به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، قرآن کریم با چهار ترجمه کهن برگرفته از تفاسیر طبری، سورآبادی، ابوالفتوح رازی و کشفالاسرار اخیراً از سوی نشر نو چاپ و منتشر شده است. استخراج و تنظیم ترجمه از تفاسیر این قرآن را محمد شریفی انجام داده است. بر این ترجمه مقدمهای به قلم بهاءالدین خرمشاهی، مترجم قرآن کریم آمده است که به بیان ویژگیهای ترجمهها و تفاسیر کهن مورد استفاده در این قرآن میپردازد. در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید؛
«نثر فارسی کهن سابقهای بیش از یازده قرن دارد، چنانکه قدمت ترجمه تفسیر طبری که در کتاب حاضر هم با حذف موارد تفسیری آمده، نزدیک به یازده قرن است و سه ترجمه دیگر هر یک بیش از نهصد سال.
دو دهه پیش، طرحی به فرهنگستان زبان و ادب فارسی عرضه داشتم که نام موقت آن «جامعالتراجم» بود و در آن پیشنهاد کرده بودم که 10، 12 ترجمه کهن قرآن را که اغلب مستقلاً یا در دل تفاسیر به طبع رسیدهاند، به اضافه تعدادی که به صورت خطی محفوظ مانده، با هماندیشی و همکوشی عدهای از پژوهشگران، به سرپرستی صاحبنظران برجستهای چون علی رواقی و محمدجعفر یاحقی جمع، تصحیح، تدوین و منتشر کنیم، اما آن طرح تحقق نیافت، زیرا بیشتر آرمانی بود تا عملی.
طبعاً مکدر شده بودم، اما در همان اوان(1372 شمسی) اولین جلد از فرهنگنامه قرآنی زیر نظر محمدجعفر یاحقی که همانند دکتر رواقی احیای چند ترجمه فارسی کهن قرآن را در کارنامه خود دارد، انتشار یافت. عنوان فرعی این اثر گویا این گونه است؛ «فرهنگ برابرهای فارسی قرآن براساس 142 نسخه خطی کهن» (از قرن چهارم تا دهم) محفوظ در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی. این اثر در مدت 2 – 3 سال در 5 جلد تکمیل شد و به طبع رسید. من هم نقد و نظری در باز شناساندن وجوه اهمیت و فواید آن نوشتم. آن اثر و کتاب حاضر آرزوی من را بهتر از آنچه در سر داشتم، برآورده کرده است.
قرآن و چهار ترجمه کهن اثری است، خوشتدوین، خوشخوان، بسامان و به اندازهای که چهار ترجمه کهن قرآن را (متعلق به قرن چهارم تا ششم هجری که هر یک در همین پیشگفتار معرفی شده) در بردارد، اگر حجم این اثر بیش از این بود، از رواج و روایی و تداول و تجدید طبع و مردمپسندی آن به شدت کاسته میشد و از سوی دیگر کمتر از این هم، مقصود پژوهنده دانشور آن محمد شریفی(صاحب مرجع مهمی به نام فرهنگ ادبیات فارسی) را برنمیدارد. این اثر برای قرآنپژوهان، ترجمهپژوهان، فرهنگنگاران، دستورنویسان، نویسندگان و پژوهندگان تاریخ زبان، نثر فارسی و سبک و گونهشناسان و گروههایی دیگر از محققان فایده دارد.
تفسیر طبری:
نام این اثر همان طور که مؤلف آن ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب در مقدمه تاریخ طبری میآورد، «جامعالبیان عن تأویل أیالقرآن» است، اما از آنجا که وی در این تفسیر اشارهای به نام آن ندارد، نام واقعی اثر هیچ گاه کاربردی رایج نیافته است و این تفسیر بیشتر با نام مؤلف شناخته میشود. تفسیر طبری یکی از قدیمیترین و جامعترین تفسیرهای قرآن مجید است و نظر به تأثیر و نفوذی که در تفسیرهای بعدی نوشته، میتوان آن را «امالتفاسیر» نامید. این اثر عمدتاً بر مبنای احادیث تفسیری با ذکر سلسله کامل سند هر حدیث تدوین شده است.
تفسیر طبری نخستین و جامعترین مرجع در تفسیر نقلی(روایی، تفسیر به مأثور یعنی تفسیر مبتنی بر احادیث) شمرده میشود. در قدمت و جامعیت آن همین بس که بسیاری از تفاسیر بزرگ صحابه و تابعین، نظیر احادیث تفسیری منقول از ابنعباس، مجاهد و دیگران تماماً در این تفسیر مفصل جمع شده است.
تفسیر طبری بارها به طبع رسیده است. نخستین طبع آن از سال 1322 تا 1330 قمری در مطبعه معروف بولاق در مصر در 30 جزء بوده است، چاپ مصحح و منقحی از تفسیر طبری با تحقیق و حواشی محمود محمد شاکر و بازنگری و بازشناسی احادیث آن به کوشش احمد محمد شاکر در قاهره از سوی دارالمعارف از سال 1374 قمری انتشار یافت. از این مصحح و طبع 15 مجلد یعنی در حدود نیمی از کل تفسیر منتشر شده و انتشار بقیه مجلدات آن به دلایل نامعلومی متوقف مانده است. این دو چاپ بارها در مصر و لبنان به شیوه افست تجدید چاپ شده است.
ترجمه تفسیر طبری:
ترجمه تفسیر طبری به فارسی دربردارنده یک دور ترجمه آیات قرآن کریم است و برخی قصص و شأن نزولها و دیگر مطالبی که به عادت تفسیرنگاران قدیم در تفسیرنامهها درج میشد. این تفسیرنامه کهن پارسی، بر جای مانده از روزگار حکومت منصور بن نوح سامانی است و از ارزندهترین و قدیمترین نثرهای فارسی دری به شمار میرود.
تفسیر روضالجنان و روحالجنان(یا تفسیر ابوالفتوح رازی)
این اثر همان طور که از اسمش پیداست، تألیف شیخ ابوالفتوح رازی است. نام کامل مؤلف جمالالدین حسین بن علی بن محمد بن احمد خزاعی نیشابوری است. نسبت وی چنان که در این اثر به آن تصریح شده به نافع بن بدیل بن ورقاء میرسد. نافع و بدیل هر دو از صحابه رسولالله(ص) بودهاند.
این تفسیر قدیمیترین تفسیر فارسی شیعه است، با این توضیح که فیالمثل تفسیر تبیان شیخ طوسی هم شیعی است و از این تفسیر قدیمیتر هم هست، ولی شیعی نیست. این تفسیر به شیوه روایی، ادبی و کلامی نگارش یافته و ابوالفتوح در این تفسیر از تفسیر تبیان شیخ طوسی بهره برده است.
بخش ترجمه آیات در این تفسیر نیز به طور جداگانه به کوشش مرحوم محمد مهیار منتشر شده است. در خلال این ترجمه و تفسیر بیبدیل تعداد فراوانی واژههای ناب و اصیل فارسی به چشم میخورد که بعضی از آنها در هیچ یک از فرهنگها و لغتنامههای موجود نیامده. یکی از تحقیقاتی که لازم است درباره این تفسیر و ترجمه انجام شود، بررسی ویژگیهای زبانی و واژگانی آن است؛ زیرا خصوصیات زبانی اهل ری در قرن ششم در این ترجمه و تفسیر آشکار است. نکته قابل توجه دیگر درباره این کتاب تفاوت زبانی بین بخش ترجمه و بخش تفسیر آیات است و نثر ابوالفتوح در قسمت ترجمه آیات کهنتر از نثر وی در قسمت تفسیر است. ابوالفتوح در ترجمه آیات سخت تحت تأثیر ترجمه تفسیر طبری بوده و واژههای کهن فارسی در این ترجمه فراوان است.
تفسیر کشفالاسرار و عدةالابرار:
تفسیر کشفالاسرار عظیمترین و قدیمترین تفسیر عرفانی فارسی است. هم از نظر تفسیری، هم از نظر عرفانی و هم از نظر فارسی(متعلق به اوایل قرن ششم هجری) مقام شایان و شامخی دارد. این تفسیر به تفسیر خواجه عبدالله انصاری معروف است، ولی تفسیر خواجه عبدالله اثری موجز و کوتاه بوده و ابوالفضل رشیدالدین میبدی با بسط و گسترش بسیار بر مبنای آن اثر و الهام و اقتباس از آن، این تفسیر گرانسنگ را در سال 520 هجری قمری در 10 جلد فراهم کرده است. بازیابی و تصحیح این اثر از دستاوردهای دوران معاصر است و در آثار قدما چندان نام و نشانهای از این تفسیر نیست.
این تفسیر گنجینه گرانبهایی از لغات، امثال، تشبیهات و تعبیرات فارسی است، در عین اینکه واجد مزایای تفاسیر دیگر نیز هست. زیرا همان بحثهایی که در تفاسیر عربی درباره قرائت و شأن نزول آیات، بیان نکات لغوی، صرفی، نحوی و بیانی به زبان عربی شده، در این تفسیر به زبان شیرین و روان فارسی ادا شده و حتی اخبار و احادیث و اشعار هم در بیشتر موارد به زبان فارسی ترجمه شده است و در نوبت اول که به ترجمه آیات پرداخته شده، کاملاً دقت شده که کلمه فارسی که در ترجمه کلمه عربی قرار میگیرد، با آن برابر باشد که رعایت امانت در سخن خدا بشود و در بعضی موارد کلام از سیاق فارسی دور میشود تا این منظور عملی شود.
این ترجمه را در جنب ترجمه تفسیر طبری و تفسیر سورآبادی، میتوان جزء بهترین ترجمههای فارسی کهن قرآن کریم شمرد. اشکال این ترجمه و همه ترجمههای کهن این است که تحتاللفظی بوده و اجزای کلام در نثر ترجمه در محل طبیعی خود قرار نگرفته است. از سوی دیگر این ترجمهها بدون نوسازی برای خواننده متوسطالحال امروزی مفهوم نیست.
تفسیر سورآبادی(تفسیرالتفاسیر):
تفسیر سورآبادی تألیف ابوبکر عتیق نیشابوری مشهور به سورآبادی درگذشته سال 494 قمری است. این تفسیر پس از تفسیر طبری و تفسیر اسفراینی کهنترین تفسیر قرآن به زبان فارسی است. مؤلف، این اثر را «تفسیرالتفاسیر» نامیده و آن را در عهد آلب ارسلان سلجوقی در ربع قرن پنجم هجری بر وفق مذهب کلامی کرامیه تألیف کرده است. این تفسیر شامل ترجمه همه سورههای قرآن، شأن نزول و محل نزول، عدد آیات و حروف سور و فضیلت آیات و تفسیر آنهاست. سورآبادی در این تفسیر به روایات عبدالله بن عباس، پسرعم پیغمبر توجه بسیار داشته، ولی به آرای راویان و مفسران دیگر نیز نظر داشته است.
سورآبادی در عصر فقدان نظریههای علمی یعنی زبانی، ادبی و بلاغی درباره ترجمه توانسته است، ترجمهای به دست دهد که با توجه به زمان تألیف آن خوشخوان باشد. نثر سورآبادی روان و لطیف است و از بهترین نمونههای نثر ساده، روشن و شیوایی است که از قرن پنجم هجری باز مانده. وی در ترجمهاش از آیات، نکات تفسیری را دخالت نمیدهد و از این گذشته تفسیر وی مشتمل بر لغات و اصطلاحات و صورتهای خاصی از کلمات است که دامنه اطلاع ما را از زبان فارسی رایج در قرن پنجم افزایش میدهد.
روش کار سورآبادی در این تفسیر بدین گونه است که ابتدا پس از مقدمهای کوتاه، هر آیه قرآن را به چند عبارت کوتاه تقسیم میکند و سپس ترجمهای شیوا، شفاف و استوار از آن به دست میدهد و بعد تفسیری نسبتاً کوتاه که قبل از هر چیز به فضیلت و خواص سور میپردازد، نقل میکند. یک ویژگی دلنشین و کمابیش مبتکرانه این تفسیر ترجیعبندوارهای است که در تفسیر نسبتاً کوتاه آن از هر آیه میآید و آن با عنوان سیاه سؤال، انقلتها و ایرادهای مفسران دیگر یا طرح شده از سوی خود را گاه به صورت دفع دخل مقدّر، گاه به صورت حل شبهه و دفع مغلطه به ایجاز مطرح میکند و به همان ایجاز در یک یا چند وجه پاسخ میدهد.»