فروغ پارسا، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات قرآن و حدیث پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، پیرامون معضلات پیشروی مطالعات و پژوهشهای قرآنی گفت: به نظر من عمدهترین معضل و مشکل پیشروی پژوهشهای قرآنی، که پژوهشکده مطالعات قرآنی نیز پیگیر این مسئله است، نبود روششناسی مشخص در این حوزه است. متاسفانه تا به امروز رشته علوم قرآن و حدیث نتوانسته است به عنوان یک دانش آکادمیک ظاهر شود. پارسا در تعریف روش آکادمیک افزود: رشتهای دیگر مانند حقوق و فلسفه ... با یک روششناسی مشخص شروع به مطالعه میکند و دانشجو میپذیرد و در واقع با این روششناسی مطالعات و تحقیقات خود را پی میگیرند و به نتایجی میرسند؛ ولی محققین و دانشجویان در رشته علوم قرآن و حدیث با یک سری مفروضات و اطلاعاتی مواجه هستند که در دوران تحصیل این مجموعه کتابها را مطالعه و حفظ میکند، اما یک روششناسی مشخصی ندارند که بتوانند از مجموعه دادهها و اطلاعات خود به نتیجه گیریهای مطلوب برسند که این علم توسعه پیدا کند به نظر من مشکل اصلی در این حوزه فقدان روش است.
رئیس پژوهشکده حکمت معاصر افزود: اولین گام برای برون رفت از معضل رشته علوم قرآن و حدیث، مطالعات میان رشتهای است. مطالعات میان رشتهای به این معناست که تلاش کنیم از الگوهای روششناسی دانشهای دیگر استفاده کنیم البته نه هر رشتهای بلکه دانشهای که فکر میکردیم با توجه به آنها میتوانیم مطالعات قرآنی را سامان بدهیم و لایههای معنای متن را بهتر را متوجه شویم.
وی افزود: یکی از رشتههایی که از رویکردها و روشهای آن استفاده کردیم روششناسی تاریخ، دانش زبانشناسی و انسانشناسی است البته از دانش ادبی و زیبایی شناسی از سدههای پیش همواره استفاده میکردیم. این نکته را در نظر داشته باشید که بیشتر تفسیرهای ما و مطالعات قرآن حول و حوش مطالعات ادبی صورت گرفتهاند و از روشهای که ادبیان برای فهم و تفسیر معنای متن استفاده میکردند بهره برداری میکردند.
پارسا در خصوص راهکاری که به رشته علوم و قرآن حدیث پیشنهاد میدهد افزود: ما در پژوهشکده مطالعات قرآنی سعی داریم از الگوهای دانشهای دیگر و مطالعات میان رشتهای استفاده کنیم.
وی هدف از به کارگیری این روش را کاربردی کردن مطالعات قرآنی خواند و افزود: به نظر من با این روش مطالعات قرآنی تا اندازه زیادی جنبه کاربردی پیدا میکند یعنی با این روش حوزه کاربرد را باز میکنیم و معنای مفردات و فرازهای قرآن همه میتوانند در این الگوها روششناختی مورد بررسی دقیق قرار بگیرند و نتایج کاربردی خود را نشان بدهد ما الگوهای دانشهای دیگر را در رشته مطالعات قرآنی بومی سازی میکنیم به نظر من این حرکت که در حوزه مطالعات قرآنی شروع کردهایم عین کاربرد است.
پارسا تصریح کرد: منظور از بومی سازی، بومی سازی سرزمینی نیست. وقتی روش مطالعات و روششناسی رشتههای دیگر را میخواهیم وارد علوم قرآنی کنیم باید آن الگو را در این رشته تعریف و یه نوعی بومی سازی کنیم به عنوان مثال حرکتی در علم تاریخ صورت میگیرد و ما وقتی میخواهیم این روش را در مطالعات قرآنی به کار ببریم باید ببینیم این روش مطالعاتی را چگونه میتوانیم استفاده و به کار ببریم این بومی سازی منظور و نظر ماست.