کد خبر: 2799533
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۱
محسن جوادی:

در فلسفه اسلامی، گسستی بین باید و هست وجود ندارد

گروه دانشگاه: عضو هیئت علمی دانشگاه قم با بیان اینکه حکمت اسلامی ساختار ارزش‌ها را از ساختار واقعیت‌ها جدا نمی‌بیند، گفت: امروز خیلی از معرفت‌شناسان توضیح می‌دهند که حقیقت‌ها ریشه‌ در واقعیت دارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، محسن جوادی، عضو هیئت عمی دانشگاه قم  امروز، 13 بهمن در همایش «جهان انسانی، حکمت اسلامی» که در دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: با فلسفه اخلاق باید نظام اخلاقی‌مان را بسازیم. در میان شارحین غربی گفته شده که چیزی به نام واقعیت اخلاقی نداریم. اخلاق چیزی نیست که واقعیت داشته باشد این اوج آن چیزی بود که تز هیوم در غرب به آن رسید. این وجه غالب تفکر از تفسیر هیوم است.

وی افزود: امروزه افکار فلسفی با واسطه از طریق رمان و داستان منتقل می‌شوند. الان در فرهنگ عمومی ما در ایران گاهی بدون اینکه به بنیان‌های نظری توجه شود به بایدها و هست‌ها توجه می‌شود. یک نویسنده لبنانی مسیحی به نام جرج حورانی که آثار خیلی ارزشمندی دارد، 2 یا 3 تا کتاب در مورد اخلاق اسلامی دارد. شاید در مورد این قضاوت که بگوییم اخلاق اسلامی ضعیف شده باید به جاهای دیگر هم مراجعه کرد. به‌طور مثال عمدتاً بحث‌های روانشناسی عرفان و اخلاق است.

جوادی اظهار کرد: در مورد اخلاق حکمی و فلسفی، در فلسفه اسلامی چیزی شبیه تز هیوم وجود دارد که گسستی را بین باید و هست نشان می‌دهد. ساختن و سازندگی غیر از کشف و فهم است. در اشارات ابن سینا آمده که در اخلاق دنبال خیر هستیم اما در دانش دنبال هست ها هستیم.

در فلسفه اسلامی بین باید و هست گسست وجود ندارد

وی ادامه داد: در فلسفه اسلامی بین باید و هست گسست وجود ندارد. در مبنای تز بسیاری از نظریه‌های اخلاقی که مطرح می‌شود تأثیر هیوم را می‌بینید. حتی کانت که در اخلاقش به تقابل با هیوم پرداخت به یک معنا در اخلاق تحت تأثیر هیوم است. تعبیر عقل خود بنیاد، بنیادش را از واقعیت جدا می‌کند. اخلاق در ارسطو یعنی مسیری را پیدا کنیم که غایتی برایش طراحی شده است، این مسیر وجود دارد و باید بتونیم کشفش کنیم. کشف واقعیت غیر از این است که من چه می‌خواهم و چه نمی‌خواهم. می‌توانیم بحث‌های منطقی داشته باشیم اما نمی‌توانیم بگوییم که بایدها از هست‌ها جداست. در فلسفه اسلامی خوبی با وجود و هستی تفسیر می‌شود. خیر(نیکی) یا فضیلت چیزی است که شما را به فضیلت می‌رساند. بنیاد اخلاق به بد آمد و خوش آمد نیست. به‌صورت قیاسی نمی‌شود از هست‌ها باید‌ها را نتیجه‌گیری کرد.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه حکمت اسلامی ساختار ارزش‌ها را از ساختار واقعیت‌ها جدا نمی‌بیند، گفت: امروز خیلی از معرفت‌شناسان توضیح می‌دهند که حقیقت‌ها ریشه‌ در واقعیت دارد. وجود خطا در حقایق چیز انکارناپذیری است. تجربه‌های ارزشی ما نیز بیشتر در معرض خطا هستند چون از ناحیه عواطف ما تحت تأثیر قرار می‌گیرند. هیوم از این غفلت می‌کند که بیان دیگری از هست است.

بنا بر این گزارش، محمدرضا یقینی، مدیر عامل کانون اندیشه جوان نیز در سخنانی عنوان کرد: مشکل از جایی شروع شد که ارسطو یا شاگردان ارسطو، حکمت را به عملی و نظری تقسیم‌بندی کردند و حکمت عملی را اخلاق نامیدند و نظری را هم متن دانش نام نهادند.

وی افزود: اخلاق بعد کاربردی انسان‌شناسی است و در حال حاضر به تحول در محتوای آن چیزی که به‌عنوان علوم انسانی ارائه می‌شود نیاز داریم.

یقینی با طرح پرسش‌هایی گفت: آیا نگرش حکمی و فلسفی با تقید به یک مذهب خاص قابل جمع است. آیا جهان بینی ما در تولید این نظام ها مؤثر است یا نیست. حکمت اسلامی آیا قابلیت نظام‌سازی دارد یا نه. نکته دیگر اینکه اصلاً به‌عنوان مسلمان توان داریم که در دوره غیبت تمدن‌سازی کنیم. سعی داریم که به پاسخ این پرسش نزدیک شویم که مقصر اصلی عقب افتادگی ما چیست.

captcha