حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا کدخدایی، کارشناس حقوق خانواده در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به بیان توصیههایی برای مادران شاغل نسبت به کودک خردسالشان به نحوی که کمترین آسیب تربیت فرزندان را تهدید کند پرداخت و گفت: برخی توصیهها ناظر بر مادر و برخی ناظر بر سیاست گذاریهای کلان است.
وی برای استخراج این سیاستهای تربیتی به سیره حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره و عنوان کرد: یکی از مستحبات بسیار مورد تأکید در اسلام، نماز اول وقت به جماعت است. حتی در روایتی فضیلت این نماز تا آنجاست که پیامبر اسلام(ص) در مورد شخصی از صحابه که رکعتی از نماز جماعت او فوت شده بود فرموده باشند که اگر صدهزار سکه طلا یا همه اموالش را هم برای کفاره از دست دادن این ثواب، صدقه بدهد، ثواب یک رکعت نماز جماعت فوت شده او جبران نمی شود.
وی در ادامه افزود: مصلحت حضور در نماز جماعت در زمان پیامبر مکرم اسلام(ص) آنقدر زیاد بوده است که حضرت دستور داده بودند که مؤمنین با کسانی که در نماز جماعت حاضر نمیشوند وصلت نکنند، معامله نکنند و آنها را در جامعه طرد کنند. گاهی نیز دستور میدادند با شدت با آنها برخورد کنند.
حجتالاسلام کدخدایی اظهار کرد: با این وجود در روایتی آمده است که بلال حبشی، در نماز جماعت صبح تأخیر کرد و به آن نرسید. پیامبر مکرم اسلام(ص) علت را از او جویا شدند. بلال گفت وقتی داشتم به طرف مسجد میآمدم با فاطمه(س) برخورد کردم که در حال آسیاب کردن بود و بچهاش هم گریه میکرد. به او گفتم اگر بخواهی من بچه را نگه میدارم و شما کارت را ادامه بده یا اینکه من آسیاب میکنم و شما به بچه رسیدگی کن. ایشان فرمودند: «من برای نگهداری فرزندم مناسب ترم، پس تو آسیاب کن تا من فرزندداری کنم.»
وی به حجتهای که از این روایت است قابل برداشت است، اشاره و عنوان کرد: گاهی ضرورتهایی باعث جمع بین اشتغال و فرزندداری مادران میشود. اشتغال مادران در حد ضرورت اجتناب ناپذیر است اما باید حتی الامکان به گونهای باشد که همزمان با اشتغال نظارت بر فرزند نیز امکان پذیر باشد.
مادر مناسب ترین شخص برای تربیت عاطفی فرزند
وی مادر را مناسب ترین شخص برای تربیت عاطفی فرزند دانست و گفت: هیچ شخص یا نهاد دیگری مثل کودکستان یا مهد کودک نمیتواند جای مادر را بگیرد.
وی با تأکید بر اینکه نقش مادری برای مادران از مهمترین مصالح فردی و اجتماعی نیز اهمیت بیشتری دارد، تصریح کرد: با استنادب ه این روایت همه مصالح و مزایا و ثوابهای دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، فردی و اجتماعی نماز جماعت نیز در مقابل نقش مادری رنگ باخت.
حجتالاسلام کدخدایی با باین اینکه اگر بخواهیم برای رفع تعارض بین اشتغال و فرزندداری، سیاست گذاری کنیم، سیاستی مستوجب رحمت خدا در دنیا و آخرت خواهد بود که بر اساس آن بار اشتغال از دوش مادران برداشته شود تا فرصت مناسب برای با فرزند بودن مهیا شود اظهار کرد: بر این اساس همان گونه که بلال مستوجب دعای رحمت پیامبر(ص) شد، جامعه ما نیز مشمول رحمت دنیوی و اخروی میشود.
سلامت شخصیت انسانها به طور قابل ملاحظهای مرهون دوران کودکی آنهاست
وی در ادامه اضافه کرد: بسیاری از روانشناسان و متخصصان امور تربیتی اعتقاد دارند، سلامت شخصیت انسانها به طور قابل ملاحظهای مرهون دوران کودکی آنها است با مادر بودن نوزاد تا پایان دوران کودکی نقش بسیار مهمی در رشد سالم و بهنجار کودک و شکل گیری مناسب شخصیت انسان دارد. ویژگیهای شخصیتی مثل اعتماد و بیاعتمادی، استقلال و تردید، ابتکار و خلاقیت، عزت نفس در برابر حقارت، هویت یابی در برابر آشفتگی نقش و هویت و ... همگی محصول دوران کودکی و روابط کودک با اطرافیان خصوصا کودک با مادر است.
وی تصریح کرد: برخی روانشناسان اعتقاد دارند نوزاد بعد از تولد، خود را امتداد وجود مادر میداند و جدایی از مادر برای او دردناک و اضطرابآور است. بنابراین مهمترین امر در شکل گیری شخصیت فرزندان فرایند جداشدن از مادر است که بایستی به نرمی، باظرافت و عطوفت مادری همراه باشد. در این فرایند هیچ شخص یا نهادی نمیتواند جای مادر که نوزاد او را بخشی از وجود خود میداند، بگیرد. بنابراین وجه «ارفق بودن» مادر نسبت به فرزند در کلام فاطمی بیشتر روشن میشود.
تعادل قوا در نهاد اجتماعی خانواده
وی در ادامه با اشاره به مواردی که باید مد نظر مادر شاغل باشد تا آسیبی به کانون خانواده آنان وارد نشود اظهار کرد: اگر بخواهیم یکی از آسیبهای مهم اجتماعی را در رابطه با اشتغال مادران تذکر بدهیم، آسیبی است که از ناحیه به هم خوردن تعادل قوا در نهاد اجتماعی خانواده ایجاد میشود.
وی ادامه داد: خانواده یک جامعه کوچک بنیادی یا بهتر بگوییم کوچک ترین و بنیادی ترین اجتماع است که ساخت اولیه یک جامعه پویا یا متزلزل را تشکیل میدهد. اگر این اجتماع کوچک درست شکل بگیرد و کارکرد صحیحی داشته باشد، هم افراد و هم جامعه از آن سود میبرند. رمز شکل گیری صحیح یک جامعه به نقشها و پایگاههایی است که افراد آن جامعه اشغال میکنند. اجتماع خانواده مانند جامعه مستلزم تقسیم نقشها و مسئولیتها براساس عقلانیت است. با این تفاوت که تقسیم این نقشها و مسئولیتها علاوه بر عقلانیت بر پایه عاطفه و عشق ورزی نیز بنا شده است. وجود مؤلفه عاطفی و عقلانی در حفظ انسجام خانواده نیز مهم و زیربنایی است.
وی مدلی که اسلام برای مدیریت خانواده و تقسیم نقشها ارائه داده است را مدیر امور داخلی خانواده بودن زن و مرد را مدیر کلان خانواده بودن ارزیابی و اظهار کرد: هردو مدیریت نیازمند عملکرد عاطفی و عقلانی زن و مرد است، ولی در داخل خانواده مدیریت عاطفی پررنگتر است و به لحاظ قابلیتهای عاطفی و ارتباطی بیشتری که در زنان وجود دارد نقش زنان در این حوزه بی بدیل است.
وی بیان کرد: در مدیریت کلان، از آنجا که عملکرد مدیریتی با روابط اجتماعی گسترده تر و به تبع آن آسیبهای اجتماعی پرشمارتری روبرو هستیم، مدیریت عقلانی پررنگ تری را میطلبد که گاه لازمه آن نادیده گرفتن عواطف اولیه است.
وی در ادامه چنین تبیین کرد: فرض کنید که بنابر هر ضرورتی زن مسلمان مجبور به اشتغال در عرصه جامعه شود. برخورد عاطفی که شایسته گوهر نقش زن در خانواده است در جامعه و خصوصا در تعامل با نامحرم سم مهلک برای افراد و جامعه است. از این رو زن باید در ارتباط با دیگر افراد جامعه و خصوصا نامحرم به صورت کاملا عقلانی و حتی در برخی از موارد با تکبر رفتار کند. بنابراین بسیاری از زنان به لحاظ وظیفه شرعی و اخلاقی و اجتماعی که به موجب اشتغال و نوع ارتباط اجتماعی پیدا میکنند لازم است یک شخصیت عقلانی، قاطع و در صورت لزوم متکبرانه و غیرقابل نفوذ را به نمایش بگذارند و با آن منطبق شوند.
وی تصریح کرد: آسیب خانواده از این جا شروع میشود که این شخصیت عقلانی، قاطع و کمتر عاطفی، در نهاد خانواده نیز تداوم یابد. در این صورت خانواده مدیر و تکیه گاه عاطفی خود را از دست خواهد داد و تعادل قوای خانواده بهم میخورد. این امر لطمه غیرقابل جبرانی را به نهاد خانواده و به تبع آن افراد خانواده و سرانجام کل جامعه وارد میکند.
قوامیت در خانواده
وی به آسیب دیگری که خانوادههای دارای مادر شاغل را تهدید میکند اشاره و عنوان کرد: اشتغال بانوان علاوه بر اینکه ممکن است مدیریت عاطفی خانواده را دچار خلاء غیر قابل جبران کند، مدیریت عقلانی و کلان خانواده را نیز با مشکل مواجه میکند. همان گونه که اشاره کردیم، خانواده یک جامعه کوچک است و هر جامعهای مدیر اجرایی عقلانی و در صورت لزوم قاطعی را میطلبد. قرآن کریم در مدل ایدهآلی که ارائه داده است مرد را به عنوان قوام و مدیر خانواده منصوب کرده و میفرمایند: «الرجال قوامون علی النساء بمافضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا».
این کارشناس دینی خانواده ادامه داد: خداوند در این آیه به نوعی به رابطه دیالکتیک بین قوامیت و انفاق اشاره میکند، گو اینکه قوامیت و مدیریت کلان خانواده با دست به جیب بودن رابطه دو طرفه دارد. هر کس قوام است باید هزینه هم بدهد و بالعکس هرکس دست به جیب است و هزینه میدهد، قوامیت پیدا میکند.
وی یادآور شد: بسیار اتفاق میافتد که شاهد دست به جیب شدن مادران شاغل و مدیریت اقتصادی آنها در خانواده میشویم. اگر این هزینه گری و مدیریت اقتصادی دوگانه شود، نظام مدیریتی هم دوگانه میشود و به تضعیف نقش پدری و مادری در نهاد خانواده میانجامد، که لطمههای بسیار زیادی را متوجه روابط زناشویی از یک سو و روابط تربیتی هرکدام از پدر و مادر با فرزندان از سوی دیگر میکند.