسط بدهیم که آداب قرائت قرآن و این ضوابط و آن حدود موسیقیایی آن در صوت و لحن به چه صورت است آیا میتوانیم با هر نوع آهنگی با هر نوع ملودی آیات قرآن را بخوانیم آیا باید مرز مشخصی داشته باشیم یا نداشته باشیم.
وی گفت: در این پایاننامه با عنوان «آداب قرائت قرآن و ضوابط موسیقایی آن در صوت و لحن» خود قرائت، تلاوت و ترتیل قرآن را با توجه به آیاتی که وجود دارد بررسی کردیم و از تفاسیر مختلف از قرن دوم تا قرن پانزده هجری براین اساس که دیدگاههای مختلف اهل تسنن و تشیع و خود کلمه صوت و لحن از دیدگاه خود آیات قرآن کریم و از دیدگاه روایات و همچنین سیره معصومین(ع) استفاده کردیم، در واقع یک بررسی کلی در مورد اینکه یک نسبتی وجود دارد و یک اشتراکاتی وجود دارد بین موسیقی العبد و تلاوت قرآن با توجه به روایت معرفی پیامبر(ص) وجود دارد، کردیم که قرآن را به الحان عربی بخوانید. با توجه به بررسیهای که کردیم لحن این آهنگ موسیقی، ملودی است اینکه با ملودی و آهنگ عرب بخوانید یعنی یک نسبتی را به نسبت آهنگ قدسی با آهنگ عربی درآمیزید. در این بحث موسیقی تلاوت قرآن را بررسی کردیم که اصلاً به چه صورت است آیا در موسیقی آوازی الان کاملاً تطبیق دارد یا اشتراکاتی دارد یا یک چیز جدا است که آن چیزی که در واقع ما استنباط کردیم این است که در واقع تلاوت قرآن با موسیقی آوازی یک اشتراکاتی دارد، به قول روح الله خالقی که از موسیقیدانان است میگوید موسیقی تلاوت قرآن از موقعیت ممتازی در موسیقی آوازی برخوردار است یعنی یک چیز فوق العاده میبینیم که جدا نیست؛ اما یک چیز برتر یا فوقالعاده نسبت به موسیقی آوازی دارد. به ناچار در این جا به مبحث غناء ورود میکردیم و مشخص میکردیم که ما باید به چه صورت آیات قرآن را تلاوت کنیم این بود که در مبحث غنا از دیدگاه اهل سنت از قرن دوم هجری تا قرن پانزده و از دیدگاه اهل تشیع و علمای مختلف غنا را بررسی کردیم.
نتیجه کلی این مبحث
وی با اشاره به نتیجه کلی این مبحث، گفت: به این نتیجه رسیدیم که غنا را با توجه به دیدگاههای کلی بررسی کنیم. بعضی از علمای ما غنا را حرام میدانستند بعضی علما غنا را به دو قسم حرام و مباح میدانستند که بعضیها میگفتند حلال را بگویم مباح، بعضیها میگفتند حلال، حالا این مبحث فقهی است یعنی غنا را بر دو حالت حرام و مباح داریم. در روایت معروف که از پیامبر(ص) آمده و روایت صحیحی هم هست «قرأوا القرآن بلحون العرب وأصواتها، وإیاکم ولحون أهل الکبائر والفسق، فإنه سیجیء من بعدی أقوام یرجعون بالقرآن ترجیع الغناء والرهبانیة، والنوح لا یجاوز حناجرهم، مفتونة قلوبهم، وقلوب الذین یعجبهم شأنهم» آن حضرت میفرماید که از الحان اهل فسق استفاده نکنید. از آهنگهای اهل فسق و گناهان کبیره یعنی منظور غنای حرام استفاده نکنید، میفرماید مثل کشیشها قرآن را نخوانید. در مورد این حدیث بین بزرگان بحث شد. در مباحث رجالی و روایی یک بخشی است در اصول کافی که از کتب اربعه شیعه است به نام ترتیل قرآن به صوت احسن و با آواز خوش خواندن قرآن که در آن باب نزدیک به سیزده روایت در مورد خواندن قرآن با صوت و لحن و غیره وجود دارد.
مورد وثوق بودن روایت پیامبر(ص) در زمینه قرائت
وی با بیان اینکه به بررسی سندیت روایت پیامبر(ص) پرداختم، اظهار کرد: در این باب از بحث رجالی این را بررسی کردم که در این روایت که از پیامبر(ص) ذکر شده است، جزو روایات صحیح و موثق است یا ضعیف. به اجماع اهل شیعه حتی اهل سنت حتی با یک مقدار تغییر و تحول این روایت را صحیح دانستهاند. در این جا پیامبر(ص) مسیر مشخص کرده است میفرماید اگر میخواهید قرآن بخوانید با لحن عربی و با اصوات عربی آن را بخوانید. یک حدود و مرزی را مشخص کرده است مثل «یرجعون بالقرآن»، قرآن را با آهنگهای عرب بخوانید و از آهنگهای بدکاران و گناهان کبیره دوری کنید زیرا پس از من مردمانی میآیند که قرآن را در گلو بچرخانند و مانند خوانندگی و آوازهخوانها و نوحهخوانی و خواندن کشیشان، دلهای ایشان وارانه است و هر کس از آنها خوشش بیاید نیز دلش با آنهاست. در نهایت آن چیزی که به کلیت رسید این است که ما غنای مباح و غنای حرام داریم، در غنای مباح مثلاً ما در موسیقی آوازی چیزی داریم به نام چهچه و در غنای حرام هم چهچه میزنند الان چهچه چیزی شد که در غنای مباح هم هست آیا ما میتوانیم در قرائت قرآن از چهچه استفاده کنیم در واقع در روایت و سیره معصومین(ع) به ما یک چیزی را هشدار میدهند که قرائت قرآن باید در ضوابط و حدودی مشخص بشود که غنای حرام نباشد و در محدوده غنای مباح هم یک حدود و محدویتی داریم، چهچه یا نوحه خوانی غنای حرام است نه مباح. مثلاً در تجوید در مد متصل و منفصل میزان مشخص است، وقتی حرکتها بالا میرود اولویت بودن از متن مقدس گرفته میشود.
وی با ذکر این مورد که در تلاوت قرآن بهخاطر مقدس بودن متن الهی باید شأنیتی برای آن در نظر بگیریم، گفت: مثلاً ما در موسیقی آوازی میبینیم یک کلمه را اینقدر کشش میدهند که معنای کلمه از یاد میرود. اما این کار را در تلاوت قرآن نداریم تجوید که از جود آمده همه مباحت و مسائل را مشخص کرده است، حدود مدها وجود دارد اندازه خاصی دارد وقتی از این اندازههای تجوید تجاوز میکنید به این سمت میروید که دیگر معیار و ملاک شما شده موسیقی. باید در قرائت قرآن اول القای معنا و درک آن معنا را در نظر داشته باشیم. در کنار آن باید موسیقی هم استفاده کنیم اما وقتی ما اولویت را میگذاریم بر موسیقی در واقع آنجا جای سؤال داشت. چیزی که در ادوار تاریخ در این مدت وجود داشته این است که تلاوت مصریها نسبت به دیگر کشورهای اسلامی برتری داشته است.
وی ادامه داد: در این پایاننامه، ادوار تاریخی مصر را هم بررسی کردیم و آن را به پنج گروه تقسیم کردیم؛ نسل اول مثل استاد محمد رفعت، استاد شعشاعی، نسل دوم شیخ مصطفی اسماعیل، عبدالباسط، محمد عبدالصمد، نسل سوم عبدالعزیز حصان، استاد راغب الغوش نسل چهارم شهاب محمد انور، استاد محمد نعینع و نسل پنجم. در مورد قرای ایران باید بگویم، الحمدالله به یاری و مدد انقلاب اسلامی و راهنمایی مقام معظم رهبری که هر ساله در ماه مبارک رمضان با قرا دیداری دارند که فرمایشات واقعاً عمیق و راهنماییهای خوبی برای قراء بیان میکنند، الحمدلله این باعث شده که قرای ما به جایی برسند که هماکنون میبینیم از بسیاری از قاریان نسل پنجم مصر هم برتر هستند. این موضوع را نیز در این پایاننامه بررسی کردهایم. با توجه به آن مطالبی که در مورد نحوه خواندن تلاوت قرآن گفته شد و آن چیزی که استنباط شد باید بدانیم به چه صورت تلاوت قرآن را انجام بدهیم. آن فضای نزدیک و تقریب به آیات و روایت و سیره معصومین(ع) را بیشتر در نسل اول و دوم مصر میتوانیم پیدا کنیم، کم کم از نسل سوم، چهارم و پنجم به سمت اولویت دادن به موسیقی رفته، ممکن است در نسل سوم و چهارم رعایت شده باشد اما در نسل پنجم، تلاوت به سمت موسیقی رفته است. استاد علی محمود از قاریان بود ایشان در عین اینکه قاری بود در واقع غنای دینی داشت خوانندگی است که با حالات موسیقی هم آشناست، ایشان یک خواننده تمام معناست، در واقع البوم موسیقی هم داشت وقتی قرآن را تلاوت میکرد متفاوت این کار را میکرد، الان متاسفانه در قرای نسل جدید این را نمیبینیم و این را بهعنوان دغدغهای مطرح کردهام، باید بازتاب تلاوت قرآن مشخص شود و از خوانش غیر قرآنی و غیر کلام قرآنی جدا شود.
وی با بیان اینکه تا فضای تحقیقاتی و پژوهشی ایجاد نشود بار علمی دانشجو بالا نمیرود، گفت: معمولاً دانشجو علاقهای ندارد بیش از سه، چهار ماه وقت برای پایاننامه بگذارد، متأسفانه کمکاری از دانشجو است. دانشجوها در مقاطع مختلف یک مقدار از این مباحث فراری هستند، کسی که در مقطع کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث باید پایاننامه بدهد به اندازهای که در آن فضا علم یاد گرفته، وقت نمیگذارد.