کد خبر: 2678846
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۴
یک پیشنهاد ساده:

میلاد نبی اکرم(ص) را برای فرزندانمان ویژه کنیم

گروه جامعه: شناساندن حضرت رسول(ص) به کودکان و ایجاد محبت ایشان در دل بچه‌ها یک وظیفه تربیتی مسلم برای والدین است. وظیفه‌ای که با بهانه قرار دادن روز میلاد حضرت رسول(ص) و ویژه کردن این روز برای خانواده، می‌توان آن را به نحو احسن انجام داد.

کار و سختی کار، تورم و گرانی، مسئولیت بزرگ اداره یک خانواده، اداره یک زندگی، وام و قرض و بدهی، آینده بچه‌ها، اکنون خودمان، همه و همه یعنی زندگی جریان دارد. زندگی که گاهی در میان آن گم می‌شویم و دنیایی که گاهی چنان ما را به خود مشغول می‌کند که یادمان می‌رود، آخرتی هم هست.

قدیمی‌ها می‌گفتند بچه عزیز است، تربیتش از خودش عزیزتر. امروز هم باید همین را گفت. بچه عزیز است لباس و خوراک و درس و مشق و دانشگاه و شغل و ... بچه هم مهم است. اما یک چیز مهم‌تر هم هست. بچه باید پیامبر دینش را بشناسد، باید مسلمان تربیت شود.

مسجد، مدرسه، معلم، تلویزیون، روحانیان و ... همه به جای خود، اما هیچ کس پدر و مادر نمی‌شود. اگر پدر و مادر به موضوع تربیت دینی کودک خود اهمیت دادند، فرزندشان دیندار بزرگ می‌شود اگر نداند، هیچ آموزشگاه و مدرسه‌ای نمی‌تواند معجزه کند. اما چگونه؟
میلاد با سعادت حضرت رسول(ص) نزدیک است. ما یک پیشنهاد ساده برای همه پدرها و مادرها داریم. روز میلاد حضرت رسول(ص) را برای بچه‌هایتان متفاوت کنید و بگذارید بدانند در چنین روزی اتفاق مهمی رخ داده است.

بگویید، به زبان بیاورید همین جمله ساده را که «عزیزم عیدت مبارک امروز روز تولید حضرت محمد(ص) است». یک داستان ساده از حضرت رسول(ص) برای بچه‌هایتان تعریف کنید مثل این داستان که: «پیامبر برای اقامه نماز عازم مسجد بود. در راه همین که کودکان پیامبر را دیدند به سوی او دویدند و برگرد او حلقه زدند و هر یک صدا می‌زدند یا رسول الله «کن جملی» شتر ما باش تا بر دوش تو سوار شویم. کودکان که گویا رفتار پیامبر با حسنین را دیده بودند، انتظار داشتند که پیامبر به درخواست آنان نیز پاسخ مثبت بدهد. حضرت هم انتظار آنان را برآورده کرده و با آنان همبازی شدند.
در حالی نمازگران در مسجد منتظر رسول خدا بودند، بلال نزد پیامبر رفت و عرض کرد یا رسول الله مردم منتظرند؛ در این حین رسول خدا فرمودند ای بلال! برای من تنگ شدن وقت نماز بهتر از تنگ شدن دل کودکان است. سپس فرمود به منزل برو و اگر چیزی هست برای کودکان بیاور. بلال روانه منزل شد و به جستجو پرداخت.
تعدادی گردو یافت و آنها را نزد پیامبر برد. پیامبر نیز گردوها را در دست گرفت و خطاب به کودکان فرمود: «اتبیعون جملکم بهده الجوزات» آیا شتر خود را در عوض این گردوها می‌فروشید؟ کودکان به این معامله رضایت دادند و با خوشحالی پیامبر را رها کردند و پیامبر راهی مسجد شد و فرمود: خدا رحمت کند برادرم یوسف را که او را به چند درهم فروختند و مرا به چند گردو... (عوفی، ١٣٨٦ش، ج١،ص:٣٠).

این داستان را به زبان کودکانه و با بازی در حالی که فرزندتان را کول می‌کنید و به او سواری می‌دهید برایش تعریف کنید بگذارید شیرینی محبت رسول و محبت پدر و مادرش را با هم حس کند.

تعریف این داستان حتی یک ربع هم طول نمی‌کشد اما فرزند شما می‌فهمد که این روز یک روز خاص است و در دلش محبتی از حضرت محمد(ص) جرقه می‌زند و روشن می‌ماند برای همیشه.

روز میلاد حضرت رسول(ص) روز عید است. برای این روز شیرینی بخرید و برای خانوادیتان ببرید. بگذارید بدانند به غیر از دنیایشان به فکر آخرت آنها هم هستید.

captcha