کد خبر: 4321976
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۶
محمد بهشتی بیان کرد

احیای ایران در گرو بازگرداندن اهلیت فرهنگی

محمد بهشتی در نشست «اندیشه ایران و هویت ایرانی» با تأکید بر موقعیت طبیعی و معنوی ایران گفت: ایران از دیرباز سرزمینی بوده که در میان تضادها، آفریننده معنا و امکان بوده است؛ سرزمینی که نه‌تنها در تلاقی جهان قرار دارد، بلکه پل ارتباط تمدن‌های شرق و غرب و مهدِ هنرِ «قرار در بی‌قراری» است.

در حال تکمیل /

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «اندیشه ایران و هویت ایرانی» امروز، شامگاه ۱۸ آذرماه، در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. در این نشست جمعی از اساتید نامدار فلسفه و پژوهشگران و علاقه‌مندان این حوزه حضور داشتند.

در بخشی از این نشست، محمد بهشتی، پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایرانی، با اشاره به شعر سعدی که می‌فرماید: «باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شوره‌بوم خس» گفت: بین آسمان و زمین نسبتی وجود دارد و می‌توان این موضوع را اشارتی دانست.

وی با وام گرفتن از شعر سعدی به  بیان این موضوع پرداخت و گفت: اینکه ایران از نظر طبیعی و تمدنی سرزمین تلاقی و هم‌زیستی تضادهاست، درباره چیستی اندیشه ایرانی و ویژگی‌های سرزمین ایران سخن گفت.

بهشتی با تبیین پیوند طبیعت و فرهنگ در ایران گفت: سرزمین ایران به لحاظ طبیعی در محل تلاقی کمربند بیابانی و کوهستانی جهان واقع شده است و این موقعیت سبب شده ایران از یک سو با تهدیدهای طبیعی چون خشکی و کم‌آبی روبه‌رو باشد و از سوی دیگر سرزمینی شود که برای زیست بشر «امکان» می‌آفریند. ایران نخستین سرزمینی است که در حوزه تمدن‌های جهانی ظرفیت ایجاد کرده و میراثی غنی از شعر، هنر و اندیشه را پدید آورده است.

جهان ایرانی روح شاعرانه دارد

وی معماری و مسجد ایرانی را نمونه‌ای از این آفرینندگی دانست و افزود: در سراسر سرزمین‌های اسلامی پدیده‌ای وجود ندارد که ایرانیان روح شعر را در آن ندیده‌ باشند. همان‌طور که ایرانیان شعر خانه، شعر پل، شعر حمام و... را سرودند.گویی تا زمانی که شعر چیزی را نسراییم آرام نمی‌گیریم. 

عضو پیشین سازمان میراث فرهنگی، در ادامه ایران را سرزمین بی‌قراری توصیف کرد و گفت: توانایی ما این بوده که در بی‌قراری، قرار پیدا کنیم. این ویژگی در تاریخ ما به ظرفیت‌های گوناگون انجامیده؛ از توان هاضمه اندیشه‌های متنوع تا جذب و ترکیب آنها در تمدن ایرانی اسلامی را می‌توان به یاد آورد.

ایران پل ارتباط اندیشه شرق و غرب

بهشتی با اشاره به موقعیت ارتباطی ایران در شرق و غرب جهان گفت: ایران پل ارتباط شرق و غرب بوده است و این موضوع به لحاظ اقتصادی قابل درک است اما منظور من به لحاظ اندیشه است؛ اگر ایران در میان نبود، نه هندی‌ها و نه اروپایی‌ها نمی‌توانستند تبادل علمی و فرهنگی داشته باشند. اروپایی‌ها تا حدود ششصد سال پیش هند را از نزدیک نمی‌شناختند و ارتباط تمدنی میان شرق و غرب در واقع از گذر ایران ممکن شده است.

وی با اشاره به بسط فرهنگ ایرانی در جهان اسلام افزود: آیین مهر، زبان فارسی و نفوذ فرهنگ ایرانی در ملت‌هایی که بدون شمشیر مسلمان شدند، نقش ایران را در تاریخ جهان نشان می‌دهد اینکه ایران از گذشته، سرزمین ظرفیت‌ها بوده است. 

ایرانیان و هنرِ خلاف آمد عادت

بهشتی در ادامه درباره خلاقیت ایرانیان در مواجهه با کمبود منابع طبیعی تصریح کرد: تا پیش از اختراع یخچال، تنها سرزمینی که در تابستان‌های گرم به یخ دسترسی داشت ایران بود و همین «یخچال‌های کویری» نمونه‌ای از هنر ایرانی در تبدیل محدودیت به امکان است. در شهرهایی مثل یزد که میزان بارندگی کمتر از تبخیر آب است، می‌بینیم که ایرانیان با هنر و ابتکار، آب را ذخیره و خنک کرده‌اند. ما  «هنرِ خلاف آمد عادت» را داشتیم، یعنی بلد بودیم از تضاد، امکان بسازیم.

اندیشه را چراغ راه زندگی نکردیم 

بهشتی با اشاره به تجربه خود در پروژه آمایش سرزمینی گفت: زمانی در تمام گروه‌ها  از آب و انرژی تا محیط زیست شرایط کشور فوق‌بحرانی توصیف شد، اما ریشه مشکل، قطع پیوند ما با اندیشه ایرانی است. ما زمانی اندیشه را راهنمای عمل می‌دانستیم و آن را در روشنایی تجربه می‌کردیم حال آنکه امروز اندیشه در کتاب‌ها و دانشگاه‌ها مانده و به زندگی روزمره راه ندارد و جامعه نخبگانی پرسش از ایران را تعطیل کرده است. 

وی با ذکر خاطره‌ای از سفر به فومن و دیدار با جوانان روستایی گفت: چهار جوان روستایی کتاب کهنه‌ای از حافظ را آوردند تا برایشان بخوانم. این نشان می‌دهد که پیوند اندیشه و زندگی در تاروپود جامعه ایرانی جاری بوده است. ما زمانی اهلی بودیم و معرفت در ما رسوخ داشت، اما امروز دچار گمگشتگی در «اهلیت» شده‌ایم.

احیای ایران در گرو اهلیت ماست

بهشتی با تأکید بر اینکه احیای ایران در گرو احیای  اهلیت ماست، گفت: میراث بشری در تمدن جهانی سه بازیگر اصلی دارند: غرب، شرق آسیا (چین و هند) و ایران به‌عنوان حوزه فرهنگ مطرح شود؛ زبان فارسی، شاهنامه، نوروز و آنچه که از آن ماست. ایران اگر اهلیت خود را بازیابد، دوباره به بازیگر تمدنی بدل خواهد شد.

وی با اشاره به جایگاه شعر و هنر ایرانی در جهان خاطرنشان کرد: در گذشته، شعر ما زبان جهانی داشت و دنیا خریدارش بود. فرش ایرانی گرچه کف‌پوش بود، اما شعر در تار و پودش جاری بود. امروز نیز سینمای ایران همان شعر را در قالب تصویر زنده نگه داشته است. همان‌طور که شعر و سینمای ایران شناخته می‌شود، اگر اهلیت ما احیا شود، چشمه شاعری و خلاقیت دوباره خواهد جوشید.

وی در پایان گفت: اگر می‌خواهیم حالمان خوب شود و تمدن ایرانی دوباره سرزنده گردد، باید پرسش از ایران را در هر حوزه‌ای زنده کنیم. در هر رشته‌ای که هستیم، از ایران بپرسیم؛ زیرا ایران به‌معنای فرهنگی و معنوی آن وقتی در روشنی قرار گیرد، حقیقتش آشکار می‌شود و امروز نیازمند همین روشنایی هستیم. 

انتهای پیام
خبرنگار:
حدیث منتظری
دبیر:
سلما آرام
captcha