حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا حسینزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده تفسیر دارالحدیث در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به شبهات دینی که از سوی جوانان مطرح میشود اشاره و عنوان کرد: گاهی این شبهات صرفا سوالاتی هستند که از نهاد پرسشگر جوانان سرچشمه میگیرد که با توجه به تهاجم فرهنگی و گسترش ارتباطات امری طبیعی است.
وی با بیان اینکه گاهی طرح این سوالات برای فرار از انجام به وظیفه است، گفت: این القای شبهات نیز به سبب تلاش مسیحیت و وهابیت علیه دین اسلام و تشیع است.
وی ایجاد شبهه را پاسخی به بی حوصلگیها و تنبلیهای افراد برای توجیه عدم عمل متناسب با دستورات اسلامی دانست و گفت: خداوند از انسان خواسته است «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ؛ پس مرا یاد کنید»، برای این یاد کردن نیز دستور و راهکاری ارائه داده است.
شبهه علمی یا شهوت عملی؟
وی به تعبیری از آیتالله جوادی آملی که میفرمایند این شبهات یا «شبهه علمی» است «یا شهوت عملی» اشاره و عنوان کرد: اگر این سؤالات شبهه علمی باشد در کوچه و بازار و جمع مردم بیاطلاع مطرح نمیشود، در غیر این صورت شهوت عملی است که از علاقه انسان به بیقید و بند بودن نشئت میگیرد.
حجتالاسلام حسینزاده با تأکید بر اینکه بیشتر سؤالاتی که امروزه از سوی برخی جوانان در زمینه چگونگی عبادت و ارتباط با خداوند مطرح میشود شهوت عملی است تا شبهه علمی تصریح کرد: شبهه علمی معمولا برطرف میشود اما تهاجم فرهنگی، ماهوارهها و کوتاهی خانوادهها سبب ایجاد شهوت عملی هستند که به سادگی نیز از بین نمیرود.
ظاهر و باطن دیندار در کنار هم ارزشمند است
وی پاکی دل را بهانهای برای افرادی دانست که دچار شهوت عملی در اجرای احکام دین شدهاند و گفت: قرآن کریم میفرماید گناه را در ظاهر و باطن ترک کنید و این امر نشان از آن است که باطن دین دار، ظاهر مقید به دین را نیز میطلبد همان گونه که ظاهر صرفا دینی ارزشی ندارد.
حجتالاسلام حسین زاده در ادامه افزود: تأکید اسلام بر اینکه ظاهر خود را شبیه کفار نکنید نیز از همین موضوع نشئت میگیرد چرا که باطن نیز کم کم شکل ظاهر را به خود میگیرد.
توجه به قلب از اهمیت ظاهر نمیکاهد
وی توجه به قلب در تعالیم دینی را ناشی از اهمیت یکسان بودن ظاهر و باطن دانست و گفت: اما متاسفانه برخی افراد سوءاستفادهگر از این تأکیدات به نفع راحت طلبی خود استفاده میکنند و هر گونه عمل دینی را نفی و دین داری را منوط به باطن قلب میدانند.
وی وظیفه حکومت دینی را سامان وضعیت ظاهری جامعه دانست و گفت: حکومت مجاز به سرکشی به درون خانهها و تفتیش گناه آنان نیست اما حق دارد که ظاهر جامعه را از گناه دور نگاه دارد و این امر نشان از اهمیت ظاهر در کنار باطن دارد.